یک زن بلوچ پس از سه روز ایستادن در “صف نفت” جان باخت

یک زن بلوچ پس از سه روز ایستادن در “صف نفت” جان باخت

برادر همسر متوفی: «ما تمام زندگی‌مان را در «خط‌های» مختلف می‌گذرانیم. صف نان، صف بنزین، صف بنزین، صف نفت و غیره، سیستان و بلوچستان در قعر دنیاست و مردمش هیچ امکانات رفاهی ندارند.

روزنامه اعتماد نوشت: بامداد پنجشنبه 15 بهمن ماه سال جاری زنی 53 ساله در «فنوج» در استان سیستان و بلوچستان بر اثر استرس ناشی از مشاهده «صف به» دچار «سکته قلبی» شد. دریافت سهمیه نفت.» پس از این حادثه به بیمارستان ولی عصر فنوج منتقل شد اما جان باخت.
کانال تلگرام عصر ایران

«ما تمام زندگی‌مان را در «صف‌های» مختلف می‌گذرانیم. صف نان، صف بنزین، صف بنزین، صف نفت و غیره، سیستان و بلوچستان در قعر دنیاست و مردمش هیچ امکانات رفاهی ندارند. اینها بخشی از سخنان مردی است که خواهرش سه روز را با ماشین رفت و برگشت به خط لوله نفت گذراند و به خاطر «۸۰ لیتر نفتی» که هرگز به دست نیاورد، جان خود را از دست داد. در مورد مرگ این زن آمده است; او سابقه بیماری قلبی داشت، اما باید گفت; استرس این صف ناتمام و مشکلات زندگی باعث سکته قلبی او شد.

برخی از اهالی این شهرستان نسبت به این خبر واکنش های متفاوتی نشان دادند اما عطاالله شهبخش معاون امنیتی و معاون سیاسی فرماندار فنوج درباره این خبر گفت: روز ششم بهمن ماه خانمی اهل فنوج که به سمت یکی از گازها رفته بود. ایستگاه های دریافت سهمیه نفت به دلیل مشکل قلبی فوت کردند. یکی از مشکلات شهرستان فنوج نبود مراکز تحویل سوخت است. این کمبود باعث کندی عرضه سوخت می شود.”

یکی از پزشکان بیمارستان ولیعصر فنوج درباره این زن به «اعتماد» گفت: اگر فردی مشکل قلبی دارد، به خصوص در این فصل نباید دائماً از خانه بیرون برود یا کارهای سخت انجام دهد، اما این زن با وجود قلبی مشکلی که داشت، در چنین شرایطی بود و در نتیجه دچار سکته قلبی شد، در اورژانس بیمارستان به بیمار CPR دادند اما بی فایده بود و بعد از 47 تا 50 دقیقه بیمار به CPR پاسخ نداد و فوت کرد.

اعتماد اکنون با توجه به شرایط حاکم بر استان سیستان و بلوچستان به ویژه شهرستان فنوج گزارشی را بر اساس صحبت های برادر آن مرحوم، مولوی الله بخش، معاون امام جمعه فنوج و یک منبع آگاه تهیه کرده است. شرایط سخت زندگی این زن

هزار و یک نوع ناراحتی

عبدالوهاب نصرتی برادر متوفی درباره این حادثه به «اعتماد» گفت: ساعت 7 صبح پنجشنبه بود و من در خانه بودم تلفنم زنگ خورد پشت خط یکی از همسایه هایمان بود. او در همان صف نفت ایستاده بود و من می‌گفتم خواهرت مریض است. وقتی به محل پخش روغن رسیدم، خواهرم را دیدم که روی زمین دراز کشیده است. خواهرم را به بیمارستان بردیم اما متأسفانه از دنیا رفت.

سه روز در صف بود تا سهمیه نفت آنها را بگیرد و بالاخره نتوانست سهمیه نفت آنها را بگیرد. فرزندانش ازدواج کردند و شوهرش برای کار به بندرعباس رفت. به همین دلیل باید برای گرفتن سهمیه نفت خودش اقدام می کرد.»

و ادامه می دهد: حدود هفت هشت سال پیش خواهرم تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت. او به دلیل اینکه تحت معالجه بود مشکل قلبی عمده ای نداشت اما آن روز از استرس و سرما دچار حمله قلبی شد. سه روز بود که برای گرفتن سهمیه نفت به شرکت نفت رفته بود اما نوبتش نرسید. در آن سه روز بدهی هایی را که با خود برده بود به یکی از آشنایان سپرده بود تا فردا آن را جمع کند و دوباره در صف بایستد. روز حادثه وقتی صف طولانی را می بیند حالش بد می شود و این اتفاق برایش می افتد. اینها مشکلاتی است که ما در شهر و منطقه داریم.»

به برخی از سوالات من پاسخ می دهد:

آیا شهر فنوج گازکشی نشده است؟

نه خانم گزمان کجا بود؟ برای گاز باید در صف بایستیم تا «کپسول گاز» برایمان پر شود. ما تمام عمر خود را در این صف ها می گذرانیم. صف نان، صف بنزین، صف بنزین، صف کره و غیره، صف کره از همه صف های دیگر بدتر است.

برای گرفتن سهمیه نفت چند ساعت در نوبت هستید؟

(با تعجب می پرسد) ساعت چند؟ بگو چند روزه! برای ثبت سهمیه فقط یکی دو روز میرویم. بعد باید در صف بایستیم تا نوبتمان شود. همه این صف ها رقابتی هستند. هر چه زودتر برای گرفتن نوبت اقدام کنیم، زودتر نوبت ما می رسد.

سهمیه نفت برای هر خانواده چقدر است؟

تقریباً 50 تا 80 لیتر روغن می دهند، حتی اگر خانواده 5 نفره باشد، مهم نیست و اینقدر می دهند. این مبلغ در صورت وجود یک خانواده سه نفره مهم نیست. مثلاً در پاییز و زمستان دو یا سه بار 50 یا 80 لیتر روغن به اهالی می دهند. فروش نفت هم «مافیایی» است.

حرف منو در این مورد قبول کن. مثلا اگر بخواهم سهمیه نفتم را در همین راستا بفروشم 150 تا 200 هزار تومان است اما اگر سهمیه ام را بگیرم و در چاله نفت بگذارم می توانم آن را بین 300 تا 500 هزار تومان به مردم بفروشم. . حقیقت این است که این موارد پیگیری نمی شود.

بزرگترین مشکلات مردم این شهر چیست؟

مشکلات مردم استان سیستان و بلوچستان به ویژه شهرستان فنوج زیاد است. حتی در زمینه درمان، بهداشت و تهیه دارو هم مشکل داریم. اینجا هزار و یک جور ناراحتی داریم. خدا نکنه بیای اینجا ببینی تعجب میکنی با خودت میگی; چگونه زندگی می کنند؟ زندگی اینجا مثل پایان دنیاست. امیدوارم حداقل این حادثه انگیزه ای باشد تا دیگر برای مردم دیگر تکرار نشود که یک نفر به خاطر 50-80 لیتر گازوئیل در این سرما بمیرد.

مولوی الله بخش قاضی، نایب امام جمعه شهرستان فنوج نیز در خصوص این خبر به اعتماد گفت: این خانم چند سال پیش عمل قلب می کرد و هر سه ماه یکبار برای معالجه به کرمان می رفت و تحت نظر بود و حال ایشان خوب بود که روز اما وقتی دید که دم روغن در چه وضعیتی است سکته کرد. یعنی اصلا بحثی در کار نبود.

ببینید این خانم از خانواده ای فقیر بود که اقوام و دوستانش حتی خرج درمانش را در کرمان می دادند. این زن مشکلات مالی و معیشتی زیادی داشت. با این مشکلات باید دنبال سهمیه نفت می رفت.

فشاری که این مشکلات به بدن این زن در این صف طویل وارد کرد، منجر به سکته قلبی او شد. ببینید با مردم استان سیستان و بلوچستان خیلی بد رفتار شده است. حتی به زیرساخت های جاده ای این استان به ویژه شهر و شهرستان های صعب العبور ما رسیدگی نمی شود. اهالی فانوگه گاز ندارند و از طریق کپسول و بطری که فقط برای پخت و پز استفاده می شود گاز می گیرند. مردم نمی توانند از کپسول گاز برای گرمایش استفاده کنند.

برخی از افرادی که توانایی مالی دارند از بخاری برقی استفاده می کنند، اما اکثر مردم اینجا بخاری برقی ندارند و مجبورند برای گرم کردن خانه خود از وسایل قدیمی که با روغن کار می کنند استفاده کنند. شاید فکر کنید این موضوعی که می خواهم در مورد آن صحبت کنم ربطی به این حادثه ندارد، اما می توان آن را پیدا کرد.

هیچ کاری در این استان وجود ندارد. حتی افراد تحصیل کرده ما هم بیکار هستند و مجبورند برای یافتن شغل مناسب خانواده خود را رها کنند. مثلا همان خانمی که در صف نفت سکته کرد و جان خود را از دست داد، شوهرش برای کار به بندرعباس رفته بود. به همین دلیل این زن باید در صف می ایستاد تا نفت خودش را بگیرد. او سه روز متوالی سفر کرد. خوب، نتیجه این حادثه دردناکی بود که او از آن مطلع شد.»

نان با طعم زمین

یک منبع آگاه نیز در خصوص مشکلات استان سیستان و بلوچستان به اعتماد گفت: خبر این خانم در صف نفت را در اینترنت دیدم و دنبالش کردم، این خانم در حین سفر به محل کار برای تهیه حدود سه روز در این صف بود. سهمیه ای که برای کره هستی.آخرین بار ساعت 7 صبح وقتی میره اونجا و صف عظیم رو میبینه شوکه میشه و سکته میکنه.

با این وضعیت حاکم بر استان، مسئولان عالی رتبه استان و مقامات عالی کشور مشکلات را به گردن تحریم ها می اندازند و… حالا بگذریم که بی توجهی مدیر پخش فرآورده های نفتی هم بی تاثیر نبود. در این حادثه تخصیص سهمیه نفت در مناطق فقیرنشین از طریق استانداری ها به استانداری ها ابلاغ می شود و فرمانداری ها نیز آن را به کمیته های سوخت ابلاغ می کنند و در مدت زمان مشخصی سهمیه را به مردم اختصاص می دهند.

در این ماه به دلیل برودت هوا این سهمیه به کل استان تعلق گرفت. با توجه به اینکه شهرستان فنوج یکی از مناطق صعب العبور بوده و گازی نشده است لذا نیاز به سهمیه نفت بیشتری دارند. بسیاری از شهرهای استان سیستان و بلوچستان مانند فنوج هستند. مثلا شهرهای راسک، چابهار، نیکشهر و سرباز که هنوز گازکشی نشده اند.

این مناطق جزو مناطق کوهستانی و دارای بخشهای بسیار صعب العبور هستند. یعنی روستائیانی که جزو سهمیه نفت هستند باید در این صف ها بمانند تا سهمیه خود را بگیرند. افرادی دیده می شوند که برای گرفتن سهمیه به مدت یک هفته شبانه روز در این صف ها ایستاده اند.

مردم استان سیستان و بلوچستان برای به دست آوردن همه چیز باید در صف بایستند. از نان گرفته تا تهیه دارو، بنزین، روغن و… تاکنون مسئولان عالی این موضوع را پیگیری نکرده اند و ما همچنان مانند دهه 40 و 50 در صف دریافت هر چیزی ایستاده ایم. گلایه مردم این استان از کمبود آذوقه است که چیزی تحویل نمی شود. تا کنون ندیده ایم یک کارمند در این صف ها بایستد، حتی یک صف نان، اما مردم ناراضی هر روز در یک صف هستند.

به نکته دیگری هم اشاره می کنم؛ برخی منابع محلی از درگیری و تیراندازی در روستای ملک آباد شهرستان سرباز بر سر صف نفت و گرفتن سهمیه خبر دادند. از این مشکلات در سیستان و بلوچستان زیاد است».

وی ادامه می دهد: روزی روزگاری مردم ایرانشهر تجربه خوردن نانی که طعم خاکی داشت را داشتند. خاک مخلوط با آرد. طرح یارانه نان داده شد و مردم رفتند و کارت کشیدند تا نانی بخرند که مزه خاکی داشت. بعدها به دلیل مریض بودن و مشکلات گوارشی مردم به اورژانس برخی بیمارستان ها مراجعه کردند.

آنها سپس پیگیری کردند و متوجه شدند که 50 درصد نان از خاک تشکیل شده است. فرماندار ایرانشهر همچنین از شکستگی یکی از شرکت های تولید کننده آرد «الک آش» خبر داد که نتوانست گندم را به خوبی الک کند به همین دلیل کثیفی وارد آرد گندم شد.

واکنش برخی از مردم سیستان و بلوچستان به این حادثه

برخی از مردم سیستان و بلوچستان به مرگ دردناک این زن فنوجی واکنش نشان دادند. تراست برخی از این واکنش ها را بررسی می کند:

نفر اول: اگر استاندار توانایی حل مشکل گاز را داشت، چنین فردی که عمل قلب کرده در صف گرفتن سهمیه نفت نمی ایستاد.

نفر دوم: از این پس باید شاهد مرگ شهروندان این استان در صف های مختلف باشیم.

نفر سوم: «فشار مشکلات باعث شد این زن سکته کند. اصلاً چرا یک بیمار باید در صف بایستد؟»

نفر چهارم: امیدواریم مسئولان به مشکلات مردم سیستان و بلوچستان رسیدگی کنند. چرا مردم سیستان و بلوچستان باید برای هر چیزی صف بکشند؟

نفر پنجم: مگر مردم سیستان و بلوچستان جزو ایران نیستند؟ چرا باید شاهد تبعیض باشیم!»

مرد ششم: چرا هیچکس به مطالبات مردم این استان توجه نمی کند؟

دیدگاهتان را بنویسید