تنش با آژانس، فرصت یا تهدید؟

تنش با آژانس، فرصت یا تهدید؟

جلال میرزایی در مقاله‌ای گفت: در واقع قبل از اینکه رژیم صهیونیستی یا حزب جمهوری‌خواه و مجلس سنای آمریکا مانعی برای احیای برجام ایجاد کنند، این ما هستیم که با تصورات و برداشت‌های غلط در داخل کشور مانع ایجاد فرصت‌ها می‌شویم. و چالش ها را به فرصت تبدیل کنید. با بیان و تکرار جملاتی مانند «اقتصاد از سیاست خارجی و برجام جدا شده است»، «جمعیت کشورهای مخالف قطعنامه آژانس بیشتر از جمعیت کشورهای مخالف است»، به تعهدات فنی خود عمل کند، «ت مجوز کشتار دانشمندان هسته‌ای در کشور»، مزاحمت علیه آزار و اذیت راه‌حل است «و از این قبیل حتی در سیاست خارجی و داخلی استفاده نمی‌شود.

به دنبال قطعنامه شورای حکام آژانس در انتقاد از ایران، دولت اصلی این قطعنامه را یک اقدام سیاسی محکوم کرد و در واکنش به بستن تعدادی از دوربین های آژانس بین المللی انرژی اتمی در تاسیسات هسته ای این کشور، اقدام کرد. علاوه بر این، تعدادی از مقامات متعهد شده اند که اقدامات بیشتری را در یک سری مواضع انجام دهند که می تواند تنش ها را با آژانس بین المللی انرژی اتمی و در نتیجه با کشورهای اروپایی تشدید کند.

شرایط فعلی مشابه شرایط کشور در سال 90-91 است که هزینه های اقتصادی بالایی برای ایران داشت. اما نکته اینجاست که گذر زمان به هیچ وجه به نفع ایران نیست و با توجه به انباشته شدن مشکلات فراوان، در صورت عدم مهار تنش های کنونی، می تواند هزینه های دوچندان و بیشتر از آن سال ها را به دنبال داشته باشد. بررسی مواضع مقامات دولتی و غیردولتی در رابطه با صدور مصوبه هیات مدیره از جهاتی نگران کننده است و نشان می دهد که در مواجهه با تهدید، برنامه و استراتژی مشخصی برای ارائه ندارند. فواید. کشور را پذیرفت.

به عنوان مثال، جدای از مواضع انفعالی، احساسی و کلیشه ای (چه در درک اتفاقات و چه در تجویز تصمیمات)، چیزی برای انتقال پیام اطمینان بخشی به جامعه و بازار داغ و فضای کسب و کار کشور وجود ندارد.

با اندکی تأمل در جایگاه رئیس جمهور در شهرکرد و خطیب خطیب جمعه تهران (سید احمد خاتمی)، مخاطب بیش از آنکه راهبردی باشد، تداوم بن بست و تبدیل «چالش» به «بحران» را یادآوری می کند. برای حل تنش ها . دلار که اوایل هفته جاری با ورود به کانال 33 هزار تومان رکورد تاریخی خود را شکست و ریال ایران به بیهوده ترین مسیر خود در تاریخ کشور رسید، گواه این است که تا چه حد اقتصاد، بازار و معیشت به مثبت و منفی وابسته است. تحولات سیاست خارجی و این است آینده برجام و اینکه چگونه اتفاقی مانند صدور مصوبه شورای حکام معیشت مردم را از بین می برد.

رئیسی چه قبل از انتخابات، چه در دوران تبلیغات انتخاباتی و چه بعد از آن، در 10 ماه پس از پایان دولتش بارها این جمله سطحی را تکرار کرده است که معیشت و اقتصاد کشور را به برجام ربط نمی دهد. در حالی که واقعیت این روزهای بحرانی، اقتصاد ایران درست عکس این موضوع را نشان می دهد.

در همین حال، آمریکا، دولت‌های اروپایی و مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از یک سو قطعنامه‌ای را علیه برنامه هسته‌ای ایران به شورای حکام صادر کردند و سپس از عزم خود برای دستیابی به توافق با ایران صحبت کردند. ایران. اما در مقابل مقامات ما که علیه آژانس صحبت می کنند، به جای اتخاذ مواضع سازنده و مثبت دیپلماتیک، همچنان تهدیدی برای واشنگتن، ترویکای اروپایی، آژانس بین المللی انرژی اتمی و حتی شورای امنیت سازمان ملل هستند. آنها اصلاً علاقه ای به عواقب و بازخورد چنین تهدیدهایی در اقتصاد، سیاست و دیپلماسی ندارند.

به عبارت دیگر در حالی که با اقدام آمریکا، ترویکا و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انرژی‌های قابل اشتعال بی‌سابقه‌ای وارد بازار ایران می‌شود، اما در عین حال موقعیت و آمادگی آنها رونق مثبتی را به همراه دارد. در داخل اما هم اقدامات سازمان انرژی اتمی و هم موضع دولت و غیردولتی که کوچکترین ارتباطی با دیپلماسی ندارند به بازار دامن می زند و شاهد جنون قیمتی هستیم.

آنها به این امر بسنده نمی کنند و می گویند در هفته های آینده اقدامات دیگری انجام خواهیم داد و تا آن زمان مدام آگاهانه و ناخودآگاه موارد مخرب دیگری را در دستور کار قرار می دهند، به ویژه ائمه جمعه و جماعتی که موضعی بی اطلاع از سیاست خارجی و سیاست خارجی دارند. دیپلماسی که مقوله ای بسیار تخصصی است، یکی به سیاست داخلی، دیگری به روابط بین الملل، مسائل امنیتی و اطلاعاتی یا مسائل نظامی و دفاعی و حقوق بین الملل مربوط می شود. گلایه های سطحی زیادی می کنند که هزینه آن را فقط مردم متقبل می شوند.

در واقع قبل از اینکه رژیم صهیونیستی یا حزب جمهوری خواه و مجلس سنای آمریکا در مجموع موانعی در راه احیای برجام ایجاد کنند، این ما هستیم که با تصورات غلط و باورهای غلط در داخل کشور مانع ایجاد فرصت و تبدیل چالش ها به فرصت می شویم. من دارم میروم. با بیان و تکرار جملاتی مانند «اقتصاد از سیاست خارجی و برجام جدا شده است»، «جمعیت کشورهای مخالف قطعنامه آژانس بیشتر از جمعیت کشورهای مخالف است»، به تعهدات فنی خود عمل کند، «ت مجوز کشتار دانشمندان هسته‌ای در کشور»، مزاحمت علیه آزار و اذیت راه‌حل است «و از این قبیل حتی در سیاست خارجی و داخلی استفاده نمی‌شود.

آقایان با این تفکرات آنها را از درک واقعیات باز داشتند. تا زمانی که این برداشت ها به طور جدی و کامل مورد بازنگری قرار نگیرد، نمی توان انتظار داشت که تنش در روابط با آژانس بین المللی انرژی اتمی، کشورهای اروپایی و به ویژه آمریکا به فرصتی برای شکستن بن بست فعلی در مذاکرات برجام تبدیل شود.

مراکز تصمیم گیری کشور باید بدانند که منافع رژیم صهیونیستی و جریان برانداز در طولانی شدن و تشدید بحران های داخلی ایران است. نخست این که تنش‌های کنونی بین تهران و جامعه بین‌المللی باید حداقل تا انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا در نوامبر سال جاری ادامه داشته باشد و این راه را برای تل‌آیو در این زمینه هموار کرد.

اما جریان دوم (براندازان) نظاره گر اعتراضات صنفی و مردمی طی روزها و هفته های اخیر در برخی شهرهای کشور، با لابی گری خود می کوشند تشدید تنش ها و در نتیجه افزایش مشکلات اقتصادی در ایران و احیاناً ایجاد اعتراض را القا کنند. ممکن است منجر به افزایش نارضایتی از نظام سیاسی شود.

با توجه به این نکات، در شرایط کنونی ما نیاز مبرم داریم که کارمندان دولت بپذیرند که اقتصاد به شدت متاثر از سیاست است و اولاً توسعه سیاست خارجی معطوف به برجام است و نمی‌توان صرفاً ادعای جدایی از اقتصاد کرد. از برجام و تحولات سیاست خارجی که دائماً توسط رئیس جمهور مورد بحث قرار می گیرد، عملاً این دو را از هم جدا می کند.

از آنجایی که این گونه محاسبات مبتنی بر واقعیت نیست، وقتی مبنای تصمیمات دولت باشد، نه تنها منجر به حل مشکلات نمی شود، بلکه خود موجب شکل گیری بحران، تداوم، گسترش و تشدید آن در کشور می شود. متأسفانه از آنجایی که در این شرایط قرار داریم، نمی توانیم به درستی درک کنیم که چرا عمانی ها از انعقاد قرارداد نفت هنگام خودداری کردند. به راستی چرا مسقط در این برهه حساس، در شرایطی که رئیس جمهور به آن کشور سفر کرده است، ادعای تهران را زیر سوال می برد؟ اگر در مورد این سوال خوب فکر کنیم، پاسخ آن در دسترس است.

به همین دلیل درست است که دولت و حامیان آن نشان دهند که توانایی و درایت کافی برای تامین منافع ملی در مورد فعالیت های هسته ای دارند، زیرا در غیر این صورت روز به روز و ساعت به ساعت به نقطه ای برگشت ناپذیر نزدیک می شویم. در این صورت هیچ کاری از دست کسی بر نمی آید

دیدگاهتان را بنویسید