آقای یاسر جبرائیلی خواب دیدی باشه داداش اینجا پاکستان نیست!

آقای یاسر جبرائیلی خواب دیدی باشه داداش اینجا پاکستان نیست!

وی در پیشنهادی عجیب از مردم خواست جهش تولید را با راه اندازی کارگاه خودروسازی در منازل خود آغاز کنند: «آیا نمی توان با ماشین آلات کوچک قطعات خودرو ساخت؟ ما کارخانه خودروسازی را تعطیل نمی‌کنیم، اما باید آنچه را که در کارگاه‌ها می‌توان انجام داد، تولید را به مردم سپرد و به این ترتیب جهش تولید اتفاق می‌افتد.

حساب کاربری «توئیتر اکسچنج» در واکنش به اظهارات عجیب جبرائیلی نوشت: عبدالملکی (وزیر کار سابق) می گفت هر زن و شوهری در دوران عقد شرکتی ثبت می کنند و از مالیات معاف هستند، حالا یاسر جبرائیلی آمد و طرح تجاری عبدالملکی را تکمیل کرد. او چیزی می گوید که مجری شبکه اوهوف به آن می خندد، این افراد از فضای کسب و کار بسیار دور هستند!

در واقع، این نوع دیدگاهی که نوبنیادگرایان مانند جبرئیلی به اقتصاد آورده اند و موضوعاتی از این قبیل را مطرح کرده اند، کاربران را به مقایسه چین و پاکستان واداشته است:

موسی حسنوند در یک تاپیک توییتی به بررسی ابعاد این نما و نمونه مشابه در چین پرداخته است: مائو بدون هیچ دانشی از فلزکاری، ساختن کوره های کوچک را در حیاط کمون ها تشویق کرد و بدین وسیله دهقانان و کارگران بی سواد را به فولادساز تبدیل کرد. برای نیرو دادن به کوره ها، محوطه را از درختان و هر نوع چوب دیگر پاک کردند و کار به جایی رسید که حتی در و ابزار روستاییان را برای برق انداختن کوره ها آوردند.

بسیاری از کشاورزان کشاورزی را رها کرده اند و برای کمک به ساخت فولاد و آهن به فلزکاری تبدیل شده اند. در مدارس و حتی در بیمارستان ها همه مشغول ساخت فلز بودند. اما میلیون ها نفر از گرسنگی در طول جهش بزرگ به جلو مردند. در این سالها دولت مائو محصولات کشاورزی را مصادره و در ازای دریافت تجهیزات نظامی به اروپای شرقی صادر کرد.

آقا یاسر خواب دیدی باشه داداش اینجا پاکستان نیست!

همچنین برای حمایت از جنبش های ضد استعماری و کمونیستی، غذا و پول به آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین ارسال شد. مائو نسبت به تحصیلکردگان و وفاداری دهقانان بی اعتمادی عمیقی داشت، او در بازدید از مراکز تولید فولاد متوجه شد که تولید فولاد و آهن با کیفیت فقط در مقیاس بزرگ و با سوخت زغال سنگ امکان پذیر است، اما او هرگز این کار را نکرد. به منظور توقف تولید فولاد به روش کمون.

مائو در پاسخ به پیامدهای منفی این برنامه گفت: ما برای چین برنامه‌هایی داریم که حتی ممکن است نیمی از جمعیت چین را قربانی کند، اما وقتی مردم مائو در آغاز کمپین می‌میرند، نمی‌توان من را سرزنش کرد برنامه “یک جهش بزرگ به جلو” که آنها نه تنها باید از مرگ مردم بترسند، بلکه باید فعالانه از این مرگ ها استقبال کنند. بسیاری از آمارها نشان می دهد که در طول قحطی حداقل چهارده و حداکثر چهل و سه “میلیون” چینی از گرسنگی مردند.

نمونه‌های مشابهی از پاکستان و کارگاه‌های خانگی وجود دارد، اما آنچه آقای یاسر در نظر دارد هرگز اجرا نخواهد شد:

دایی: خیلی به جبرئیل تکیه کردم. اول رفت علیز و حالا از تولید داخلی قطعات ماشین حرف می زند، مرد مومنی است، در پاکستان دیدید، داستانش از زمین تا آسمان فرق دارد، اقتصاد شتر گاو نشود. یا پلنگ

آیه: در پاکستان روش های تولید متفاوت است. با آزادی تجارت، کارگاه های کوچک با خرید چند وسیله ساده مانند ضبط صوت و سی دی و … تولید می کنند که در گذشته در ایران امکان پذیر نبود. از سوی دیگر، پوست بز در این کشور مزیت خوبی دارد و به نوعی تولید کننده قوی کیف، کفش، توپ چهل تکه و غیره است.

آقا یاسر خواب دیدی باشه داداش اینجا پاکستان نیست!

خانم ها: اگر قرار بود کشوری صنعتی با روش مردمان اول یا بهتر بگوییم روش کارگاه های پاکستانی باشد، بنز و تویوتا در لاهور و کراچی ساخته می شد!

محمد: چگونه می توان به جهش در تولید و اقتصاد انبوه دست یافت؟ جبرائیلی: بگذار مردم در خانه هایشان چراغ ماشین بسازند! بیچاره هایی که شما برای آنها تصمیم می گیرید!

حمید: واقعاً اینطور نیست که شما از حرف های جبرئیلی عصبانی شوید، زیرا آنها فقط لبیک نیستند. دسترسی دارد و اعمال قدرت می کند و نتیجه نظراتش در سیاست اجرایی کشور منعکس می شود. او مناظره نمی کند، او گزارش می دهد.