عبدی: نمایندگان مجلس با دخترانشان در 13 سالگی ازدواج می کنند؟!

عبدی: نمایندگان مجلس با دخترانشان در 13 سالگی ازدواج می کنند؟!

روز جدید : طبق قانون فعلی، حداقل سن ازدواج 13 سال است، اما با وجود این قانون، اکثر والدین به ویژه در قشر متوسط ​​جامعه، در نتیجه تلاش قانونگذاران و برنامه ریزان برای کاهش سن، ازدواج فرزندان خود را در سنین پایین تایید نمی کنند. ازدواج 18 ساله آب در هاون است.

عباس عبدی در مقاله ای می نویسد: امروزه اکثر ازدواج ها مستلزم استقلال زوج های جوان از خانواده پدری است و اداره این خانواده و ایجاد فضای مناسب بین زن و مرد و تربیت فرزندان مستلزم آموزش و تجربه بیشتر است و قبل از ازدواج، پسر پسر است. باید وارد مرحله ای شود که در آن خودکنترلی کامل و استقلال رفتاری وجود داشته باشد. زیرا بر خلاف گذشته بلافاصله پس از ازدواج و تشکیل خانواده، حوزه نظارت والدین و سایر بزرگان خانواده را ترک می کنند. بنابراین، نیاز به گذر از فرآیندهای آموزشی و توانمندسازی فکری باعث شده است که دوره کودکی و دوران پیش از ازدواج طولانی تر شود.

اگر در گذشته یک دختر 13 یا 15 ساله با پسری 18 ساله ازدواج می کرد، آنها در یک خانواده و در یک اتاق با پدر و مادر و حتی پدربزرگ و مادربزرگ خود در یک خانه مشترک زندگی می کردند و مجبور به گذراندن دوره آموزشی نبودند. و درس می خواندند مگر اینکه شغلی هم داشتند، عموماً متاهل بودند و نیاز اقتصادی خاصی در خارج از خانواده نداشتند. حتی سفره آنها سالها مشترک بود. اما اکنون همه این شرایط تغییر کرده است، بنابراین در این ساختار جدید نمی توان سن ازدواج را پایین نگه داشت. نکته دیگری که تکمیل کننده این بحث است، ممنوعیت کار کودکان است. در نظام های قدیم، ممنوعیت کار کودکان پدیده ای غیرقابل درک بود، به خصوص که کودکان عموماً کارگر خانواده بودند. اما اکنون این پدیده محکوم و حتی غیرقانونی شده است. چرا؟ زیرا بحث فقط رعایت حقوق کودک نیست، بلکه حقوق جامعه نیز ضایع می شود. کودکانی که از سنین پایین کار می کنند خسته شده اند و آموزش نمی بینند و بدون توانمندی وارد جامعه جدیدی می شوند و زندگی عادی نخواهند داشت و همه نتایج بر خلاف منافع عمومی و علیه جامعه است. بنابراین هرگونه تلاش برای کاهش سن ازدواج، نهاد جدید «خانواده هسته ای» را مختل می کند.

قتل و رفتار این زن دقیقاً به همین شکل قابل تحلیل و درک است. او هنوز دوران کودکی خود را سپری نکرده بود که مجبور شد نقش همسر و مادر را بازی کند. از نگاه او می توان هم پدر و هم عمویش را جزء طبقه متوسط ​​فرض کرد. در رفتار این خانم به وضوح شاهد برخی بی ادبی های کودکانه هستیم.

طبق قانون فعلی، حداقل سن ازدواج 13 سال است، اما با وجود این قانون، اکثر والدین به ویژه در قشر متوسط ​​جامعه، در نتیجه تلاش قانونگذاران، ازدواج فرزندان خود را در سنین پایین تایید نمی کنند. . و برنامه ریزان برای کاهش سن ازدواج از 18 سالگی آب در هاون می کوبید. باید دید آیا نمایندگان مجلس و سایر کارمندان دولت حاضرند دختران خود را در سنین پایین مثلاً 13 سال به عقد خود درآورند یا فقط این بدبختی را برای دیگران می خواهند. فراموش نکنیم که در دنیای امروز، بلوغ جسمانی بخش کوچکی از شرایط لازم برای ازدواج و تشکیل خانواده است.

به طور کلی تلاش برای کاهش سن ازدواج، معکوس کردن مسیر توسعه و اقدامی علیه جامعه با تضعیف نقش و نادیده گرفتن جایگاه زن است. این روند به ضرر همه از جمله مردان است. دو قاتل و دو پدر و حتی سایر اعضای خانواده قربانی این وضعیت هستند و باید تا پایان عمر چنین رفتاری را تحمل کنند. جامعه هم بازنده این سیاست غلط است. اشتباه سیاستمداران در کاهش سن ازدواج ناشی از این باور است که این امر باعث تقویت بنیان خانواده و افزایش باروری می شود و افراد روابط خارج از ازدواج ندارند. هر سه فرض نادرست است. تنها ذهن های ساده چنین تحلیل هایی را انجام می دهند، زیرا تجربه نشان می دهد که نهاد اساسی خانواده در این ازدواج ها قبل از ایجاد تضعیف و از هم پاشیده می شود. تولد فرزندان نیز با وضعیت اقتصادی مرتبط است. خانواده انسان با کارخانه یا انکوباتور متفاوت است. پرونده خانم اهوازی نشان از این دارد که چگونه ازدواج کودکان باعث آزار جنسی در بین مردان و زنان جوان می شود. زنان جوان نمی توانند بر رفتار شوهران خود نظارت کنند و از روابط نامناسب جلوگیری کنند. در مجموع باید گفت که سن ازدواج یک موضوع اجتماعی و تابعی از جایگاه زن در جامعه و خانواده است که قابل افزایش یا کاهش نیست. سیاست گذاری دستور زبان منجر به نتایج منفی و معکوس از این اهداف خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید