این تنها گوشه کوچکی از شکایات معلمانی است که به گفته یک معلم خدمات می خرند. این معلم در زیرنویس مشکلات حقوق و دریافت خدمات معلمان می گوید: «زمانی که کارمان را شروع کردیم، حدود 10 سال پیش، حقوق اولیه ما 300 هزار تومان بود. طبق قانون وزارت کار تا سال گذشته به یک معلم 6 میلیون و 900 هزار تومان حقوق می گرفت. بعد از بایرام شایعاتی مبنی بر افزایش دستمزد به گوش میرسد، اما باز هم حقوقی به ما داده نمیشود، حتی بخشنامهای به ما نشان ندادهاند که ببینیم این افزایش دستمزد چقدر خواهد بود.»
«معلمان خریدار خدمات» در تعریف کلی معلمانی هستند که در صورت نیاز و کمبود نیروی انسانی در مدارس کشور با توجه به نیاز تدریس خود در استخدام رسمی وزارت آموزش و پرورش و این نهاد نیستند. کلاس ها در مناطق فقیر و مناطقی که معلمان کمی وجود دارد. این باعث جذب آنها می شود.
در همین راستا محمدرضا نیک نژاد کارشناس آموزش و پرورش و معلم بازنشسته در گفت وگویی با عنوان فرعی گفت: در انعقاد قراردادهای کار، حقوق معلمان برای خرید خدمات باید بر اساس حداقل دستمزد سازمان اداری و کار کشور باشد. یا وزارت کار؛ یعنی در حال حاضر حدود 8 میلیون تومان. اما به دلیل پیچیدگی این کار، حقوق این معلمان کمتر از این مقدار و گاهی نصف آن است».
یکی از معلمان پسر ابتدایی ضمن گلایه از ناکافی بودن حقوق و درآمد معلمانی که خدمات می خرند، به زیرنویس آن می گوید: «در شرایطی که تورم و گرانی بیداد می کند، حقوق پرداختی به معلمانی که خدمات می خرند، نمی شود. همه کسانی که مسئول امرار معاش خود هستند. بسیاری از همکاران ما متاهل و صاحب فرزند هستند و طبیعی است که نمی توانند به خوبی با این مقدار اندک کنار بیایند. لازم به ذکر است که این دستمزدها به صورت ثابت و منظم به ما پرداخت نمی شود. همانطور که گاهی پیش می آمد سه ماه حقوق نگرفتیم. این موضوع فشار اقتصادی زیادی به ما وارد می کند. ضمن اینکه در تعطیلات عید و تابستان خرید خدمات بیمه ای برای معلمان در نظر گرفته نمی شود و حتی از مرخصی سالیانه محروم می شوند.
“رسمی شدن”؛ مهمترین دغدغه معلمان خرید خدمات است
استخدام از طریق واسطه یکی از مهم ترین دغدغه های معلمان در خرید خدمات است. در هر استان، برخی از شرکت های خدمات آموزشی تحت عنوان یک شخص حقوقی و افرادی به نام «موسس» به صورت فردی با اداره کل آموزش و پرورش قرارداد دارند و معلمان در طی مراحل جذب و عقد قرارداد با این واسطه های حقیقی و حقوقی اقدام به خرید خدمات می کنند. طرف لایحه
این معلم در تایید سوال فوق می گوید: یکی از مشکلات ما این است که با آموزش و پرورش و دولت قرارداد نداریم. در واقع تعدادی از NGOها هستند که ما با آنها قرارداد داریم و آنها حقوق ما را پرداخت می کنند. قبول اینکه دولت طرف قرارداد ما نیست دشوار و خسته کننده است. یعنی تحت هیچ شرایطی ما را به رسمیت نمی شناسند و هویت حرفه ای مستقلی به ما نمی دهند».
نیک نژاد نیز در این رابطه می گوید: «نیروهایی که از این طریق به سمت آموزش و پرورش کشیده می شوند، در واقع هدفشان معلمان رسمی است. سال ها این شرایط استثماری را تحمل می کنند به امید روزی که بتوانند شاغل شوند».
رسمی شدن؛ مهم ترین دغدغه معلمان خرید خدمات است/ مدام تهدید به اخراج می شویم/ با نیروی خدماتی اشتباه گرفته ایم.
معلم یا دست دوم؟
بر اساس اظهارات نیک نژاد، امروز ساختار آموزشی کشور به سمت «رسم زدایی» در آموزش و پرورش پیش می رود و به نظر می رسد این نهاد بدون قراردادهای محکم و رسمی از نیروهای خود استفاده کند.
وی می گوید: معلمانی که خدمات می خرند نه تنها تحت فشار زیادی هستند، بلکه قراردادهای ضعیفی نیز دارند و برای ادامه کار باید به خواسته های مافوق خود تن دهند. هیچ چشم اندازی برای محو شدن این نوع قراردادها از سیستم کاری وجود ندارد. با معلمانی که خدمات خریداری می کنند به عنوان دست دوم رفتار می شود. یعنی این نیروها هر وقت لازم باشد سر کار می آیند و شاید اگر روزی به آنها گفته شود سر کار نیایند دستشان به جایی بند نیست. اما در نهایت باید توجه داشت که آسیب کلی این روابط کاری ناسالم و ظالمانه متوجه نظام آموزشی و دانشآموزان است.
اعتراضات بی ثمرتر از همیشه است
قشری که سال ها برای تربیت دانش آموزان زحمت کشیده و آن طور که باید جایگاه خود را در جامعه پیدا نکرده است، مسلماً حق اعتراض دارد، اما با وجود گلایه ها و اعتراضات صنفی، این معلمان هنوز منصوب نشده اند و زیر ردیف نیستند. از نیروهای ثبت نام شده
این معلم ابتدایی به عنوان یکی از اعضای جامعه فرهنگیان درباره پیگیری هایی که در این زمینه داشته اند می گوید: من و سایر همکارانم بارها به دفتر مطالبات مردمی نمایندگان مجلس رفتیم و اعتراض خود را مطرح کردیم. اما متأسفانه اقدامات مثبتی انجام نمی شود و وعده ها فقط به صورت نامه باقی می ماند. به نظر می رسد هر چه بیشتر اعتراض کنیم، این گروه آنقدر مظلوم هستند که وقتی از آنها صحبت می کنیم، عده ای آنها را با کارگران مدرسه و سرایدار اشتباه می گیرند. یعنی جامعه حتی از وجود چنین گروهی خبر ندارد چه برسد به اینکه با مشکلات و مسائل آنها آشنا باشد. ما مشکلات زیادی داریم، اما چیز زیادی نمی خواهیم. کافی است مسئولان صدای ما را بشنوند و حتی به مطالبات این قشر فرهنگی توجه کنند».