ساعت کاری از هشت تا نه صبح تا چهار تا پنج عصر و حداقل دستمزد و مزایا حدود 9 میلیون تومان است. بعد از ساعت پنج بعدازظهر، اگر اضافه کار کنید و تا ساعت 9 شب شغل دوم داشته باشید، ماهیانه یک یا دو میلیون تومان پول اضافه به شما تعلق می گیرد و همه چیز وقتی معنا پیدا می کند که بدانیم ماهنامه اجاره خانه در شهرهای بزرگ کمتر از ده میلیون تومان نیست.
قبل از شوک درمانی سال 97، راه حل جایگزینی برای همه گیری وجود داشت تا شکاف بین هزینه های زندگی و دستمزد را پر کند، هرچند این شکاف به اندازه امروز نبود و بیش از 10 میلیون تومان نبود. در آن زمان، وقتی قیمت خودرو معقولتر بود، کارگران میتوانستند پراید یا تیبا بخرند، بعد از کار در خیابانهای شلوغ شهر گردش کنند یا به تاکسیهای اسنپ و اینترنتی بپیوندند.
این فرصت قدیمی امروز چیزی شبیه یک «فرصت سوخته» است. برای کارگران جوان، “خرید ماشین” دیگر جزو غیرممکن ها نیست. چگونه می توان یک پراید معمولی را در بازار آزاد خریداری کرد یا در طرح های ثبت نام خودرو شرکت کرد در حالی که باید 100 میلیون تومان در یک حساب پروکسی بگذاری تا چندین هفته و چند ماه مسدود شود و این همه پول لازم برای خرید نیست. .
رضا ع، کارگر یک شرکت تولیدی در تهران با چهار سال سابقه کار. می گوید چون از بقیه همکارانم کمی بزرگتر هستم کمک هزینه مسکن و خواربار می گیرم و آخر هر ماه صاحب کارم لطف می کند 8500 یا 600000 تومان به عنوان حقوق ماهیانه به حسابم بگذارد. به تازگی قصد ازدواج دارد اما به گفته خودش نه خانه دارد و نه ماشین.
رویای محال «داشتن ماشین»!
رضا از رویای محال «داشتن ماشین» می گوید; رویایی که دیگر به این راحتی به واقعیت تبدیل نمی شود:
ما سه برادر هستیم، یکی دانشجو است و دوتا کار می کنند. پدرم بازنشسته است اما در آن سالهای ارزان توانسته یک 405 بخرد. حالا ما سه برادر روی همین پژو اسنپ قدیمی با هم کار می کنیم، برادر وقتی کلاس نیست، دانش آموز است و هر دو عصر که از سر کار به خانه می آییم، به نوبت کار می کنیم. حدود دو تا سه روز در هفته نوبت من است که تا ساعت 12:00 روی ماشین کار کنم. اگر بتوانم، پول را برای این ویژگی می گذارم، البته اگر این معماهای معدود فایده ای داشته باشد…»
به گفته رضا، امروزه در بسیاری از خانواده ها «ماشین مشترک» تنها گزینه مردان مجرد و متاهل است، خودرویی که از قدیم الایام در خانه ها مانده و پدران آن را به پسرانشان قرض می دهند.یک روز گرم اوایل خرداد که من وارد اسنپ شد، علی راننده ای که حدودا 30 سال سن دارد، از هزینه استهلاک ماشین، پول لاستیک، بیمه، تعویض روغن و… می گوید که هر ماه قسمت زیادی از درآمدش را می خورد. بپرس ماشین مال تو است می گوید من چهار سال است که در یک شرکت تبلیغاتی کار می کنم، چگونه می توانم ماشین بخرم؟ درآمد و دیگری خانه می دهد …
کارگران جوان و حتی کارگران مسنتر که ماشین ندارند، به سختی میتوانند در بازار داغ و پف کرده امروز رویای داشتن خودرو را در سر بپرورانند. وقتی کارگری پراید یا تیبا یا بالاخره یک کوئیک ساده می خرد، هدفش مسافرت و گذراندن وقتش در بزرگراه ها و بزرگراه ها نیست، نمی خواهد مثل بچه پولدارها دراز بکشد و بدود! قصد او از خرید ماشین صرفاً تأمین مقدار کمی پول است.
گزینه های دور از دسترس کارگران!
بیایید ببینیم که این گزینه های ساده چقدر از دسترس کارگران مینیمالیست امروزی فاصله دارند. فرض کنید قرار بود در طرح ثبت نام خودرو در سیستم یکپارچه شرکت کنید، تا سال 1401 نیازی به واریز پول به حساب پروکسی قبل از واجد شرایط بودن نبود و کارگران حداقل می توانستند به سادگی ثبت نام کنند. اگر اسمشان معلوم بود، اگر بقیه پول را نداشتند، حواله را به دیگری می دادند و پول می گرفتند. حالا کارگری با حقوق ماهانه 9 میلیون 100 میلیون تومان یعنی بیش از 11 برابر حقوقش را از کجا می گیرد تا به حساب وکیل واریز کند، پولی که حتی اگر چندین هفته هم درآمد نداشته باشد و نتواند مسدود شود. دانلود بشه؟!
در این شرایط به نظر می رسد که کارگران طرح ثبت نام خودروها را از دست داده اند. آنها صد میلیون تومان ندارند و نمی توانند این مبلغ را چندین هفته یا چند ماه در حساب خود نگه دارند و دست به آن نزنند، حالا ما از بازار ماشین می خریم. قیمت خودرو در 9 ژوئن چیزی شبیه به قیمت نجومی است. پراید 131 با 350 میلیون تومان ارزان ترین خودرو و تیبا 385 میلیون تومان است.
350 میلیون تومان معادل حقوق سی و هشت ماه یک کارگر؛ یعنی کارگر باید سه سال و دو ماه تمام پولش را پس انداز کند تا بتواند پراید 131 را بخرد! در واقع گزینه خرید خودرو نو به طور کامل از بازار حذف شده است به عنوان گزینه بعدی به سراغ سایت های آگهی خودروهای دست دوم می رویم. نهم کرداد یک پراید 90 در این سایت ها بین 160 تا 180 میلیون تومان معادل دو سال حقوق کامل کارگری است که ماهیانه 9 میلیون تومان دریافت می کند.
نتیجه: پراید برای کارگران تبدیل به یک «تجمل» شده است
وقتی این اعداد را با هم جمع می کنیم، می بینیم که غرور برای کارگران دور از دسترس است. گزینه های خرید پراید با وضعیت مالی کارگر تعارض دارد; چرا یک آدم سخت کوش نباید یک ماشین ساده و بی کیفیت بخرد؟ داشتن خانه ای که برای مدت طولانی غیرممکن بود، تبدیل شدن به یک صاحب افتخار اکنون چیزی شبیه یک رویا است.
طرح های مسکن برای کارگران نبود. اکنون طراحی خودرو دیگر برای کارگران نیست. فرامرز توفیقی (فعال کارگری) می گوید: واقعیت این است که برای دولت مهم نیست چه کسی خودرو بخرد و چه کسی نخرد. همین دیروز ایران خوردو اعلام کرد که فعلا به دلیل بی ارزی تولید را متوقف کرده اند، دولت هم پاسخی نداده است. مشکل اینجاست که به دلیل فقر و کمبود نقدینگی به انواع بهانهها متوسل میشوند تا پول مردم را در گردش بانکی نگه دارند و از آن برای اداره امور جاری کشور استفاده کنند.
وی می افزاید: با قیمت تمام شده خودرو و گرانی آن، کارگری با درآمد هشت، نه میلیون تومانی حتی به فکر خرید آن نیست. با آن دستمزدها، او پساندازی ندارد که به حساب یک وکیل بگذارد و منتظر بماند تا نامش بیاید. بنابراین باید بگوییم کارگر تا دیروز به فکر خرید خانه نبود، تا دیروز به فکر اجاره خانه در تهران و امروز به فکر ماشین داشتن – حتی صاحب افتخار شدن هم نیست.
در نهایت می توان یک سوال مهم را مطرح کرد؛ چرا توان مالی 65 درصد از جمعیت کشور – کارگران شاغل و بازنشسته – نقشی در طرح های مختلف ریز و درشتی که آنها برای مسکن و اخیراً برای خودرو پیشنهاد می کنند، ندارد؟ کارگری که 9 میلیون حقوق می گیرد، حتی اگر لیسانس باشد و اجاره بها ندهد، پس انداز ماهانه و سالانه اش صفر ریال است. صد و دویست میلیون تومان برای خرید یک پراید معمولی با شیفتر دنده از کجا بیاورد؟