چرا اخبار و اطلاعات به بیرون درز می کند؟ / پاسخ سعید حجاریان

چرا اخبار و اطلاعات به بیرون درز می کند؟  / پاسخ سعید حجاریان

مدتی است در کشور ما فایل هایی مانند متن، صوت و تصویر در فضای عمومی منتشر می شود – آنهایی که اجازه خواندن، شنیدن و دیدن آنها را ندارند و از طرفی بحث هایی در مورد تبادل اطلاعات آیا اخبار و اطلاعات منتشر می شود؟ نقض داده ها به دلایل مختلفی از جمله موارد زیر رخ می دهد.

سعید حجاریان در یادداشتی با عنوان «نشت اطلاعات» در روزنامه اعتماد نوشت:

آنها می گویند اگر می خواهید این خبر منتشر شود، فقط آن را به کسی بگویید و او را به صداقت سوگند یاد کنید و به او گوشزد کنید که آنچه را که شنیده است به دیگران نگوید. فردا خواهید دید که تمام شهر از داستان یاد خواهند گرفت. به چنین افرادی می گویند رادیو! مدتی است که در کشور ما فایل هایی مانند متن، صدا و تصویر در فضای عمومی منتشر می شود – آنهایی که خواندن، شنیدن و مشاهده آنها ممنوع است، از سوی دیگر درباره اطلاعات بحث می شود. تبادل. در این یادداشت می خواهم به چرایی نشت اطلاعات، کیفیت آن و نحوه مقابله با آن بپردازم.

در گام اول لازم است چند مولفه در نظر گرفته شود. در مثال ابتدای مقاله دو مولفه مهم قابل استخراج است: اول تعداد ناشران و دوم ضریب نفوذ. «اخبار» بر اساس این دو معیار قابل آزمون است. گاهی تعداد ناشران زیاد است، اما به دلیل کم ارزش بودن «اطلاعات» در اخبار، ضریب نفوذ چندان چشمگیر نیست. این وضعیت به ویژه در مورد «تحلیل ها» صدق می کند. تحلیل هایی که گاه فاقد «اطلاعات» هستند و صرف نظر از صلاحیت علمی و تجربی، تنها اطلاعات و بازتاب ذهنی افراد را بیان می کنند. برعکس، گاهی بر اساس «اطلاعات» قدیم به اخبار ارزشمندی برمی خوریم: ای نادان، سعی کن صاحب خبر شوی!

مرحله دوم این است که بپرسید چرا اخبار و اطلاعات درز می کند. نقض داده ها به دلایل مختلفی از جمله موارد زیر رخ می دهد.

اول – سهل انگاری در ذخیره اطلاعات. اینگونه است که یک مقام سیاسی به جای استفاده از خط تلفن امن، از خط تلفن عمومی استفاده می کند و اطلاعات را رله می کند.

دوم – ظرفی برای ذخیره اطلاعات. از جمله مکاتبات، اسناد، نامه ها، خاطرات روزانه و داده های آنلاین که ممکن است به هر طریقی منتشر شود.

سوم – حافظ اطلاعات یا به عبارتی حافظ اسرار. صرف نظر از نیاز به وجود یک رازدار که امروزه جای سوال دارد و به نظر می رسد در گذشته برای وقایع نگاری استفاده می شده است، می توان در مورد افرادی صحبت کرد که در دوران مسئولیت خود آنچه را که دیده، شنیده یا نوشته اند منتشر می کنند. بدیهی است که این مقوله جدای از خاطره نویسی است که در نمونه ای مانند یادداشت های روزانه اسدالله علم می بینیم.

چهارم – افتادن ناخواسته / ناخواسته در وضعیت غیر طبیعی. این امر مخصوصاً در خواب و هیپنوتیزم (با اراده اصلی) و شکنجه (بدون اراده اصلی) اتفاق می افتد و وقتی یک موقعیت غیرطبیعی پیش می آید، بدون اجازه و شاید توهم بدون هیچ جزئیات دقیق، اطلاعاتی به بیرون درز می کند.

پنجم – ابزارهای الکترونیکی و تبادل اطلاعات. امروزه این عنوان با دسترسی به ابرداده، هک و انواع استراق سمع نمونه است. همانطور که در برخی اخبار در مورد انتشار یا فروش پایگاه های اطلاعاتی یا اطلاعات شخصی کاربران می خوانیم.

ششم – نشت اطلاعات اختیاری و طراحی شده. در این صورت برای دریافت عکس العمل طرف مقابل، طرفی که اطلاعات دارد، اطلاعاتی را برای بررسی واکنش ها منتشر می کند. به عنوان مثال، شایعه افزایش قیمت را می توان در این دسته قرار داد.

هفتم – اخبار غیر واقعی. این کار به دو صورت انجام می شود؛ نوع اول از تفنان است. به عنوان مثال فردی که به دیدار یک مقام سیاسی می رود و علاوه بر اخبار رایج، اخبار حاشیه ای و جعلی را در روایت خود می گنجاند، به عبارت دیگر، به جای اطلاعات، شروع به اغراق در اخبار می کند. نوع دیگر مبتنی بر تجزیه و تحلیل محتوا، تمایلات یا روانشناسی افراد درگیر است تا آنها را وادار به اعلام موقعیت کند. این مثال به افرادی اطلاق می شود که بلافاصله پس از انتشار خبر موضع موافق یا مخالف خود را اعلام می کنند و انتظار حامل خبر کذب، یافتن خبری از موضع چنین افرادی است. به عبارت دیگر این افراد از نظر روانی تحریک می شوند و گاهی مصداق «راز نفوذ مستی و خشم» می شوند.

هشتم – بازیابی و تجزیه و تحلیل اطلاعات. شاید مهم ترین نمونه بازیابی و تحلیل اطلاعات، عملیات سیا برای شناسایی محل دقیق اقامتگاه اسامه بن لادن باشد. آنها تحت عنوان پروژه واکسیناسیون جامعه، تمام ساکنان ابوت آباد پاکستان را واکسینه کردند و سپس با تطبیق DNA بن لادن با واکسن ها، مخفیگاه دقیق را شناسایی کردند و او را زدند.

نهم – جاسوسی اخبار و اطلاعات طبقه بندی شده. جاسوس ها به دو دسته «طبیعی» و «موقعیتی» تقسیم می شوند. دسته اول کسانی هستند که به دلیل ویژگی های فردی و ابعاد روانی خود، اطلاعات را به صورت غیر معتبر و عمدتاً به دلیل عادت به بیان اطلاعات در حین گفتگو بیان می کنند. اما دسته دوم کسانی هستند که به طور خاص توسط شخص، موسسه یا سازمانی به منظور جاسوسی به کار گرفته می شوند یا برای انتقال اطلاعات پول یا پاداش دریافت می کنند.

فاصله بین نقض اطلاعات و دریافت اطلاعات توسط شخص یا سازمان را «نشت اطلاعات» می گویند. اما همانطور که گفته شد حتی در میان «اطلاعات پنهان» منتشر شده نیز به مواردی برمی خوریم که حساسیت هایی را ایجاد می کند. در آنهایی که به‌بالا اخبار خاص شیدت می‌کردند، می‌گفتند که چه می‌خواهند؟ به عنوان مثال، در طول جنگ جهانی دوم، یک مرد توسط اطلاعات بریتانیا دستگیر شد. آن شخص دفترچه ای پر از اطلاعات طبقه بندی شده داشت. او در بازجویی ها اعتراف می کند که همه این اطلاعات را از صفحات روزنامه ها استخراج کرده است. ماموران تعجب کردند و گفتند چنین چیزی امکان ندارد و سپس مظنون هر مطلبی را نشان داد و با مراجعه به صفحات روزنامه ها صحت ادعای خود را ثابت کرد.

در اینجا سه ​​سوال مهم پیش روی ما است. اول، بازیگر/تحلیلگر چگونه باید با این حجم از اطلاعات برخورد کند؟ فکر می کنم در دنیای جدید که حجم زیادی از اطلاعات به دلایل مختلف رد و بدل می شود، فرار از دام اطلاعات بی اهمیت و حفظ اخبار و اطلاعات مهم ترین راه حل است. به عنوان مثال چندین سال است که نوارهای مختلفی درز کرده است که به اعتقاد من بسیاری از آنها جعلی یا ساخته شده اند، هرچند برخی از آنها نیز معتبر هستند. برای تفکیک این دو منبع و رهایی از سردرگمی، ابتدا باید از شر این گونه اخبار و اطلاعات خلاص شویم و تحلیل خود را بر اساس اطلاعات شفاف و رسمی قرار دهیم. اگرچه این نوع تجزیه و تحلیل ممکن است دارای نرخ خطا باشد، اما بهترین منبع برای تحلیلگر/متخصص است. اگر یک تحلیل منسجم بر اساس اطلاعات و اخبار باز به دست آید، می توان آن را با اطلاعات احتمالاً درز کرده مقایسه کرد. در واقع باید گفت که تحلیلگر/فعال نباید برای دریافت اخبار محرمانه و محرمانه خود را در آتش بیندازد. چه بسا مواردی که شخصی بدون اطلاع از ارزش خبر یا شنیده های خود، آن را نقل کرده و گیرنده خبر در دستگاه تحلیلی خود اهمیت آن را با مهارت بیان کرده است. چنانکه روایت می گوید: شاید دانشمندی قدر خبر را بهتر از حامل آن بفهمد.

سوال دوم مربوط به جنبه های حقوقی مشکل است. افشای اطلاعات طبقه بندی شده معمولاً طبق قانون جرم است. مگر اینکه زمان قابل توجهی گذشته باشد و طبق قانون بتوان آن را در اختیار عموم قرار داد. مثلاً می بینیم اطلاعات مربوط به ایران 30 یا 40 سال پیش است که برخی آرشیوهای غربی منتشر می کنند. اما واقعیت این است که هیچ مرجعی نمی تواند سندی را طبقه بندی کند و فقط قانون این مرجع را تعریف کرده است. به عنوان مثال، نامه ای از یک شخص به شخص دیگر، حتی اگر عنوان “محرمانه” در بالا نوشته شده باشد، طبقه بندی نمی شود. مثلاً نامه معروف سعید امامی که منجر به توقیف روزنامه سلام شد. نامه ها باید با مهر مخصوص مهر و موم شده و در پاکت مخصوص قرار داده شود و لاک زده و مهر و موم شود و هر مرجعی که آن را طبقه بندی کرده باشد می تواند آن را از طبقه بندی خارج کرده یا دسته بندی آن را تغییر دهد. از سوی دیگر باید به اصل 25 قانون اساسی نیز توجه شود که بازرسی و عدم تحویل نامه و ضبط و افشای مکالمات (اعم از تلگراف و تلکس و …) را ممنوع کرده است.

سوال سوم و آخر مربوط به بعد اخلاقی نشت اطلاعات است. به طور کلی، از نظر اخلاقی، اسرار فردی یا ملی باید محفوظ بماند و پخش نشود. خواه این موارد افترا (براساس اخبار صحیح) باشد یا افترا (بر اساس اخبار نادرست). سؤالات زیادی در مورد مجازات دنیوی و اخروی این دو رویه وجود دارد که در این مقاله نمی توان به تفصیل به آنها پرداخت. علاوه بر این، باید توجه داشت که اخلاق سکولار نیز در چنین موضوعی تأثیر دارد و با اخبار فردی موافق نیست. البته باید توجه داشت که از نظر اخلاقی به معنای عام مجموعه رزروها مربوط به افراد عادی است و زمانی که فردی مسئولیت می پذیرد و روی پستی می نشیند یا حتی خود را بیش از حد در معرض دید عموم قرار می دهد. او قبلاً خبر شخصی خود را برای انتشار پذیرفته است.

دیدگاهتان را بنویسید