تقریباً در تمام دو دهه گذشته، خبرورزشی موضع ثابتی در قبال خریدهای خارجی فوتبال ایران داشته و دارد. با سپری شدن عمر لیگ برتر حرفه ای، صحت این جایگاه و جایگاه مشخص می شود. هیچ کس با پرداخت پول خوب به فوتبالیست ها مشکلی ندارد. هیچکس را در این فوتبال نمی شناسیم که از دستمزد ستاره هایی مثل علی دایی شاکی باشد. در این نسل کنونی هیچکس با چنین پرداخت هایی به افرادی مثل مهدی کایدی یا شهریار موگانلو مشکلی ندارد. بازیکنانی در هر پستی که ضمن انجام صحیح وظایف خود و حفظ ثبات در عملکرد در طول فصل، بازی های زیادی را نیز به نفع تیم خود به ارمغان می آورند.
حقیقت این است که در فوتبال ما پول هست، پول خوب هم! برخلاف آنچه دلال ها دوست دارند بگویند، ما حقوق بسیار خوبی به بازیکنان و مربیان می دهیم، اما مشکل اینجاست که اغلب دلال ها از مدیران فوتبال ما باهوش ترند و متاسفانه بیشتر و بهتر از فوتبال می دانند! نتیجه این می شود که از این ضعف مدیران سوء استفاده می کنند و بازیکنان ضعیف فوتبال ما را در تعداد بسیار غیرعادی تشکیل می دهند! جوانان با استعداد ایرانی جای خود را به خارجی های بی کیفیت می دهند و دلارهای دولتی به جیب دلالان سرازیر می شود.
به این فصل اخیر نگاه کنید که چگونه بازیکنی مانند ریکاردو آلوز توانایی و کیفیت خود را مانند فصل قبل ثابت می کند. به نقل و انتقالات نیم فصل و زمستان نگاه کنید که چگونه باشگاه استقلال خوزستان که با هیچ معیاری جزو تیم های ثروتمند فوتبال ما نیست، با خرید چند بازیکن خارجی با کیفیت، نتایج خود را در بازی برگشت بهبود بخشید. به همین استقلال و پرسپولیس به عنوان گل های برتر فوتبال نگاه کنید، تیم هایی که زیر ذره بین میلیون ها هوادار و رسانه در سراسر جهان هستند اما در تمام سال های گذشته تعداد خریدهای خارجی بی کیفیت چندین برابر بیشتر از خوب ها
استقلال اسیر شکایت یک خارجی بی کیفیت شد که آزاد نشد. جذابیت آمانوف که هرگز حتی یک بازی خوب برای استقلال انجام نداده است، همچنان باز است، اما ببینید بلانکو چگونه دست جواد نکنام را در حساس ترین لحظه فصل گرفت و ارزش یک اضافه شدن خوب برای یک تیم مدعی را نشان می دهد. پرسپولیسی ها که درست قبل از درخواست تجدیدنظر رادوشوویچ آزاد شدند و به گفته مدیران باشگاه، یک میلیون یورو به این دروازه بان پشتیبان دادند که یک بیستم حقوقش را در کشورش به دست می آورد! همین پرسپولیس در نقل و انتقالات زمستانی با خرید دو بازیکن خارجی پایه فوتبال تیمش را تغییر داد.
در مورد عبدالکریم حسن بارها نوشته ایم که او بالاتر از همه بازیکنان ماست و به وضوح قدرت دفاعی پرسپولیس را افزایش داده و بر کیفیت تهاجمی این تیم افزوده است، اما به زوج او نگاه کنید. سمت چپ پرسپولیس با اورونوف و حسن بال این تیم در دور دوم شد. پایگاه حمله به چپ منتقل شد و سمت راست پرسپولیس نیز آزاد شد. به گل ارونوف در همان بازی جام حذفی مقابل آلومینیوم در اراک نگاه کنید که چگونه یک بازیکن با تکیه بر مهارت های فنی می تواند شانس تیمش را تغییر دهد. البته پرسپولیسی ها قدر دو گل اولیه خود را ندانستند و در نهایت در ضربات پنالتی از رسیدن به مرحله بعد بازماندند اما این اتفاق نمی تواند ارزش های ستاره ازبکستانی را پوشش دهد.
یادمان می آید که در نقل و انتقالات زمستانی جواد نکونام اورونوف سرسخت را می خواست. حتی یادمان می آید که مدیر برنامه هایش در یک روز با مذاکره با دو تیم تهرانی بازار داغی را راه انداخت و احتمالاً چند ده هزار دلار هم به قرارداد مشتری اش اضافه کرد، اما سودی که برد باید حلال باشد چون به فوتبال ایران خدمت کرده است! حضور بازیکنی مثل اورونوف نه تنها به پرسپولیس کمک می کند. الگوبرداری و تماشای تمرینات و مسابقات او به پیشرفت سایر پرسپولیس و فوتبالیست های ما کمک می کند. کاش داغ شدن بازار فوتبال ایران همیشه مثل ماجرای اوستین اورونوف تمام شود!