محمد درویش: خدای ناکرده روزی که در تهران سیل بیاید چون کانال و آبراهی برای محافظت در برابر سیل باقی نمانده است.
اگر بخواهیم 3 چالش اصلی و اساسی پیش روی ایران در مسیر توسعه و پیشرفت را فهرست کنیم، بدون شک مشکلات زیست محیطی یکی از این 3 ابرچالش اصلی خواهد بود. مشکلی که ریشه قابل توجهی به سیستم تصمیم گیری کلان سیاسی و مدیریتی در ایران برمی گردد. این روزها و پس از وقوع سیل شدید در مشهد، بسیاری از مردم ایران این سوال را در شبکه های اجتماعی مطرح می کنند که اگر تهران و سایر شهرهای بزرگ کشورمان با بارندگی های عادی، شدید یا نسبتا شدید مواجه شوند، مردم تهران باید منتظر چه نوع خسارات و تلفاتی باشند. ? ? این ابهام زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که بدانیم بر اساس اعلام مقامات مسئول، تغییر هوا، احتمال بارش شدید باران و حتی بروز سیل در تهران برای روز یکشنبه کاملا جدی است. بر اساس پیش بینی سازمان هواشناسی در هفت استان اردبیل، گیلان، مازندران احتمال آبگرفتگی معابر، جاری شدن آب، طغیان کانال، طغیان فصلی رودخانه، رعد و برق، تگرگ، خسارت به سازه های موقت و احتمال ریزش سنگ در مناطق کوهستانی وجود دارد. ، گلستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی، فارس و تهران تا یکشنبه در آنجا خواهند بود. اما اگر بارندگی ها در تهران به حدی افزایش یابد که باعث سیل شود، آیا کانال ها و آبراه های لازم برای مقابله با آن ها پیش بینی شده است؟ پاسخ محمد درویش، فعال و پژوهشگر محیط زیست به این سوال منفی است، زیرا اکثر کانال ها، آبراه ها و سیلاب های تهران و اکثر شهرهای بزرگ به دلیل ساخت و ساز تخریب شده اند و سیلاب های دیگری برای مردم تهران و بسیاری دیگر وجود دارد. شهرهای بزرگ کشور ندارند. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از این مشکلات ریشه در سیستم حاکمیت سیاسی کشور دارد، «تراست» در گفت و گو با کارشناسان و تحلیل گران، پرونده ای را در این خصوص باز کرد تا درباره پیامدهای این مخاطرات بحث و تبادل نظر کند.
پس از وقوع سیل در مشهد و برخی شهرها، این سوال مطرح شد که اگر تهران با خطر جدی سیل مواجه شود، چه شرایطی در انتظار کشور است؟ آیا واقعاً خطر سیل در تهران وجود دارد و اگر وجود دارد برای مقابله با آن چه باید کرد؟
بخش قابل توجهی از مشکلات کنونی ناشی از سیستم تصمیم گیری سیاسی و حکمرانی کشور است. البته خطر سیل در تهران جدی است. اگر به خاطر داشته باشید دو سال پیش در امامزاده داوود در شمال غرب تهران اتفاقی مشابه افتاد. چندی پیش این سیلاب ها در رودخانه درکه تهران که از پلنگچال و ارتفاعات جنوبی البرز سرچشمه می گیرد رخ داد و کل میدان جیریش را زیر و رو کرد. بارها شاهد بوده ایم که چنین حوادثی در تهران، شیراز و بسیاری از شهرهای بزرگ کشور رخ می دهد. ریشه این تحولات در ساخت و سازهای جدیدی است که در حال انجام است. بهترین و گران ترین زمین ها همیشه در ارتفاعات بالای شهرها یافت می شوند که گفته می شود آب و هوای مطلوب تری دارند. در واقع تجارت زمین در این مناطق در بالاترین حد خود قرار دارد. در تهران ابتدا خط مرزی ساخت و سازها حدود 1500 متر بود، سپس این محدوده به 1600 متر رسید و در نهایت خط 1800 متر در نظر گرفته شد. امروز شرایط به جایی رسیده است که هرکسی توان بیشتری داشته باشد بالای 1800 متر می سازد. نمونه هایی از این نوع ساخت و سازها در دانشگاه علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد یا بسیاری از سازمان هایی است که توسط وزارتخانه ها و برخی نهادها ساخته می شوند. قابل مشاهده است. این بند در این پروژه ها رعایت نمی شود. این فرآیند باعث افزایش میزان فاضلاب، برهنگی کوهها، افزایش سرعت فرسایش خاک و ایجاد خسارت شدید در زمانی که سیل بیش از 50 سال طول بکشد، میشود. سیل دو هفته پیش در تهران تمام بزرگراه خراسان را به رودخانه ای پر از شن و گل و گل تبدیل کرد. یادتان باشد این سیل ها اصلا شدید نبودند. به همین ترتیب سیل این روزهای مشهد جدی نبود و چرخه بازگشت کمتر از 50 سال بود.
در مورد این سیلاب ها با چرخه بازگشت 50 ساله توضیح می دهید. منظورتان از سیل چیست؟
این بدان معناست که احتمال دارد هر 50 سال یک بار سیل های بزرگ رخ دهد. اما این بدان معنا نیست که اگر 50 سال دیگر سیل رخ دهد، 50 سال دیگر تکرار نخواهد شد. ممکن است یک سیلی با چرخه بازگشت 50 ساله در دو سال متوالی اتفاق بیفتد، سپس تا 100 سال بعد تکرار نشود. در واقع با حوادث طبیعی هیچ تضمین قطعی برای عدم وقوع وجود ندارد و ممکن است حوادث غیرمنتظره رخ دهد.
ریشه این اتفاقات چیست؟ به عنوان مثال در خصوص وقوع سیل در مشهد اظهارنظرهای زیادی مبنی بر بی توجهی مسئولان سیاسی و مدیریت شهری مشهد به هشدارهای محیط بانان مطرح می شود. آیا این داستان ها حقیقت دارند؟
فعالان محیط زیست سالهاست تلاش می کنند. برای جلوگیری از وقوع سیل های ویرانگر در مشهد که امروز متاثر از سیل های پرهزینه و تلفات جانی است. برای اینکه کاری بکنند کارزار راه انداختند، راه را بستند و هر مانعی را گرفتند تا در ارتفاعات جنوبی و جنوب غربی مشهد هیچ ساخت و ساز انجام نشود و سیستم هیدرولوژیکی تغییر نکند. اما همه این هشدارها نادیده گرفته شد و این اقدامات خرابکارانه توسط دستگاه های اجرایی و مدیریت شهری انجام شد. همان مسئولینی که قرار بود شهر و شهروندان را از خطر و آسیب حفظ کنند، شرایط را برای تلفات و آسیب ایجاد کردند. آنها به آبراه های فصلی دست درازی کردند و با تکیه بر چند سد ساخته شده فکر کردند کار تمام شده است و آب زیادی در این کانال ها و آبراه ها نخواهد بود. اما در نهایت یک فاجعه بزرگ رخ داد. امیدوارم این بار مدیران سیاسی و اجرایی کشور عبرت بگیرند. اگرچه در سال 1377 در ارتفاعات سعدی در دروازه قرآن شیراز نیز همین اتفاق افتاد، اما هیچ کس عبرت نگرفت. امروز نیز کمیسیون مستقلی برای بررسی علل خسارات شدید سیل تشکیل نشده است تا مشخص شود که مقصر این سهل انگاری ها و سوء مدیریت ها کدام افراد، جریان ها و مسئولان هستند.
شما اشاره کردید حجم و میزان بارندگی های اخیر قابل توجه نبوده است! اگر در تهران و برخی شهرهای بزرگ بارندگی قابل توجهی باشد، چه خسارتی در پایتخت وجود دارد؟
هر چه کوه های بالای شهرها بلندتر و بزرگتر باشند، خطر سیل بیشتر می شود. در حال حاضر و در میان تمام شهرهای بزرگ ایران، تهران در کنار کوهی با بیش از 4 هزار متر ارتفاع (تفریح) قرار دارد. اگر بارندگی با فرکانس بیش از 50 سال رخ دهد، خسارت واقعاً وحشتناک خواهد بود. از آنجایی که در هر 7 دره رودخانه ای که در تهران وجود دارد ساخت و سازهای زیادی انجام شده است، عملا چیزی از این دره رودخانه ها باقی نمانده است. با ورود آب و باران به شهر، دره های رودخانه، مدافعان شهر در برابر سیل، نابود می شوند. به عنوان مثال رودخانه درکه-درکه در نهایت به شهرک آتیه ساز و در کنار هتل چمران و هتل آزادی ختم می شود. در واقع این رودخانه های حیاتی به دلیل تجارت زمینی مدفون شده اند. خدا نکنه روزی که قراره تو تهران بارون شدید بباره. زیرا خسارات و تلفات آن بسیار بسیار وحشتناک و ویرانگر خواهد بود. در مشهد هم وضع به همین منوال است. در صورت وقوع سیل در مشهد با چرخه بازگشت بیش از 50 سال، حتی حرم امام رضا (ع) نیز با آسیب شدید مواجه خواهد شد.
وضعیت در شهرهای دیگر چگونه است؟
زمانی که نظام تصمیم گیری کلان سیاسی و اقتصادی یک کشور با اقدامات مناسب همراه نباشد، مشکلات مشابهی در اقصی نقاط کشور به وجود می آید. مثلا همین مشکلات در شیراز مشاهده می شود. رودخانه خشک شده برای تسهیل تردد به خیابان تبدیل شده است. طبیعتاً این شیوه مدیریت مشکلات زیادی را ایجاد می کند، به ویژه اینکه مدیران جدید شهر شیراز در مرحله ساخت سد تنگ سرخ هستند. ساخت این سد به دلیل تشکیلاتش باعث بروز بلایای مرگبار در شیراز می شود. ممکن است با این روش مدیریتی، یک سوم شیراز آب شود. در قم هم همین مشکلات وجود دارد. تقریباً کومرود را خراب کردند و تبدیل به پارکینگ کردند. مدیران اجرایی و سیاسی شهر قم معتقدند از آنجایی که سد 15 خرداد را چند سالی ساخته اند، دیگر این شهر را تهدید نمی کند. اما فاجعه 10 سال پیش ممکن است دوباره اتفاق بیفتد و قربانیان زیادی به بار آورد.
شما در صحبت های خود بارها به مشکلات مربوط به نظام تصمیم گیری کلان سیاسی اشاره کرده اید. به نظر می رسد مقابله با این روند تخریب تنها نیازمند تصمیمات جدی مقامات سیاسی است. چگونه بر مشکلات فعلی غلبه کنیم؟
سیستم حکومت داری سیاسی کشور بسیار نابخردانه عمل می کند و افسار خود را از دست داده است. اگر یک هزارم جدیتی که در رصد زنان ایرانی در خودرو می شود برای حل مشکلات کلان شناسی صورت می گرفت، بخش مهمی از مشکلات کنونی حل می شد. این بخش از تصمیم گیری کاملاً رها شده است. هر شخص و مسئولی هر طور که می خواهد می سازد، هدف را عوض می کند، بعد یک جریمه کوچک به شهرها می دهد و تمام. جای تعجب است که مسئولان شهرداری بدشان نمی آید عده ای تخلف کنند و جریمه بپردازند. آنها هم خوشحالند چون امیدشان به درآمد ریشه در این تخلفات دارد. قوانین به گونه ای تنظیم شده اند که سازمان های دولتی از تخلفات زیست محیطی درآمد کسب کنند. مثلا بیشتر درآمد منابع طبیعی از افراد و گروه هایی است که عمدا درختان را قطع می کنند، سپس منابع طبیعی از آنها جریمه می گیرند! این روند بسیار غم انگیز است. سازمان برنامه و بودجه، دولت، نهادهای اجرایی و مقننه باید به گونهای عمل کنند که با تلفیق و جلب مشارکت کارشناسان مستقل، ایجاد اتاقهای فکر، برگزاری میزگردهای گفتوگو محور، آزاداندیشی، ساختار توسعه را در ایران تغییر دهند. گروه های آموزشی در دانشگاه ها و غیره