سفیران جهادی که مرهم آلام محرومان هستند

برای تجربه این نوع زندگی بهانه ای شد تا همراه با تیم جهادی بهزیستی به یکی از روستاهای استان قزوین به نام «شیداصفهان» برویم و از سختی ها و مشکلات معیشتی معلولان آگاه شویم.

سفر ما از صبح زود از اداره کل بهزیستی استان قزوین شروع می شود. مقصد روستای شیداسفخان از توابع بخش مرکزی شهر قزوین واقع در روستای اقبال غربی است. همان روستا که طبق آخرین سرشماری جمعیتی 2659 نفری و 724 خانواری دارد.

زندگی اینجا رنگ و بوی دیگری دارد

مسیر را به مقصد در پیش می گیریم و با تیم حرکت می کنیم.تصادفات جاده نشان دهنده سختی روستائیانی است که برای زنده ماندن با این سختی ها مواجه شده اند.



به مقصد می رسیم، اولین دیدارمان تجدید میثاق با شهدا در قبرستان روستاست، پس از پاکسازی غبار شهدا به سمت مسجد و شهرداری می رویم و با استقبال گرم اهالی روستا همراه می شویم. همین استقبال گرم کافی بود تا صفا و صمیمیت و سادگی را در میانشان ببینیم.

زمان در ثانیه می گذرد و نوبت به قرار دادن میزهای خدمات در فضای مسجد و حسینیه می رسد. با برپایی سفره ها مردم روستا با حضور در حسینیه مشکلات و دغدغه های خود را مستقیماً با ادارات مختلف بهزیستی در میان می گذارند.

نبود زیرساخت های اجتماعی، رفاهی، آموزشی، فرهنگی و درمانی کافی بخشی از دغدغه های روستاییان است.

3ab8f1c0 e9aa 49a7 8b03 9f860cd86322 خبر خاکستری


داستان زنی روستایی که دو پسر و یک شوهر معلول دارد

تیم های جهادی برای شمارش معلولان و بازدید از منازل آنها به چند گروه تقسیم می شوند. تیم معاونت اجتماعی را برای بازدید از وضعیت زندگی یک مددجوی کاملا نابینا که دارای مشکل و بیماری است همراهی می کنم.

یک مرد کاملا نابینا با شنیدن زنگ در به ما سلام می کند و ما را به خانه می برد. او بازنشسته است و شغل همسرش آزاد است.

پای صحبت های این مرد معلول می نشینیم، او از سختی های معیشتی از جمله ودیعه مسکن، گرانی اجاره بها و نبود درآمد کافی برای تامین زندگی اش می گوید.

جلسه ما با وعده های نماینده اجتماعی به پایان می رسد و نوبت به جلسه بعدی و آشنایی با یک معلول دیگر می رسد.

زنی روستایی که دو پسر و یک شوهر معلول دارد. یکی از پسرانش معلول ذهنی و عصبی و دیگری سرباز است.

این بانوی روستایی داستان های ناگفته ای دارد که ارزش شنیدن دارد. می گوید: با یارانه زندگی می کنیم و درآمد چندانی برای زندگی نداریم.

همان بانویی که حالا باید به فکر ازدواج پسرش باشد چون پسرش به ازدواج و خانه نیاز دارد، اما به دلیل کوچکی زمین، این ازدواج را انجام نداده است، می گوید: همسرم معتاد مواد مخدر است و شغلی ندارد. پروانه ساختمانی صادر کرد.و بازسازی خانه ناتمام است.

b852030b 0cc3 45bf 8476 9decb8600272 خبر خاکستری

مسئولان باید صدای محرومان را بشنوند

پس از ملاقات با دو خانواده، نوبت به سومین معلول می رسد که دردهای مختلفی دارد. اختلالات بینایی، دررفتگی مادرزادی مفصل ران کار را دشوار می کند.

اگرچه شرایط جسمانی و ناراحتی پلک هایش و ضعف چشمان همسرش زندگی را کمی سخت کرده است اما زندگی با دو فرزند کوچک این سختی ها را شیرین کرده است.

این بانوی معلول می گوید: همسرم مرغدار است. خانه ای را که در آن زندگی می کنیم چند سال پیش از پدر همسرم خریدیم که اکنون فرسوده است و نیاز به تعمیر دارد.

وی اذعان می کند: برای رسیدگی به امور خود نیازمند توجه بیشتر مسئولان هستیم و در شرایط فعلی سخت زندگی می کنیم.

اواسط بعدازظهر است و اردوی جهادی ادامه دارد. این بار در خانه یک معلول هستیم که چشمش آسیب دیده و نیاز به عمل دارد.

اگرچه او از مزایای تامین اجتماعی استفاده می کند، اما به نظر می رسد این مزایا جوابگوی نیازهای درمان زخم قرنیه او نیست و بودجه ای برای ادامه درمان ندارد.

3f678fe3 42cb 4b24 a538 d5c9f1a666c6 خبر خاکستری



اگرچه بهزیستی قزوین با ارائه خدمات مختلف توانسته است نیازهای این معلولان را برآورده کند، اما کمبود بودجه و اعتبار بیشتر نتوانسته نیازهای آنها را به طور کامل پوشش دهد و خلأ مشارکت و حمایت سایر نهادها کاملاً وجود دارد. واضح.

اردوی جهادی در سه بخش بازدید، بهداشت و آموزش و ارائه خدمات ویژه به مردم روستاهای فقیرنشین از جمله توزیع بسته های معیشتی برای افراد تحت پوشش بهزیستی تجربه متفاوتی به این سفر می دهد.

خدمات رسانی توسط تیم های بسیج جهادی از پزشکان سپاه، دامپزشکی و بهزیستی در زمینه های مختلف از جمله غربالگری سلامت در این اردو انجام می شود.

بخش آموزشی این اردوی جهادی شامل آموزش بهداشت، آموزش خانواده، سایر خدمات از جمله اجتماعی، جهاد کشاورزی می باشد.

پس از بازدیدها فرصتی دیگر برای بازدید از حسینیه و مسجد روستای شیداسفخان فراهم می شود و میز خدمت در آنجا به فعالیت خود ادامه می دهد.

با نزدیک شدن به اذان ظهر، فرش جاده ذره ذره برچیده می شود و وقت آن است که با کوله باری از تجربه مردم روستایی و معلولان کوله بار سفری را ببندیم و با نگاهی متفاوت به زندگی شهری خود بازگردیم.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید