تصمیم آمریکا برای برون سپاری امنیت خاورمیانه به اسرائیل، طرح B نابخردانه در صورت شکست مذاکرات برای احیای برجام است.

تصمیم آمریکا برای برون سپاری امنیت خاورمیانه به اسرائیل، طرح B نابخردانه در صورت شکست مذاکرات برای احیای برجام است.

روز جدید مجله فارین افرز در مقاله ای به قلم ولی نصر و ماریا فانتاپیر ضمن تشریح وضعیت مناقشه هسته ای ایران و غرب و نگاه بدبینانه موجود نسبت به توافق احیای برجام، به بررسی چگونگی واکنش بهینه آمریکا به این توافق می پردازد. شکست احتمالی مذاکرات و هشدار داد که «برون سپاری امنیت خاورمیانه یک برنامه بد برای اسرائیل است.

در مقاله ولی نصر، استاد روابط بین‌الملل و مطالعات خاورمیانه در دانشکده مطالعات بین‌الملل پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز و ماریا فانتپی در فارین افرز آمده است:

با حمایت آمریکا، اسرائیلی ها به دنبال سازماندهی تعدادی از کشورهای عربی در یک اتحاد نظامی علیه ایران هستند. مارس گذشته، ایالات متحده نشستی را با مقامات امنیتی مصر، اسرائیل، اردن، قطر، بحرین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی تشکیل داد تا سیستم‌های اشتراک اطلاعات و دفاع هوایی را برای مقابله با ایران یکپارچه کنند. این تحولات برنامه های واشنگتن را برای خاورمیانه بر هم زد… دولت بایدن استدلال کرده است که احیای برجام بهترین راه برای کنترل برنامه هسته ای ایران است. اما در صورت عدم موفقیت، به نظر می رسد اسرائیل آماده اتخاذ رویکرد فعلی مهار ایران است.
اوج جنگ سایه

نویسندگان در ادامه به توضیح استراتژی تهاجمی‌تر نفتالی بنت نسبت به سلف خود می‌پردازند که علاوه بر گسترش خرابکاری علیه تأسیسات ایران و کشتن دانشمندان هسته‌ای، سایر مناطق را نیز برای عملیات خرابکارانه و تروریستی هدف قرار داده و به مناطقی مانند اقلیم کردستان و منطقه کردستان نفوذ کرده است. جمهوری. آذربایجان

در زیر، نویسندگان اقدامات تاکتیکی ایران در واکنش به این تحرکات و همچنین برنامه راهبردی بلندمدت تهران برای گسترش توان هسته‌ای، توان دفاعی بازدارنده و نفوذ منطقه‌ای خود را شرح می‌دهند. نصر و فانتاپی نوشتند:

با حمله اسرائیل، ایران به دنبال خرید زمان است. با اجتناب از رویارویی مستقیم با اسرائیل، تهران می تواند برنامه هسته ای خود را توسعه دهد، برنامه های موشکی و پهپادی خود را تقویت کند و حضور خود را در عراق، لبنان، سوریه و یمن گسترش دهد… مقامات ایرانی همچنین معتقدند که در صورت موفقیت اسرائیل، باید تهران را به سمت داخل سوق دهد. در یک درگیری بزرگتر، دولت بایدن مجبور به مداخله نظامی خواهد شد. علاوه بر این، تشدید خصومت ها این احتمال را افزایش می دهد که کشورهای عربی بیشتری سهم خود را به اسرائیل بدهند.

احیای برجام؛ تمرین جبرانی

در بحبوحه این آشفتگی، اعضای دولت بایدن در دوحه در حال مذاکره برای احیای برجام با هماهنگی مقامات اتحادیه اروپا هستند. از بسیاری جهات، این تمرینی برای کنترل آسیب است: تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده برای خروج از توافق هسته ای در سال 2018، فرار هسته ای تهران را کوتاه کرد و موضع محافظه کارانه در قبال ایران را تقویت کرد. بر اساس توافق اولیه، زمان نجات هسته ای ایران یک سال برآورد شده بود. اکنون بر اساس توافق احتمالی جدید برای احیای برجام، این مدت به شش ماه کاهش می یابد.

فشارها و تحریم‌های اعمال شده توسط دولت ترامپ بر تهران، بخش عمده‌ای از صادرات نفت ایران را به سمت تجارت غیرقانونی سوق داده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را وادار کرده است تا بودجه خود را از طریق مدیریت مستقیم بخش قابل توجهی از تجارت و ایجاد شرکت‌های اقتصادی تامین کند. از سال 2018، علیرغم تحریم‌ها، ایران نفت را مخفیانه می‌فروشد و بیشتر تجارت آن از طریق بازارهای سیاه که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اداره می‌شود، انجام می‌شود. در نتیجه، بسیاری از درآمدهای سپاه در حال حاضر خارج از بودجه رسمی دولت است.

انگیزه مخالفان و موافقان معامله ایران

خودی های سپاه اکنون انگیزه ای قوی برای مخالفت با توافق هسته ای جدید دارند، زیرا درآمدهای نفتی ایران بار دیگر به سمت دولت ایران می رود. سپاه باید بودجه خود را به نظارت غیرنظامی بسپارد و احتمالا با فشار عمومی برای واگذاری بخشی از آن مواجه خواهد شد. این تحول به ویژه در زمانی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دنبال افزایش قدرت نظامی خود برای حفظ برابری راهبردی با اسرائیل است، نامطلوب خواهد بود. تشدید حملات اسرائیل، مخالفت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را با این توافق تقویت کرده است، که به گمان آنها توطئه ایالات متحده برای تضعیف توانایی ایران در پاسخگویی نظامی است.

قطعاً در شرایطی که نارضایتی مردم از وضعیت معیشتی در حال افزایش است، توافق به اقتصاد ایران جان می دهد. و در زمانی که اسرائیل در حال گسترش روابط خود با کشورهای عربی است، فرصت های تجاری با همسایگان ایران ایجاد می کند. در میان رهبران ایرانی حامی توافق، اگر وعده‌های اقتصادی توافق مهم و فوری باشد و ایران مطمئن باشد که این وعده‌ها محقق می‌شود، می‌توانند بر مقاومت سپاه و مخالفان این توافق غلبه کنند. عدم دستیابی به توافق نیز خطر تشدید تنش با اسرائیل را افزایش می دهد. از قضا، هم اسرائیل و هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مخالف توافق هسته ای هستند و برای یک درگیری اجتناب ناپذیر آماده می شوند.

جلوگیری از شروع دومینوی خصومت ها

در هفته های آینده، تعهد ایالات متحده برای جلوگیری از خارج شدن از کنترل جنگ سایه ایران و اسرائیل بسیار مهم خواهد بود. تشدید حملات اسرائیل و نیروهای نیابتی ایران می‌تواند منجر به بروز یک رویارویی بزرگ‌تر شود و دومینویی از تنش‌ها را از شام تا شبه جزیره عربستان شعله‌ور کند.

این می تواند بحران های سیاسی در عراق و لبنان را طولانی کند. آتش بس شکننده بین حوثی های مورد حمایت ایران و نیروهای تحت رهبری عربستان در یمن شکست خورده است. و حتی از سرگیری درگیری در سوریه.

و این امر ایالات متحده را به زمانی برمی گرداند که می خواهد بر روسیه و چین برای تعامل با منطقه تمرکز کند.

استراتژی برای ثبات در خاورمیانه

برای جلوگیری از این پیامدها، دولت بایدن باید با اسرائیل خطوط قرمز بکشد و بر مهار حملات تحریک آمیز پافشاری کند.

ایالات متحده همچنین باید یک استراتژی برای ثبات در خاورمیانه ترسیم کند که صرفاً مبتنی بر مهار و رویارویی با ایران یا تضمین کاهش کوتاه مدت قیمت نفت نباشد. بلکه باید چارچوبی قوی برای پیشگیری از تعارض ایجاد کند. موثرترین راه برای انجام این کار، انعقاد یک توافق هسته ای جدید با ایران است.

یقیناً چنین معامله ای نه آنقدر پیش خواهد رفت که اسرائیل را راضی کند و نه مانع از فعالیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای همپیمانش در منطقه شود. با این حال، از برنامه هسته ای ایران به گونه ای حمایت خواهد کرد که اقدام فوری اسرائیل را غیرضروری کند. و امکان تلافی جویانه در منطقه – از جمله علیه نفتکش ها و تاسیسات نفتی – را که می تواند بازارهای انرژی جهانی را متزلزل کند، کاهش می دهد.

یک تحول همچنین می تواند روابط ایران با همسایگان خلیج فارس را تغییر دهد. تهران تلاش کرده روابط خود را با کویت، عمان و قطر تقویت کند. ایران همچنین مشتاق بهبود روابط خود با ریاض و ابوظبی است. پس از پنج دور مذاکره ایران و عربستان، آتش بس در یمن وارد سومین ماه خود شد.

توافق هسته ای به این ابتکار انگیزه می دهد. در مقابل، تحریم های بیشتر و اقدام اسرائیل علیه برنامه هسته ای ایران احتمالاً ایران را در مسیر خود قرار خواهد داد [برای بهبود روابط با منطقه] متوقف می شود و خاورمیانه را در مسیری خطرناک قرار می دهد.

فرصت طلایی برای آشتی ایران و اعراب

حتی بدون توافق هسته ای، تعامل بیشتر اعراب و ایران می تواند به عنوان ترمزی برای فعالیت های منطقه ای تهاجمی تر عمل کند. اما این تنها در صورتی است که راهی واقعی برای بهبود روابط اعراب و ایران وجود داشته باشد.

اگرچه پادشاهی های خلیج فارس از ایران می ترسند و روابط امنیتی خود را با اسرائیل عمیق تر کرده اند، اما خواهان جنگ بین ایران و اسرائیل نیستند. کشورهای عربی خواهان حفاظت از امنیت اسرائیل هستند، اما بیم آن دارند که در یک رویارویی نظامی آسیبی جانبی به آنها وارد شود.

کشورهای حوزه خلیج فارس نیز خواهان پایان درگیری های منطقه ای به ویژه در یمن هستند. آشتی بر اساس آتش بس کنونی در آن کشور مستلزم ادامه گفتگو بین عربستان سعودی و ایران بدون توجه به سرنوشت توافق هسته ای است.

فشار فزاینده برای تقویت روابط دیپلماتیک بین ایران و همسایگان عرب آن فرصتی را برای واشنگتن فراهم می کند تا امنیت منطقه را تغییر دهد. واشنگتن با همکاری نزدیک با کشورهای عربی – نه تنها امضاکنندگان توافقنامه ابراهیم، ​​بلکه با کشورهایی که منافع خاصی در امنیت خلیج فارس و دریای سرخ دارند – می‌تواند حمایت گسترده‌تری برای کنترل تنش‌های فزاینده بین اسرائیل و ایران ایجاد کند. این باید شامل نیاز به مهار نظامی ایران و در عین حال تشویق دیپلماسی منطقه ای برای تأثیرگذاری بر رفتار آن باشد.

اسرائیل اعراب را تشویق می کند تا به چتر امنیتی ضد ایرانی بپیوندند. ایران دلایل زیادی برای منصرف کردن اعراب از این اقدام دارد. کشورهای عربی می توانند از این اهرم برای تشویق ایران و اسرائیل برای توقف تحریکات خطرناک و کنترل جنگ در سایه استفاده کنند. و بایدن باید از سفر خود به منطقه برای تشویق آنها به انجام این کار استفاده کند.

دیدگاهتان را بنویسید