انکارها و اظهارات نادرست؛ راهکارهای مدیریت بحران در ایران

انکارها و اظهارات نادرست؛  راهکارهای مدیریت بحران در ایران

سعیده علیپور

همزمان لوجی، رئیس پدافند غیرعامل و مدیریت بحران شهرداری مشهد در گفت و گو با خبرنگار روزنامه خراسان، وقوع سیل در مشهد را تکذیب کرد و گفت: سیلاب ناچیز است و با خنده افزود: حتی یک ماشین هم جارو نشد، ماشین هایی که جارو شده باید مقوایی باشد. 12 نفر در سیل آن شهر جان باختند. مادری با سه فرزندش، یک زوج مسن در ماشین و چند نفر دیگر. به نظر می رسد این بار داستان حتی از مرز تعجب هم عبور کرده است. چون مدیر مربوطه از علم و آدم خبر نداشت. اگرچه گزارش ها حاکی از استعفای حسن کلیدری از سمت خود در پی این رسوایی است، اما بسیاری بر این باورند که رفتار و منش او در مدیریت بحران، نمونه ای از یک مدیر در حاشیه یکی از شهرهای کشور نیست که آن را امری رایج می دانند. اشکال مختلف سطح ما شاهد هستیم.

ناآگاهی، انکار، ادعاهای متناقض و بی‌اساس، آمارهای کذب، واقعیت اصلی و ده‌ها مورد ناخوشایند دیگر سالهاست که به یک رویه انبوه در اداره کشور تبدیل شده است. رویه ای که باعث می شود همیشه در کشور با چالش های همیشگی روبرو شویم و بارها از یک سوراخ گزیده شویم. متأسفانه امروز در ایران دروغگویی در میان بسیاری از مسئولان به یک عادت تبدیل شده است و روز به روز بیش از پیش جامعه را دچار بی اعتمادی می کند.

ادعاهای بی اساس و آمار کذب

انتخابات دوازدهمین دوره شورای اسلامی که به پایان رسید بیش از پیش نظرها را به خود جلب کرد. کاهش مشارکت مردم بود. اما پس از پایان انتخابات، احمد وحیدی وزیر کشور با افتخار در توییتی نوشت: مرحله دوم انتخابات به پایان رسیده است. بحمدالله مردم حماسه آفریدند.» تاکید بر حماسه آفرینی مردم در انتخابات بود در حالی که میزان مشارکت فقط هشت درصد تخمین زده شد! عددی که از اول انقلاب اسلامی تاکنون بی سابقه است. روزنامه اصول گرایی فرهیختگان با انتقاد از وحیدی نوشت: «در بحبوحه کاهش بی سابقه مشارکت، باید نگران مردم و کارمندانی بود که به نظر می رسد دغدغه کمی دارند.» بی احتیاطی.

واقع گرایی گزارش جعلی از بسیاری از منظرها نوعی کج فهمی در جامعه است که نتیجه ای جز سلب اعتماد شهروندان ندارد.

البته می توان به بسیاری از این رفتارها اشاره کرد. ارائه آمارهای نادرست برای سفید کردن وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به شکل های مختلف به وجود می آید و با وجود شبکه های اجتماعی بسیار واکنشی است. از جمله القای نزدیکی به قله علیرغم تورم و آمار روزافزون فقر. چندی پیش محمدجواد آذری جهرمی وزیر اسبق ارتباطات در مطلبی با عنوان آمارهای جعلی، دروغ های آماری به نقل از خبرگزاری دولتی ایرنا به نقل از سازمان ثبت احوال کشور نوشت: پس از گذشت سه دهه، آمار طلاق در کشور افزایش یافته است. کاهش یافته.” مشخص است که سازمان ثبت احوال دروغ نگفته است، اما نحوه اطلاع رسانی ایرنا، دروغ را تداعی می کند.» عباس عبدی، روزنامه نگار نیز به همین آمار ایرنا واکنش نشان داد و در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در سال 1402 حدود 6 مورد بود. هزار طلاق و حدود 40 هزار ازدواج کمتر از سال 1401 است. بنابراین نسبت طلاق به ازدواج کاهش نیافته، بلکه از 0.36 به 0.42 رسیده است.

از دیگر اظهارات عجیب و کذب مسئولین می توان به اظهارات وزیر ارتباطات در حالی اشاره کرد که شهروندان و کاربران از کاهش سرعت اینترنت گلایه دارند و بر اساس مطالعات جهانی، ایران یکی از کشورهای با کیفیت پایین در ارائه خدمات است. خدمات اینترنتی، عیسی زارع پور بارها مدعی افزایش سرعت اینترنت همراه است.

البته این جعل و واقعیت اصلی و به عبارتی فرهنگ دروغ گویی مسئولان مختص این دولت نیست و به شکل قابل توجهی از دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد آغاز شد. یادمان می آید که چه ادعاهای بی اساس و دروغی را خیلی آشکار در مقابل مردم مطرح کرد. دروغگویی در ابعاد کلان مدیریتی و سیاسی از دوره او شروع شد و مردم را دچار بی اعتمادی کرد و این وضعیت به همین منوال ادامه یافت.

جهل، انکار، ادعاهای متناقض و بی‌اساس، آمارهای کذب، واقعیت هسته‌ای و ده‌ها مورد آسیب‌زا دیگر سالهاست که به رویه‌ای فراگیر در اداره کشور تبدیل شده است. رویه ای که باعث می شود همیشه در کشور با چالش های همیشگی مواجه شویم و بارها از یک سوراخ گزیده شویم.

یکی دیگر از مصادیق پوشش و دروغ ماجرای ورود ویروس کرونا به ایران در سال 1377 است که از همان ابتدا با سرپوش گذاشتن بر دولت و سایر نهادهای حاکمیتی و هرج و مرج مدیریتی آغاز شد. آنچه مسئولان مدیریت بحران در ابتدا فکر می کردند، گفتن حقیقت و حرکت به سمت جلو با همکاری و مشارکت شهروندان نبود، بلکه کتمان اخبار و حتی برخورد با خبرنگاران به جای مدیریت بحران بود.

دلایل قلب واقعیت چه می تواند باشد؟

اما سوال اصلی اینجاست که چرا مقامات آگاهانه اطلاعات نادرست را در اختیار مردم قرار می دهند؟ دروغ هایی که اکنون به دلیل تکرار، نظر کمتر تحصیل کرده ترین و خوش بین ترین قشر جامعه را هم جلب نمی کند.

برخی کارشناسان معتقدند؛ برانگیختن احساسات مخاطبی که می‌خواهند به آن‌ها توجه کنند، می‌تواند یکی از عوامل اصلی پشت چنین ادعاهایی باشد. از سوی دیگر، پاسخ دندان قروچه مخالفان نیز در بیان این سخنان بی فایده نیست.

پرهیز از تنبیه و البته تشویق از سوی مقامات بالاتر نیز سطوح مختلف حکومت را وادار می کند در صورت شکست، حقایق را وارونه نشان دهند.

در حالی که شکست های پی در پی خشم عمومی را دامن می زند و وحدت ملی را تضعیف می کند، گاهی مسئولان برای ایجاد حس هویت و غرور، واقعیت را پنهان می کنند و اطلاعات نادرست را بیان می کنند.

در کشور ما باید قاعده ای وجود داشته باشد که دروغگویی به مسئولان هزینه های هنگفت و عواقب بزرگی را به دنبال دارد. چرا که رویه دروغ پردازی و ادعاهای بی اساس لطمات جبران ناپذیری به اعتماد عمومی کشور وارد کرده است که تبعات آن بیش از مردم گریبان مسئولان و نظام را می گیرد.

لزوم جرم انگاری دروغ به مسئولان

به هر حال تا دروغ یک وعده در جامعه به حساب نمی آید! و اگر دروغگو مسئول عواقب آن نباشد، مشکل دائمی خواهد بود. بدیهی است که هر چه جایگاه اجتماعی و سیاسی کسانی که در یک جامعه دروغ می گویند یا حقایق را پنهان می کنند و نادیده می گیرند بالاتر باشد، جامعه آشفته تر و ناخوشایندتر خواهد شد.

به گفته کارشناسان، در کشور ما باید این قانون وجود داشته باشد که دروغگویی به مسئولان هزینه های کلان و عواقب بزرگی را به دنبال دارد. چرا که رویه دروغ پردازی و ادعاهای بی اساس لطمات جبران ناپذیری به اعتماد عمومی کشور وارد کرده که تبعات آن بیش از مردم گریبان مسئولان و نظام را می گیرد.