روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی به انتقاد از نظام دیپلماسی کشور پرداخت.
در این مقاله آمده است:
ماجرای واگذاری سفارت افغانستان در تهران به طالبان اقدامی خارج از قواعد دیپلماتیک بود که وزارت امور خارجه نتوانست آن را سرپوش بگذارد. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیه ای اعلام کرد: موضوع واگذاری و تغییر سفارت افغانستان در تهران یک موضوع داخلی (مربوط به افغانستان) است و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ایران به هیچ وجه وارد این موضوع نشده است.»
معنای این گفته این است که دیپلمات های طالبان بدون هیچ گونه تشریفات و اجازه ای به تنهایی به ایران آمده اند و مقامات قبلی سفارت داوطلبانه سفارت را به آنها تحویل داده اند. این ادعا اما با مقامات قبلی سفارت که گفته بودند یکی از مدیران وزارت خارجه ایران یک هفته به آنها فرصت داده تا سفارت را تخلیه و به نمایندگان طالبان تحویل دهند، همخوانی ندارد. این اقدام وزارت امور خارجه کشورمان با رویه سازمان ملل مغایرت دارد. کمیته اعتبارنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد دو بار تصمیم در مورد عضویت افغانستان در این سازمان را به تعویق انداخته است که آخرین بار در ماه دسامبر است. بر این اساس و بر اساس قوانین حاکم بر سازمان ملل متحد، نمایندگان سابق افغانستان در این سازمان جهانی همچنان مشغول به کار هستند، هرچند در همه کشورها به جز چین، روسیه، پاکستان و ایران، همین نمایندگان سابق در سفارتخانه های افغانستان و هیچ کشوری نمایندگان طالبان را نپذیرفت.
حساب دولت پاکستان جدا و متمایز است زیرا آن دولت در مذاکرات دوحه که سال ها پیش برای انعقاد توافقنامه بین آمریکا و طالبان برگزار شد شرکت کرد و در فروپاشی دولت قبلی افغانستان و تحکیم افغانستان نقش بسزایی داشت. طالبان بر آن کشور حکومت می کنند. بنابراین طبیعی بود که پس از ایجاد حکومت خودخوانده طالبان در کابل، پاکستان با آن همکاری کرده و سفارت افغانستان را در اختیار نمایندگان طالبان قرار دهد. دو کشور دیگر چین و روسیه هستند که قبل از ایران سفارتخانه های افغانستان در پکن و مسکو را در اختیار نمایندگان طالبان قرار داده بود و اکنون وزارت امور خارجه کشورمان نیز همین اقدام را انجام داده است، یعنی این اقدام را دنبال کرده است. نمونه این دو کشور به بیان واضح تر، حتی زمانی که ما تصمیم می گیریم با گروهی که حاکمیت آنها را به رسمیت نمی شناسیم تعامل داشته باشیم، با چین و روسیه که بارها زهر آنها را چشیده ایم و زخم هایی بر بدن خود داریم، هماهنگ هستیم!
آنچه که رفتار مسئولان سیاست خارجی کشورمان را بیش از پیش چشمگیر می کند این است که در مقابل این همه امتیاز به طالبان، چه در حوزه قانون هیرمند و چه در زمینه حذف از حکومت جعفری، هیچ امتیازی از آنها نگرفته اند. فقه، نه در برخورد تند و غیر انسانی شیعیان و نه حتی در چارچوب مقررات مرزی! بنابراین یک روز پس از تحویل سفارت افغانستان در تهران به طالبان، عناصر همین گروه خشن، یک مرزبان ایرانی را در مرز سیستان دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار دادند و با این کار به ملت ایران توهین کردند. اکنون زلمی خلیل زاد، عامل افغان الاصل در آمریکا که از طریق نیابتی خود به طالبان کمک کرد تا بر افغانستان مسلط شوند، جمهوری اسلامی ایران را به سخره گرفته و می گوید: «رئیس القاعده در ایران است و به نظر می رسد پایتخت القاعده است. القاعده از افغانستان به ایران منتقل می شود…»!
متاسفانه سیاست خارجی ما اکنون به ضعیف ترین و خطرناک ترین مرحله خود در 44 سال اخیر رسیده است. این وضعیت شایسته نظام جمهوری اسلامی و ملت مسلمان و انقلابی ایران نیست. منافع ملی کشور ایجاب می کند که این سیاست تجدید اساسی شود و سیاستی در خور شأن ملت مقتدر و مسلمان و انقلابی ایران باشد.