چرا من انقلاب اسلامی را دوست دارم؟

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به گزارش سفیرافلاک، افتخار دوستی با یکی از شهدای شاخص دره لرستان به نام دکتر محمدعلیم عباسی را داشتم. خانه های ما روبروی هم بود. از خانه خارج شدم و با چهره جذاب و مهربان این مسافر عزیز آشنا شدم. در خلال گفتگو پیمان خون بستیم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس از انقلاب اسلامی و امام (ره) دست نکشیم. ایشان در عملیات 5 کربلا به فیض شهادت نائل آمدند و بنده نیز با امید و بیم منتظر وفای به عهد من بودم: «من رجال امینم، از خدا به دهانشان دعا می کنیم، من قاضی هستم. مرگ، و من تو منتظرم، و ما دعای تبدیل می کنیم» در میان مؤمنان، 23 افرادی هستند که بر عهدی که با خدا بسته بودند وفادارند، برخی از آنها تا آخر به عهد خود وفا کردند (و در راه شربت شهید نوشیدند). ) و دیگران منتظرند؛ و در توافق خود تغییری ندادند.

اکنون با مراجعه به ذهن و روحم بعد از 43 سال عشق و علاقه ام به انقلاب اسلامی نه تنها کم نشده بلکه به فضل الهی بیشتر شده است. دلیل این علاقه وصف ناپذیر را به اختصار توضیح می دهم:

1- رهبر این کشور شاه عیاش زن براه بود که دست متفقینی بود که در سال 1320 ایران را اشغال کردند. ) اما رهبر ما به برکت انقلاب اسلامی به امامت و بزرگواری تبدیل شد که خداوند در انجام وظائف ولایت اختیار داشته و دارد. از نظر پاکی و صداقت پای بی گناهان گذاشته اند. و بیان دوست و دشمن این گفته را روشن کرد.

2- استقلال کشور را زیر پا گذاشتند. شورای موسوم به شورای ملی طرح مصونیت قانونی مستشاران آمریکایی را تصویب کرد. آن یانکی های بی چهره در سرحس مشهد روی نمای رستورانی نوشته بودند که ورود سگ و ایرانی به رستوران ممنوع است. اما اکنون به لطف خداوند متعال، ما مستقل ترین کشور جهان هستیم. و این استقلال مثل روز آشکار است و هیچکس نمی تواند آن را انکار کند.

3- آزادی انسان که مهمتر از زمان است در این سرزمین مقدس حاکم است; و آزادی حیوانی حاصل از فرهنگ منحط غربی نه با ذائقه فرهنگ شرقی سازگار است و نه ایرانی غیور آن را منعکس می کند. سیک های آمریکایی در قبرس گفتند در هیچ کشوری مانند ایران آزادی وجود ندارد.

4- در این نظام مقدس صدای ملت است; در این ۴۳ سال از عمر پربرکت انقلاب اسلامی به وضوح دیدیم که رای مردم تعیین کننده بود. دولت ها را تعیین کردند و به میل خود عزل کردند. اما در رژیم استبداد شاهنشاهی، نمایندگان به خواست شاه تعیین نمی شدند و این سفارتخانه ها بودند که نمایندگان را تعیین و به شاه دیکته می کردند. اساساً در این رژیم کتبا، مردم از مشکلات کنونی کشور و جهان آگاه نبودند. اما حالا به لطف حضور مردم در صحنه با صاحب، آنالیز شده اند.

5- در کشور ما مراکز آموزشی در سطح کشور توسعه نیافته اند. و در واقع اکثریت مردم از یادگیری خواندن و نوشتن محروم بودند. تعداد مراکز آموزشی و افراد فراگیر در سطوح مختلف بسیار محدود بود. اما اکنون این مراکز آموزشی در دسترس همگان است. به طور کلی، عدالت جغرافیایی حاکم نبود. این بدان معناست که تمام امکانات در اولویت مراکز استان ها قرار دارد. بخشها و بخشها و به ویژه روستاها در محرومیت مطلق بودند.

از آسفالت جاده، شبکه آبرسانی، برق رسانی، گازرسانی و شبکه مخابراتی در روستاها خبری نبود اما اکنون عدالت جغرافیایی در روستاهای دورافتاده اجرا می شود.

6- در دوران جنگ تحمیلی قدرت تسلیحاتی ما در معرض دید همگان قرار گرفت. ما هیچ دستگاه تغذیه بدن نداشتیم و اجازه نداشتیم آنها را از هیچ یک از کشورهای اروپای شرقی وارد کنیم، اما اکنون در یک جنگ نیابتی بین روسیه و اوکراین است. روسیه جزو کسانی است که از ایران پهپاد می خواهد و ایران شرط گذاشته است که اگر با سامانه C300 جلوی تجاوزات رژیم صهیونیستی را بگیرید به شما پهپاد می دهیم. چندی پیش سیستم فوق به نفع سوریه اجرا شد. وقتی کشتی های ایرانی حامل انرژی سوخت فسیلی با پرچم ایران به ونزوئلا رفتند و آمریکایی ها جرات نزدیک شدن به آنها را نداشتند، افتخار می کردم. وقتی دو کشتی یونانی در دستان قدرتمند ما گرفتار شد و کشتی ایرانی که در دست یونانیان بود آزاد شد، من در پوستم جا نشدم.

وقتی 10 تفنگدار نیروی دریایی آمریکا با قدرت توسط سپاه پاسداران اسیر شدند و از ترس بچه ها خود را خیس کردند، بسیار خوشحال شدم.

وقتی تفنگداران روباه استعمار پیر (انگلیس) در دریا اسیر شدند و با التماس تحقیر آمیز به روح پیروز بنیانگذار جمهوری اسلامی درود فرستادم.

زمانی که پهپاد پیشرفته آمریکایی توسط سامانه ساخت ایران عزیز سرنگون شد، جهان بشریت به انتقال قدرت از غرب به شرق اعتقاد داشت.

زمانی که موشک های ایران اسلامی پایگاه عین الاسد را منهدم کرد و سربازان آمریکایی هوشیار شدند. زمانی بیشتر متوجه پایان عمر ابرقدرت آمریکا شدم که به وضوح دیدیم غاصبان کودک کش صهیونیست در محاصره جبهه مقاومت قرار دارند و کوچ عقبی صهیونیست ها از همه جا آغاز شده و این رژیم ضد بشری در شرف فروپاشی و نابودی است. ، خدا را شکر..

وقتی رژیم های شکننده اعراب، آمریکا و اروپا و صهیونیست ها را در ائتلافی غیرانسانی می بینیم، با یمن سربلند مورد حمایت ایران بزرگ روبرو می شوند و شکست های تاریخی می گیرند. به شادی ما کمک می کند. وقتی تاریخ انقلاب اسلامی را مرور می‌کنم و جنگ تحمیلی را مرور می‌کنم و صحنه جنگ را مثل روز واضح می‌بینم، در یک طرف پایگاه جنگ، تمام دنیا به رهبری دو ابرقدرت آمریکا. و اتحاد جماهیر شوروی سابق و در طرف دیگر متحدان. آنها روح الله بودند و مانند شیر به زبون آن سوی مرزهای ایران اسلامی حمله کردند. خوشحالم که قصد دارم به عنوان شهید حاج قاسم در این راه جانم را فدا کنم.

وقتی در تاریخ جنگ به عملیات آزادسازی سوسنگرد فکر می کنم و زمزمه شهید چمران که در حین عملیات با خود می گفت: یا حسین ای کاش با تو بودم، خوشحالم که در کنار امام خامنه ای هستم. و من آرزوی مرگ دارم، خود را از بلای آنها حفظ می کنم.

“گفتم به آخر عمرم میرسم / یه روز گفتی خوب ببین شاید بهش رسیدی”

خدا را شکر می کنم که اگر خدا بخواهد خانه گلی فاطمه زهرا علیهاالسلام را حفظ می کنم و خود را در جنگ صفین احساس می کنم و فریاد می زنم که به سخنان حضرت علی (علیه السلام) و این کاغذهای پاره شده گوش فرا دهم. و در صحرای کربلا حرامی ها را دیدم و می خواهم تا آخرین قطره خون به عهد خود عمل کنم و نزد دوستم دکتر محمدعلی عباسی بروم…

بادام زلف، دلت مرض خودت است/بکش، مجازات خودت است

از حافظ و از حیث عشق بازیش/ همچنان از قول و وفای اوست

محمد کرم ساعدپور، تحلیلگر مسائل سیاسی و بین‌الملل

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید