تقوا یعنی چه؟


ساعت: 19:38
تاریخ انتشار: 1401/05/15
کد خبر: 1888290

استاد دانشگاه گفت: به عابدی گفتند برای من یک تقوا تعریف کن. عابد گفت: او مانند مردی است که در مزرعه ای پر از خار و خار راه می رود، چگونه مواظب است که بر تیغ پا نگذارد، این معنای تقوا است. در راه رفتن و گفتار و در همه امور باید مراقب بود که از احکام الهی تخطی نکند و در کل تقوا یعنی انجام واجبات و ترک محرمات.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ حجت الاسلام محمد یزدانی در گفت و گو با خبرنگار صاحب نیوز; وی در خصوص اهمیت تقوا و رعایت تقوا گفت: در قرآن حدود 237 بار کلمه تقوا آمده است و حدود 50 بار خداوند مستقیماً امر به تقوا کرده است و می توان گفت که مرکز همه است. دستورات تقوا

این مدرس دانشگاه و دانشگاه تصریح کرد: به یک عابد گفتند برای من یک تقوا تعریف کن. عابد گفت: او مانند مردی است که در مزرعه ای پر از خار و خار راه می رود، چگونه مواظب است که بر تیغ پا نگذارد، این معنای تقوا است. در راه رفتن و گفتار و در همه امور باید مراقب بود که از احکام الهی تخطی نکند و در کل تقوا یعنی انجام واجبات و ترک محرمات.

وی افزود: بدن انسان و اعمالش را خودرویی تصور کنید که در حال حرکت و تلاش است، اما اگر این خودرو چیزی به نام ترمز نداشته باشد، قطعا با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد و هر چه کیفیت ترمزهای آن بیشتر باشد، بیشتر – وجود دارد. مشکلات کمی وجود دارد، او خواهد ایستاد. بنابراین انسان باید ترمزی به نام تقوا و ترس از خدا نیز داشته باشد تا وقتی با گناه و نافرمانی خدا مواجه شد، متوقف شود و آن را انجام ندهد.

یزدانی گفت: یک داستانی که در فضای مجازی دیدم و در کتاب های مختلف خواندم، داستان نظرعلی طالقانی است که می نویسد آن طلبه بسیار پارسا بود و در زمان ناصرالدین شاه در مدرسه مراوی تهران درس می خواند. بسیار فقیر و محروم، مرد فقیری بود که شب‌ها در اتاق‌های دانش‌آموزان می‌چرخید و از باقی مانده غذای آنها چیزی برای خوردن پیدا می‌کرد.

محمد یزدانی ادامه داد: روزی به ذهن نظرعلی رسید که نامه ای به خدا بنویسد که با عنوان نامه ای به خدا در موزه گلستان تهران نگهداری می شود. نظرعلی پس از نوشتن نامه به این فکر کرد که نامه را کجا بگذارد و پس از مدتی فکر گفت که مسجد خانه خداست و بهتر است نامه را در مسجد بگذاریم و آن را در سوراخی در داخل مسجد پنهان کرد. امام در بازار تهران و با خودش می گوید خداوند آن را خلق می کند.

وی افزود: نامه را روز پنجشنبه در مسجد می گذارم، صبح جمعه ناصرالدین شاه و درباریان برای شکار از جلوی همان مسجد می گذشتند. سرگردانیم

این استاد دانشگاه بیان می کند: ناگهان باد شدیدی می وزد و نامه نظرعلی را روی پای ناصرالدین شاه می اندازد، ناصرالدین شاه نامه را می خواند و به کاروان دستور می دهد که به کاخ بازگردند، سپس پیکی را به دنبال نظرعلی در مدرسه ماراوی می فرستد. و نظرعلی را به قصر می آورد، شاه همه وزیران را جمع می کند و نامه ای را که به خدا نوشتی به نظرعلی می گوید، خدا برای ما فرستاد و حاجات نظرعلی را یکی یکی برآورد.

یزدانی گفت: پس خداوند وعده نمی دهد، بلکه با ابزار و وسایل خود این کار را انجام می دهد تا به وعده های خود عمل کند و همین بس که به دستور او عمل کنید تا او نیز به وعده های خود عمل کند. تقوای الهی پیشه کنید تا همه کارتان درست انجام شود و از این گرفتاری ها در امان بمانید.

محمد یزدانی گفت: به سوره شمس توجه کنید، خداوند در این سوره سوگندهای زیادی می خورد و سوگندهای بزرگ می خورد، حدود 11 قسم می خورد یعنی خدا می خواهد پیام بزرگی بدهد که 11 بار قسم می خورد. دادن این نذرها می گوید قد من، زاها، پس بی شک آن که نفس خود را از آلودگی پاک کرد و بزرگ شد نجات یافت.

وی اذعان می کند: محور همه دستورات تقوا، اصل تقوا است; برای افزایش رزق، آیه 96 سوره اعراف نیز ذکر شده است که می فرماید: و اگر قوم قاری ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، برکاتی از آسمان و زمین بر آنان می افکندیم، ولی آنها دروغ می گویند… و لذا اگر این یک آیه را رعایت کنیم قطعاً مشکلات حل می شود.

این استاد در بخشی دیگر از سخنان خود گفت: امام مشهد می گویند در اوایل جوانی با شیخ حسنعلی ناهدکی اصفهانی ملاقات کرده است. بده، شیخ می گوید، اگر قول دادی جایی استفاده نکنی، به تو یاد می دهم.

یزدانی گفت: امام قول نداد و چون صادق بود گفتند من نمی توانم آن قول را بدهم شیخ گفت حالا که صادقانه گفتی چیزی به تو می آموزم که بالاتر از علم شیمی است و این دستور را به آنها داد. . ایشان فرمودند: بعد از نماز واجب، سه مرتبه سوره قل هو الله احد را بخوانید و سپس یک بار آیه الکرسی را بخوانید، سه مرتبه صلوات بفرستید، سه مرتبه آیات 2 و 3 سوره طلاق را بخوانید و در آخر سه مرتبه صلوات بفرستید.

محمد یزدانی گفت: امام (ره) می فرمایند من همیشه برای این کار تلاش کرده ام و فکر می کنم هر چه دارم از همین ذکر است، این سوال مربوط به عامل افزایش رزق و روزی یعنی تقوا بود در حالی که در مقابل عامل کاهش رزق یعنی گناه وجود دارد.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید