رامتین قابل اعتماد
مدتی است که آثار تورم شدید حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و همچنین تاثیر آن بر قدرت خرید مردم تا حدودی فروکش کرده و بازار تقریبا آرام شده است. اکنون در این شرایط مرکز پژوهش های مجلس پیشنهاد داد که نرخ ارز در نظر گرفته شده برای واردات کالاهای اساسی از 28 هزار و 500 تومان به 35 هزار تومان افزایش یابد.
به نظر می رسد این پیشنهاد به دلیل کاهش سهم درآمدهای نفتی در بودجه 1403 باشد. بر اساس مفروضات لایحه بودجه 1403 دولت، نرخ دلار 28500 تومان برای نرخ ارز درآمدهای نفتی و همچنین قیمت فروش هر بشکه نفت 70 دلار و پیش بینی فروش 1.35 میلیون بشکه در روز است. همچنین برای عرضه روزانه 94 هزار بشکه خوراک پتروشیمی، 80 هزار میلیارد تومان درآمد در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر درآمد حاصل از صادرات گاز 3.5 میلیارد دلار است که بر این اساس کل درآمد سهم دولت 585 هزار میلیارد تومان خواهد بود.
این در حالی است که مرکز پژوهش های مجلس با برآورد درآمدهای 511 هزار میلیارد تومانی از کسری ناشی از کاهش قیمت و عرضه نفت، پیشنهادی با این چارچوب ارائه کرد: اعمال نرخ دلار 35 هزار تومانی بر نرخ ارز از نفت. درآمدها و همچنین قیمت فروش نفت به ازای هر بشکه 65 دلار و برآورد فروش 1.2 میلیون بشکه در روز و همچنین عرضه روزانه (معادل 94 هزار بشکه خوراک پتروشیمی با درآمد 80 هزار میلیارد تومان) به همراه (صادرات گاز 4.8 میلیارد دلار) کل درآمد سهم دولت را به 610 هزار میلیارد تومان می رساند.
طبیعتا بر اساس این پیشنهاد نرخ ارز کالاهای اساسی نیز از 28 هزار و 500 تومان به 35 هزار تومان افزایش می یابد.
ادعایی جدید برای حفظ تورم در کانال فعلی
پس از چند ماه متوالی کاهش تورم و دولت آن را یک دستاورد نامید، اکنون دولت اعلام کرده است که با کمک بودجه 1403 تورم سال آینده در کانال فعلی حفظ خواهد شد.
معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه کشور در این خصوص گفت: سیاست اقتصادی دولت و بانک مرکزی بر تحقق آرامش و ثبات در بازارها به ویژه بازار ارز است. و در بودجه سال آینده تسریع و تسهیل حرکت پول از سایر بازارها به بازار سرمایه در نظر گرفته شده است.
به گزارش تسنیم، سعید شوالپور به تشریح رویکردهای سیاست مالی و پولی بودجه 1403 پرداخت و تاکید کرد: پیش بینی کارشناسان بازار سرمایه نشان می دهد که با ثبات بازار ارز، سطح تورم نیز در کانال های فعلی حفظ می شود؛ به طوری که در مجموع با ثبات مواجه می شود. بنابراین در ماههای آینده شاهد رشد بازار سرمایه خواهیم بود و نقش مضاعف سیاستگذار پولی که بانک مرکزی است، نظم بخشیدن به بازار پول و نرخ سود بانکها است که این امر باعث میشود که این امر بیشتر شود. به رشد شاخص بورس و رونق بازار سرمایه کمک کند.
با توجه به اینکه این پیشنهاد مانند حذف نرخ ارز 4200 تومانی است و نتیجه این سیاست چیزی جز تورم و افزایش 3 تا 4 برابری قیمت محصولات نبود، بنابراین باید از خود بپرسیم که اگر این سیاست اعمال شد، مدیریت اقتصادی چگونه می تواند از افزایش تورم جلوگیری کنیم؟
افزایش همزمان قیمت کالاهای اساسی و انتظارات تورمی
محقق موسسه آموزش عالی و تحقیقات مدیریت و برنامه ریزی در گفت و گو با «توسعه ایران» گفت: این سیاست علاوه بر افزایش مستقیم قیمت کالاهای اساسی، اثر روانی و انتظارات تورمی نیز ایجاد می کند که سازنده بخشی از محصول خود را به امید افزایش قیمت نگه می دارد تا بتواند بعداً آن را به قیمت بالاتری بفروشد.
ابوالفضل گرمابی به کاهش عرضه روغن نباتی در سال جاری اشاره کرد و افزود: چون تولیدکننده می داند سیاست دولت افزایش قیمت مواد اولیه تولید روغن است، عرضه را کاهش می دهد.
وی ادامه داد: یکی دیگر از تاثیرات افزایش نرخ ارز این است که با اثرات افزایش مالیات در بودجه همراه است. بودجه سال آینده بر مالیات بر ارزش افزوده فشار وارد می کند. اثرات آن بر مصرف کننده این است که از یک سو قیمت مواد اولیه افزایش یافته و تولید را گران می کند و از سوی دیگر مالیات بر ارزش افزوده دلیل دیگری برای افزایش قیمت محصولات است.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی تاکید کرد: این امر فشار زیادی را بر مصرف کنندگان به ویژه اقشار متوسط و پایین وارد می کند.
گرمابی دلیل این افزایش مالیات را ناتوانی دولت در اخذ مالیات از غلات کلان مالیاتی می داند و اظهار می کند: مالیات بر املاک 13 درصد و مالیات واحدهای مسکونی خالی تنها یک درصد افزایش یافته است. دولت به جای افزایش مالیات بر این بخش ها، بر مالیات بر ارزش افزوده تاکید کرد.
مخالفان ذینفعان واردات با تولید
این پژوهشگر اقتصادی به راهکار جلوگیری از افزایش نرخ ارز تعیین شده برای کالاهای اساسی اشاره کرد و ادامه داد: در بحث واردات کالاهای اساسی باید به سمت ایجاد ظرفیت تولید برای این کالاها می رفتیم.
گرمابی تصریح کرد: در تولید مواد اولیه همواره دست هایی بوده اند که می خواستند تولید را تضعیف کنند. این به این دلیل است که برخی از افرادی که از واردات سود می بردند، قصد احتکار داشتند. به عنوان مثال برخی هلدینگ های وارداتی دارو بخشی از داروهای وارداتی را در بازار توزیع نمی کردند و آنها را ذخیره می کردند تا با قیمت بالاتری به فروش برسند.
وی افزود: همچنین برای ارائه راهکاری دیگر باید در نظر داشت که چرا سهم شرکت ملی نفت در صادرات 14.5 درصد ثابت می ماند در حالی که سهم دولت و صندوق توسعه ملی در فروش نفت دائما در حال تغییر است.
این محقق موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی خاطرنشان کرد: مافیای نفت به هیچ وجه اجازه ورود به این موضوع را نمی دهد. شرکت ملی نفت دارای عدم قطعیت بودجه است.
گرمابی افزود: سهم شرکت ملی نفت باید کنترل و تعدیل شود و ارز به دست آمده برای واردات کالاهای اساسی استفاده شود.
وی با اشاره به سهم دلاری واردات کالاهای اساسی خاطرنشان کرد: جالب است که ارز کالاهای اساسی از جمله دارو 14 میلیارد دلار شد اما پارسال بدون دارو 14 میلیارد دلار بود.
این کارشناس مسائل اقتصادی تاکید کرد: با کاهش سهم شرکت ملی نفت می توان سهم ارزی را برای واردات کالاهای اساسی افزایش داد و از گرانی ارز جلوگیری کرد.
گرمابی درباره سهم صندوق توسعه ملی نیز گفت: با افزایش سهم صندوق توسعه ملی این دلارها کجا هزینه می شود؟ آیا صرف سرمایه گذاری های خارجی می شود یا اساسنامه این صندوق دائما برای تامین مالی در جای دیگر تغییر می کند؟
یک دولت کوچک نمی تواند برای تولید برنامه ریزی کند
این پژوهشگر اقتصادی با بیان اینکه اکنون دولت اختیار فروش نفت را به بخش های نظامی و نظامی داده و درآمد خود را از این محل کاهش داده است، گفت: اکنون نهادی که انتظار می رود برای تولید مواد اولیه سیاست گذاری کند، این نهاد است. دولت. اما دولت به دلیل کمبود منابع نمی تواند در این زمینه سرمایه گذاری کند.
گرمابی تصریح کرد: درآمدهای دولت به دلیل خصوصی سازی و تولید دارایی کاهش یافته است. همچنین سهم دولت از سود شرکت های دولتی به دلیل خصوصی سازی کاهش یافته و مابقی دستگاه های حاکمیتی از این سود بهره مند می شوند. نقشه راه دولت افزایش تولید کالاهای اساسی نیست. زیرا مردم به جای تولید از واردات سود می برند.