نصف کردن معیشت مردم با رویکرد حکومت انقلابی

نصف کردن معیشت مردم با رویکرد حکومت انقلابی

تورم بیش از 40 درصد و افزایش 20 درصدی دستمزد کارمندان و مستمری بگیران. چرا بودجه صدا و سیما را 40 درصد افزایش دهیم؟
یکی از اعضای کمیسیون تلفیق لایحه بودجه 1402 گفت: افزایش 20 درصدی حقوق کارمندان و مستمری بگیران در تورم انتزاعی 40 درصدی قابل قبول نیست و به معنای نصف شدن معیشت مردم است.

احسان ارکانی با اشاره به لایحه بودجه 1402 گفت: در لایحه بودجه 1402 منابع بودجه کشور 5 هزار همات (هزار میلیارد تومان) پیش بینی شده است که 60 درصد آن بودجه شرکت های دولتی و 40 درصد آن است. بودجه وزارتخانه ها و سایر نهادها یعنی کلیات بحث و بررسی های ما مربوط به 40 درصد بودجه است، اگرچه امسال دولت باید در این زمینه تعدیل می کرد، اما همچنان 60 درصد بودجه را به دولت اختصاص می دهیم. – بنگاههای دارای مالکیت بدون بحث و بررسی خاص در این زمینه. بیشتر اتفاقات نامطلوب در حوزه شرکت های دولتی رخ می دهد. از حقوق های نجومی و پاداش های گزارش نشده گرفته تا برخی درگیری ها و انتصابات دوستانه و سیاسی و حیاط خلوت های سیاسی در شرکت های دولتی وجود دارد که ما بودجه آنها را تایید می کنیم.

این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، سقف لایحه بودجه سال آینده را 40 درصد نسبت به قانون بودجه 1401 افزایش داد و به ایسنا گفت: افزایش 40 درصدی سقف بودجه سال آینده یک نبض است. افزایش 40 درصدی تورم در سال آینده اما پیش بینی دولت برای افزایش 20 درصدی دستمزد کارگران و مستمری بگیران نیمی از تورم است که اصلا پیام خوبی نیست. وقتی دولت سقف بودجه را 40 درصد افزایش می دهد یعنی تورم سال آینده 40 درصد می شود اما دستمزدها را نصف تورم انتزاعی افزایش می دهد. 20 درصد؛ این به معنای نصف شدن معیشت مردم است و مجلس به این موضوع اعتراض دارد زیرا کمبود منابع همیشه بر دستمزد بازنشستگان و کارگران تأثیر می گذارد.

ارکانی با بیان اینکه درآمد مالیاتی در لایحه بودجه افزایش چشمگیری داشته است، افزود: امیدوارم این موضوع به گونه ای مدیریت شود که فشار بر اقشار متوسط ​​رو به پایین نباشد. اگر قرار است مالیات بر خانه های مجلل و خالی و ثروتمندان اعمال شود، نباید برای طبقه متوسط ​​رو به پایین اعمال شود.

قدرت خرید مردم 20 درصد کاهش می یابد

علی سعدوندی (متخصص بین‌الملل بانکی، سرمایه‌گذاری، مدیریت ریسک و تحلیل سیاست‌های کلان اقتصادی) در این باره به ایلنا گفت: اما اگر بخواهم بودجه را تنظیم کنم یا به دوستانم در مجلس که اصلاً با کسی مشورت نمی‌کنند، مشورت بدهم، بودجه را تعیین می‌کنم. خیلی بیشتر از آن است که نهادها را کاهش دهم، زیرا برای کنترل تورم باید این مسیر را طی کنیم و دستمزدها را افزایش ندهیم، اما وقتی بودجه کشور 40 درصد افزایش پیدا کند و دستمزد کارمندان فقط 20 درصد افزایش یابد، مشخص است که قدرت خرید مردم برای سال آینده 20 درصد کاهش می یابد و مشکل در همین موضوع است زیرا به سمت کنترل تورم نرفته ایم و با این بودجه دولت تصمیم گرفت برای سال آینده تورم 40 درصدی ایجاد کند و اگر اینطور نبود. راه حل اتخاذ شده تورم در نهایت کاهش می یابد تصمیم برای افزایش 40 درصدی بودجه برابر با تورم و منطقی است، اما افزایش 20 درصدی دستمزد کارکنان غیر منطقی است.

درآمد و هزینه ها باید مشخص شود

مهدی پازوکی (اقتصاددان) نیز با انتقاد مستقیم از حجم بودجه صداوسیما، آن را به عملکرد این سازمان مرتبط دانست و به ایلنا گفت: افزایش 42 یا حتی 32 درصدی بودجه صداوسیما غیر منطقی و غیرعلمی است. و طولی نمی‌کشد که او می‌خواهد آنقدر بودجه دریافت کند. مسئولان پاسخ دهند چرا حقوق کارمندان 20 درصد و بودجه صدا و سیما 42 درصد افزایش یافته است؟ بودجه تعیین شده برای کشور در سال جاری نه راهبردی دارد و نه بودجه عمرانی اما آثار تورمی آن هم اکنون مشخص است که به توده های مردم آسیب می رساند و یکی از عوامل آن متاسفانه همین تخصیص های غیرمنطقی است که فقط مربوط به صداوسیما نیست. و تلویزیون موسسات فرهنگی مانند دبیرخانه ستاد انقلاب فرهنگی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، مرکز آموزشی جامعة المصطفی العالمیه و حتی نهادهایی مانند کمیته امداد بودجه هایی دریافت می کنند که متناسب با آن بودجه نیست. برای کارمندان دولت تعیین شده و بودجه آنها افزایش می یابد، در حالی که رشد بودجه این موسسات باید صفر باشد و در بیشتر موارد می توانند بودجه را برابر با افزایش حقوق کارمندان دولت افزایش دهند.

وی در ادامه افزود: مثلا دبیرخانه ستاد انقلاب فرهنگی که 20 نفر می توانند مدیریت کنند چرا باید به اندازه یک وزارتخانه باشد؟ افزایش بودجه این نهاد تا زمانی صورت می گیرد که یک دبیرخانه بتواند در حوزه فرهنگی کار راهبردی و عمیقی انجام دهد. بودجه صداوسیما نیز نباید افزایش یابد، این سازمان درآمد خود را دارد، صداوسیما را به یک مدیر مستقل بسپارند و مدیر را مکلف کنند که نیمی از ساعات شبانه روز را صرف پخش برنامه ها و اخبار مرتبط با سیاست های کشور کند. قدرتمندتر باشد و هیچ بودجه ای از دولت دریافت نکند. نمونه موفق این نمونه شبکه الجزیره است که نسبت به صداو سیما در سراسر دنیا پرسنل بسیار کمتری دارد و اعتبار و گزارشگر دارد و حتی برنامه می سازد.

این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: حداقل باید صداوسیما این بودجه را روشن کند و هم کسری هایی که برجسته می کند و هم درآمدهایش را چگونه خرج می کند. چرا سادواسیما باید در زابکنار مجتمع آموزشی و اجتماعی داشته باشد؟ اگر بودجه اش کافی نیست باید همین مجتمع را که قطعا ارزش ساختمانی و زمینی بالایی دارد را بفروشد و به جای اینکه از بیت المالل برای مشکلات بودجه اش خرج کند مشکل کسری بودجه اش را حل کند. صداوسیما در تهران و چند شهر مهمانسرا دارد، در کجای دنیا تلویزیون ها مهمانسرا دارند و کارکرد مهمانسراها برای این سازمان چیست؟ مسئولان باید کمی تحقیق کنند و ببینند تلویزیون های بزرگ دنیا مهمان خانه دارند یا خیر؟ وقتی مقایسه می کنیم باید هزینه انرژی و سایر موارد را در هر دو کشور در نظر بگیریم و به نتیجه درست برسیم. در اینجا می توانید مسافت های طولانی را با تاکسی طی کنید و یک دلار بپردازید، اما برای مثال در انگلستان حداقل کرایه تاکسی 20 پوند است. محاسبه بودجه باید بر اساس قدرت خرید باشد و اگر بر این اساس محاسبه کنیم، بودجه صدا و سیما بیشتر از تلویزیون بی‌بی‌سی است، اما کارکرد، نفوذ و حجم مخاطب آن اصلاً قابل مقایسه نیست.

پازوکی تصریح کرد: تلویزیون حتی می تواند تعداد کانال های خود را کاهش دهد و به جای توسعه کمیت، بر افزایش کیفیت تمرکز کند. من به عنوان یک شهروند از حاکمان کشور سوال دارم که چرا حقوق کارمندان دولت باید 10 تا 20 درصد کمتر از افزایش بودجه صدا و سیما باشد؟ پاسخ منطقی به این سوال وجود ندارد و نوعی بی عدالتی است. گسترش بی مورد ساختار صدا و سیما و الحاق ساختمان های این سازمان منطقی نیست، نه تنها باید جلوی این روند گرفته شود، بلکه بسیاری از این ساختمان ها باید فروخته شوند که در این میان بودجه هنگفتی نصیب صدا و سیما می شود. و می تواند مشکل کمبود بودجه را حل کند تا دیگر نیازی به بودجه کشور نباشد.

به جای رفع کسری بودجه از جیب فقرا باید سایر ردیف های بودجه غیرضروری تعدیل شود.

علیرضا حیدری (کارشناس مسائل اقتصادی و عضو هیئت مدیره کانون بازنشستگان استان تهران) نیز با اشاره به جایگاه های حقوقی موجود در سطح مدیران و فعالان اظهار داشت: با توجه به شرایط تورمی جدی در سال جاری، ایده اینکه پایه حقوق را با افزایش سال گذشته ارزیابی می کنیم و سطح افزایش سال گذشته را الزامی می کنیم کاملا اشتباه است زیرا سطح سبد حداقل معیشتی و نرخ تورم غذایی نسبت به سال 1400 رشد کاملاً متفاوتی داشته است.

نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری تصریح کرد: نهاد دولتی و به ویژه سازمان برنامه و بودجه در مورد حقوق و دستمزد بخش بزرگی از کارگران، مستمری بگیران و مستمری بگیران کشور تصمیم گیری می کند. آنها خواسته یا ناخواسته مشکل را بر اساس اشتباه تعریف می کنند. وقتی کارفرما و دولت بند دوم ماده 41 قانون کار در خصوص نسبت تورم و حداقل سبد معیشتی خانوار با دستمزد را نادیده می گیرند و در نظر نمی گیرند که اگر بخواهند نیمی از نرخ تورم سالانه 1401 را در نظر بگیرند. (که قطعا بالای 50 درصد است) و نزدیک به 70 درصد تورم غذا را حساب نمی کند و می خواهد دستمزدها را بین 20 تا 30 درصد (یعنی نیمی از تورم) افزایش دهد، حتی حقوق پارسال را هم برنمی گرداند.

حیدری تصریح کرد: مسئولان وزارت کار و فعالان کارگری توجه داشته باشند که روی تورم بالای 50 درصدی سال 1401 چه سبد معیشتی گذاشته شده است. توسط دولت و کارفرمایان با یک محاسبه عجیب به 9 میلیون تومان کاهش یافت. اما امروز در شرایطی قرار داریم که خود وزارت کار سبد معیشت را 14.7 میلیون تومان محاسبه کرده است و محاسبه گروه های خاصی مانند سازمان برنامه و بودجه حدود 13.5 میلیون تومان است. یعنی خود دولت تورم بالای 60 درصد سبد معیشتی را پذیرفته است.

حیدری با بیان اینکه عدم انضباط و اصلاح بودجه و حفظ ردیف های بودجه و افزایش های بی مورد و مظلومانه بسیاری از اقشار قبل از عده قلیلی باعث افزایش ارقام عجیب و غریب تحت عنوان هزینه های ضروری شده است، افزود: افزایش ها در طرح ساخت و ساز نیست، فقط هزینه ها را افزایش می دهد، دولت می شود. این موضوعی است که بحث عدم تحقق درآمدهای بودجه در مواجهه با افزایش هزینه ها را به راه انداخت. این اقدامات باعث افزایش تورم می شود و تورم خود نوعی دست در جیب فقرا و مردم با دستمزد ثابت است. با توجه به اینکه میانگین تورم امسال بالای 50 درصد بوده است، افزایش حداقل دستمزد امسال باید بالاتر از 57 درصد مصوب سال گذشته باشد. دلیل این امر این است که نرخ تورم اقلام خوراکی که نقش اساسی در سبد حداقل معیشتی دارند، توسط نهادهای آماری حدود 70 درصد برآورد شده است و این در صورتی است که هنوز به تورم مسکن اضافه نکرده باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید