نظارت انقلابی برای مدیران با گسترش دید امنیتی

نظارت انقلابی برای مدیران با گسترش دید امنیتی

روز جدید : ابراهیم رئیسی و دولتمردانش با پیروی از راهبرد «بنیانگذاران وضع موجود» که هدف اصلی آن انداختن مشکلات به گردن دولت قبل و برکناری حاکمان قبلی بود. درست یک سال پس از تشکیل دولت سیزدهم صحبت از «نظارت انقلابی مدیران» شد و به نظر می رسد این بار هدفشان نه رقیب سیاسی، بلکه اصولگرایان منتقد مخالف دولت است.

محمدرضا غلامرضا با بیان اینکه «معاونت سیاسی استانداری ها با انتصابات مناسب و با ارزیابی مستمر، وظیفه نظارت بر وضعیت انقلابی مدیران را بر عهده دارد، مسئولیت یک متولی انقلابی را دارد».

البته معاون سیاسی وزیر کشور مشخص نکرد که شاخص های انقلابی چیست و چگونه باید محاسبه شود و به نظر می رسد راه را برای حذف های خودسرانه باز کند.

گلمرضا همچنین گفت: در آستانه گام دوم انقلاب اسلامی ایران با رای مردم، دولت در رأس امور اجرایی کشور قرار دارد که با رویکرد مردمی، جهادی و انقلابی تلاش می کند. ارائه خدمات، ارتقاء سرمایه اجتماعی و تحقق حکمرانی مبتنی بر دانش در جهت تحقق منویات رهبر معظم انقلاب.

ترک حجاب یک نگهبان

وزیر کشور اواسط تیرماه امسال محمدرضا غلامرضا را به عنوان معاون سیاسی وزارت کشور منصوب کرد، بنابراین این انتخاب از ابتدا با حرف و حدیث های زیادی همراه بود. بسیاری معاون سیاسی رئیس جمهور را «وزیر پنهان کشور» می دانند و بر این باورند که اختیارات این معاونت با وزیر برابری می کند.

معاون سیاسی وزیر کشور همچنین رئیس ستاد انتخاباتی است و مسئولیت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و سایر امور و نظارت بر استانداران و فرمانداران را بر عهده دارد.

ضمناً مسؤول این سمت، تنظیم شوراهای اجرایی را نیز بر عهده دارد که اعضای آن در واقع صلاحیت نامزدها را نزد شورای نگهبان بررسی می کنند. اما نکته عجیب این انتصاب این بود که هیچ فعال سیاسی و رسانه ای محمدرضا غلامرضا را نمی شناخت.

سعید شریعتی از اعضای سابق جبهه مشارکت و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد در این رابطه نوشت: بیش از سی سال است که به صورت تمام وقت در فعالیت سیاسی و به عنوان روزنامه نگار در حوزه فعالیت می کنم. از سیاست عمومی، سال هاست که شخصیت ها و مقامات سیاسی از جناح های مختلف را می شناسم. اعتراف می کنم که تا به امروز نام محمدرضا گلمرضا که به عنوان معاون سیاسی یا سیاسی ترین معاون وزیر منصوب شده است را نشنیده ام.

با تشدید انتقادات، روزنامه ایران، یکی از رسانه های حکومتی، در خبری درباره این انتصاب نوشت: «حمراظم حاج قاسم معاون سیاسی وزارت کشور شده است».

در ادامه این مطلب می خوانیم: «معاون سیاسی جدید وزارت کشور در کارنامه خود به عنوان جانشین نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرماندهی سردار سرلشکر قاسم سلیمانی منصوب شده است. معاون وزیر اطلاعات، رئیس سازمان اطلاعات تهران و…».

پیش از محمدرضا غلامرضا، «محمدباقر خرمشاد» معاون سیاسی وزارت کشور بود که پس از چند ماه در فروردین 1401 از سمت خود استعفا داد و در برخی از شایعات به اختلاف نظر وی و وزیر کشور در موضوعات مختلف اشاره شد. انتصاب استانداران

بسیاری از کارشناسان انتصاب یک نظامی به عنوان معاون سیاسی وزارت کشور را در کنار انتصاب استانداران ارزیابی می کنند که گفته می شود تعداد قابل توجهی از آنها سابقه نظامی دارند.

این در حالی است که احمد وحیدی وزیر فعلی کشور نیز سابقه نظامی-امنیتی دارد. واحدی یکی از اعضای ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از چهره هایی است که از همان روزهای اولیه درگیر اطلاعات سپاه بوده است. او به عنوان اولین فرمانده نیروی قدس (بازوی برون مرزی سپاه) انتخاب شد و سپس به عنوان وزیر دفاع مشغول به کار شد.

سعید حجاریان فعال سیاسی در گفت و گو با سایت انصاف نیوز درباره استانداران منصوب در دولت ابراهیم رئیسی گفت: به صف استانداران نگاه کنید! بیشتر آنها نظامی هستند. گویی برای درگیری، برای رویارویی با حوادث غیرمنتظره آماده می شوند. آنها منتظر خبر هستند.»

با چنین فضایی در وزارت کشور، معاونین سیاسی و حاکمان باید نظارت انقلابی حاکمان را آغاز کنند. مشاهده ای که برخی معتقدند رگه هایی از ذهنیت امنیتی دارد.

دولت سیزدهم که به گفته ابراهیم رئیسی باید «همه مدیرانش را از چهره های انقلابی انتخاب می کرد»، اکنون در حال طراحی ماشین آلات همین مدیران است.

پیروی از انقلابیون یا تسویه حساب با اصولگرایان

تکلیف اصلاح طلبان و جریان های اعتدال گرا برای داشتن قدرت در دولت اجرایی کشور از همان ابتدا با کلیدواژه «بنیان گذاران وضع موجود» مشخص شد. حنای مدیران غیرسیاسی و تکنوکرات ها در دولت های انقلابی رنگی ندارد. شاخص های مشخص شده در خصوص انتخاب حاکمان از سخنان رئیس جمهور و یارانش نشان داد که جز جریان اصولگرایی هیچکس در موج تحولات سوار بر این قطار حاکم نخواهد شد.

اما اصولگرایان خیلی زودتر از حد انتظار ماه عسل خود را با دولت ابراهیم رئیسی به پایان رساندند و همین امر فضای تنش بین دولتمردان و برخی گروه های اصولگرا را افزایش داد.

اخیرا انتقاد احمد توکلی و مجتبی ذوالنوری از ابراهیم رئیسی به عنوان دو اصولگرای کارکشته و عباراتی مانند بیهودگی دولت به این آتش دامن زده است. ذوالنوری خطاب به ابراهیم رئیسی گفت: حد فاصل الف و ب شما برای ارزیابی اینکه آیا پیشرفتی در امور وجود دارد یا خیر کجاست؟ یک چهارم فرصت خدمت به شما گذشت، آیا به یک چهارم اهدافی که باید طی کنید رسیده اید؟ هر چند ذوالنوری روز بعد از بیان این سخنان سعی کرد او را اصلاح کند. اما روزنامه و رسانه حکومتی ایران در پاسخ به او نوشتند: «مردم می دانند چه کسانی بیهوده روی تردمیل کار می کنند و چه کسانی حتی در حاشیه سازی کار می کنند و چه کسانی پا پیش گذاشته و برای یک کشور جهش کرده اند».

این تضاد در حالی به وجود آمد که جریان اصولگرایی بسیار گسترده بود و تنوع افراد تأثیرگذار در آن باعث پذیرش های بسیاری شد. شاید به همین دلیل است که فعالان سیاسی هر کدام از مدیران دولت اصولگرا را به افراد و جریان های مختلف نسبت می دهند.

این در حالی است که در جریان اصولگرایی بعید به نظر می رسد و تنها یک سال پس از روی کار آمدن دولت مورد نظر و یکنواختی حاکمیت، چالش های عمیقی را نشان می دهد.

دولت به دنبال پیروان وفادار خود است

دولت ابراهیم رئیسی در اوایل کار خود با موجی از افکار عمومی درباره انتصابات خانوادگی مواجه شد. حالا بعد از گذشت یک سال از فعالیت، به نظر می‌رسد او می‌خواهد برخی از مدیرانی را که احتمالاً در تقابل اولیه و طرفداری‌ها از سوی دولت به آنها منصب و سمتی داده بود، تحت عنوان دیده‌بان انقلاب برکنار کند. همه جریان ها و طیف های اصولگرایی انقلابی محسوب می شوند و این عنوان سکه ای نیست که از رونق این جریان بیفتد.

دولت سیزدهم زمانی نمایندگان مجلس انقلاب را متهم به سهم خواهی در جریان استیضاح وزیر صمت با ابزار رسانه ای کرد. او اکنون پس از یک سال فعالیت به این نتیجه رسیده است که به حامیان وفادار نیاز دارد و وابستگی به حلقه اصولگرایان نمی تواند تعهد کامل به دولت را تضمین کند.

دومین سال ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی در حالی آغاز می شود که دولت وی یکی از پایین ترین سطوح سرمایه اجتماعی را در بین دولت ها تجربه می کند و علاوه بر عموم مردم، حامیان وی نیز از عملکرد او ناامید هستند. این تغییر یا به گفته معاون سیاسی وزیر کشور می تواند بیشتر جریان اصولگرا را از بدنه حامیان دولت جدا کند.

ابراهیم رئیسی و دولتمردانش با پیروی از استراتژی «بنیانگذاران وضع موجود»; درست یک سال پس از تشکیل دولت سیزدهم صحبت از «نظارت انقلابی مدیران» شد و به نظر می رسد این بار هدفشان نه رقیب سیاسی، بلکه اصولگرایان منتقد مخالف دولت است.

دولت ابراهیم رئیسی در اوایل کار خود با موجی از افکار عمومی درباره انتصابات خانوادگی مواجه شد. اکنون پس از یک سال فعالیت، به نظر می رسد او می خواهد برخی از مدیرانی را که احتمالاً در تقابل اولیه و طرفداری از دولت تحت عنوان دیده بان انقلابی به سمت و سمتی دست یافته اند، برکنار کند.

دیدگاهتان را بنویسید