آمار واقعی تعداد نوزادان رها شده در خیابان/ سرنوشت نوزادان رها شده چه می شود؟

آمار واقعی تعداد نوزادان رها شده در خیابان/ سرنوشت نوزادان رها شده چه می شود؟

روز جدید : خبر پیدا شدن نوزادان رها شده اغلب در کنار سطل های زباله واقعا ناخوشایند است و امسال و تا آخرین روز در 7 شهر 8 نوزاد رها شده پیدا شد.

روز گذشته پس از کشف یک نوزاد رها شده در خیابان افسریه تهران، تعداد نوزادان رها شده طی 5 ماه امسال به 8 مورد افزایش یافت.

بر اساس اخبار رسمی که در 5 ماه گذشته به نقل از اورژانس یا پلیس کشور منتشر شده است، از ابتدای فروردین تا 31 مردادماه امسال 8 نوزاد در خیابان های تبریز، سیرجان، تهران رها شده اند. خرم آباد، زاهدان، بندرگز، گراش و با حکم قضایی به شیرخوارگاه های اجتماعی منتقل شد.

افزایش تعداد نوزادان رها شده تا 8 نفر در 5 ماهه امسال در حالی که به گفته معاون اجتماعی سازمان اجتماعی کشور، سال گذشته 61 نوزاد در شهرها و مجاور شیرخوارگاه ها “رها” شده اند.

سرنوشت نوزادان رها شده در سال جاری

فروردین 1401: نوزاد دو روزه رها شده در منطقه گلشهر تبریز به مهد کودک بهازیستی تحویل داده شد.

اردیبهشت 1401: یک نوزاد ناقص و ناقص در کنار سطل زباله در انتهای جاده اصلی روستای محمودآباد در شهرستان زیدآباد سیرجان رها شد. نوزاد برای مراقبت به مهدکودک کرمان تحویل داده شد.

خرداد 1401: یک نوزاد تازه متولد شده رها شده در سطل زباله در نازی آباد تهران پیدا شد. نوزاد پس از درمان به سازمان اجتماعی تحویل داده شد.

خرداد 1401: نوزاد دو هفته ای رها شده در یکی از خیابان های شهر گراش استان فارس پیدا شد.

خرداد 1401: یک نوزاد رها شده در بیرون مهد کودک آمنه در تهران پیدا شد.

تیر 1401: به گفته مسئولان خدمات اجتماعی استان لرستان، یک نوزاد سه ماهه رها شده در گورستان صالحین خرم آباد پیدا شد. این کودک توسط ماموران کلانتری 12 منطقه خضر شناسایی شد.

تیر 1401: رئیس شهربانی زاهدان از پیدا شدن نوزاد رها شده در کنار سطل زباله و داخل جعبه کفش خبر داد. نوزاد به اداره مراقبت های اجتماعی منطقه تحویل داده شد.

مرداد 1401: یک نوزاد دو روزه رها شده در بیرون اداره درگز در استان گلستان پیدا شد.

10 مرداد 1401: نوزاد رها شده توسط سطل زباله در منطقه افسریه توسط تکنسین های اورژانس به بیمارستان فیروزگر منتقل شد.
به جای اینکه دیوار انکار را ضخیم تر کنید، ریشه را درمان کنید

افزایش رها شدن نوزادان در جاده ها و خیابان های ایران دو علت بیشتر ندارد. مشکلات معیشتی خانواده یا ناخواسته بودن نوزاد و عدم امکان سقط جنین. در 5 سال گذشته و به ویژه در 5 ماه سال جاری، رشد تورم سریعتر از تاثیر سیاست های احیای قدرت خرید خانوارها بوده است.

بر اساس گزارش اخیر مرکز آمار ایران و با تمرکز بر وضعیت اقتصادی خانواده ها در 5 ماهه امسال، می توان گفت که خانواده های ایرانی از نظر تامین هزینه های زندگی حتی نسبت به سال گذشته ضعیف تر شده اند.

بر اساس این گزارش که مقایسه وضعیت اقتصادی و قدرت خانوارهای شهری و روستایی در سال 1400 نسبت به سال 1398 است، هزینه سالانه یک خانوار شهری در سال 1400 نسبت به سال 1398 50 درصد بیشتر و 27 درصد افزایش یافته است. این هزینه ها مربوط به تامین غذای خانواده است.

خانوارهای روستایی که از نظر عموم مردم ساده‌تر زندگی می‌کنند، وضعیت هزینه‌ای متفاوتی نداشتند، چرا که بر اساس این گزارش هزینه زندگی خانوارهای روستایی در سال 1400 52.4 درصد گران‌تر از سال 1399 بوده است و البته 40 درصد از این هزینه ها بوده است. این سهم غذای خانگی بود.

گزارش های دیگر نیز حاکی از آن است که خانوارهای شهری و روستایی در سال جاری نسبت به سال گذشته و سال قبل از نظر هزینه های جاری و اولیه زندگی بی پناهتر شده اند.

روز گذشته خبرگزاری ایلنا در گزارشی از هزینه های معیشت ماهانه کارگران و مستمری بگیران نوشت: «سال گذشته سبد معیشت حدود ۶.۹ میلیون تومان بود، اما حداقل دستمزد حدود ۴ میلیون تومان تعیین شد. در سال 1401 سبد معیشت هشت میلیون و 979 هزار تومان ارزش گذاری شد، اما باز هم حقوق با تمام پیوست ها و اضافات حداکثر به 6 میلیون و 500 هزار تومان رسید.

بدون شک در ماه های اخیر پس از حذف ارز ترجیحی، اختلاف دستمزد و معیشت افزایش یافته است. حقوق ثابت می ماند اما سبد معیشت دیگر 8 میلیون و 979 هزار تومان نیست. گزارش های رسمی مرکز آمار نشان می دهد که میانگین هزینه خانوار در سال گذشته حداقل در شهرستان ها بسیار بیشتر از این رقم بوده است و خانوارهای شهری ایران در سال 1400 باید حداقل دو میلیون تومان بیشتر از سبد معیشتی هزینه می کردند. ، برای کنار آمدن

فعالان کارگری می گویند: امروز حداقل درآمد یک خانوار در تهران کمتر از 13 میلیون تومان نیست و یک خانواده با کمتر از این مبلغ نمی تواند زندگی کند، اجاره خانه در تهران و شهرهای بزرگ مشکل ساز است. الان در تهران متوسط ​​اجاره خانه 10 تا 12 میلیون تومان است. هزینه های آموزشی، پزشکی و حمل و نقل نیز به شدت افزایش یافته است. بنابراین درآمد 13 میلیون تومانی کمترین رقم برای یک زندگی بسیار ساده است.

خانواده کارگری که خانه شخصی و یک یا دو فرزند دانش آموز دارند، هزینه غذا، تحصیل و ایاب و ذهاب فرزندانشان حداقل ماهیانه 9 میلیون تومان است؛ اگر در هر جای ایران مستاجر است باید دو میلیون تومان به این رقم اضافه کند یعنی یازده میلیون تومان مستقیم!».

از دو ماه گذشته و پس از آزادسازی قیمت ها و افزایش چند برابری قیمت تمامی کالاها و خدمات غذایی ضروری برای زندگی عادی، خانواده ها مجبور به توجه به شعارهایی که درباره موفقیت دولت در ترمیم و افزایش آن می شنوند. قدرت خرید خانوارها بر روی نیازهای اساسی و ضروری زندگی خط بکشید. خرید میوه، خرید گوشت قرمز، خرید مرغ و ماهی، خرید برنج، خرید روغن، مسافرت، خرید لباس، گذراندن اوقات فراغت و … اینها ساده ترین نیازهای یک خانواده و حقوق بشر و شهروندی مردمی است که در یک کشور زندگی می کنند. کشوری که در کف نفت است و با گاز زندگی می کنند، اما تورم و گرانی که دیگر نمی توان آن را در پستو پنهان کرد و با شعار انکار کرد، آنقدر مسلم شده است که مردم فقط برای زندگی روزمره فکر می کنند. به موارد ضروری برای زندگی روزمره

اوقات فراغت و تفریح، نوسازی و تشویق به سوی آینده ای روشن، ماه هاست که خرید گوشت قرمز، ماهی، برنج و میوه از فهرست هزینه های دو سوم خانواده های ایرانی خط خورده است.

امروز عصر تکنولوژی است، اگرچه مردم ایران آنقدر درگیر زندگی روزمره و گره خورده به گرانی و تورم هستند که مجالی برای فکر کردن ندارند و باید به فکر نحوه پرداخت اقساط هزینه زندگی و پیدا کردن خط باشند. از کالاهایی که با 2 ریال و 5 ریال ارزان ترند. در غیر این صورت کمپین نجات نهنگ ساحلی در جهان ادامه دارد و همزمان به دنبال آخرین تصویر از چهره خورشید و برنامه ریزی برای محصول جدید هستند. همانطور که شهروند ایرانی از اختلاس 91 هزار میلیارد تومانی متعجب و افسرده است، زیرا صفرهای 91 هزار میلیارد تومانی در خواب هم قابل شمارش نیست.

در چنین شرایطی، اگر خانواده خود را ناتوان از پرداخت هزینه فرزند جدید ببیند، ابتدا آخرین گزینه را انتخاب می کند. تحمل هزینه های بارداری و نگه داشتن جنین به مدت 9 ماه کافی است تا پوست والدین فقیر شود و آنها را مجبور به انتخاب های دردناک کند.

این انتخاب مربوط به همان روحیه رویایی ایرانیان است که به رویاپردازی می پردازند و با این تصور که نوزاد تازه متولد شده را می توان با خانواده های ثروتمند و ثروتمند برکت داد، تصمیم گیری در مورد سرنوشت نوزاد را به دست خدایش می سپارند. این دنیای سیاه نتیجه نبرد چه خواهد بود؟

به جای انکار، واقعیت ها را در نظر بگیرید

پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم، از نیمه دوم سال گذشته، قانون تکمیل شده «حمایت از جوانان جمعیت» توسط رئیس جمهور ابلاغ شد و کل این قانون دستورالعملی است برای ارتقای باروری، بدون رعایت ریشه زوجین. امتناع و در حاشیه تزریق انفجاری محرکی که سهم آن معلوم نیست از کدام جیب زن و شوهر و از چه درآمد و کاری می خواهند، راه حلی برای حل مشکلات مالی آن دسته از زوجینی است که قادر نیستند. برای تامین مالی سه یا چند خانواده به دلیل مشکلات اقتصادی

گویی این زوج ها اصلا در کشور وجود ندارند و مستحق راه حلی نبوده اند، قانون حمایت از جوانان به کلی این زوج ها را نادیده می گیرد و تنها زنان را تشویق به وام ازدواج، زایمان، تحویل خودروی جدید، گرفتن می کند. مرخصی زایمان و به اصطلاح

در دو سال و نیم اخیر (5 ماه امسال و نیمه دوم 1400) حدود 6 حکم با زبان و ادبیات مختلف از وزارتخانه خارج شده است که توسط وزیری که بر کرسی وزارت می نشیند. با عینک تیره بنیادگرایی، که همه از آن چیزی جز تحمیل جبر مطلق نیست. حذف بیمه غربالگری داوطلبانه مادران باردار زیر 35 سال، ممنوعیت ارائه و درخواست غربالگری ناهنجاری های جنینی در سطح اول ارائه خدمات و حذف این خدمت از سامانه خدمات الکترونیک سلامت، ممنوعیت مشاوره و ارجاع برای حمل غربالگری ناهنجاری های جنینی در مراکز بهداشتی و درمانی و تهدید متخلفان به زندان و جریمه نقدی و ابطال نظام پزشکی، واگذاری صلاحیت تصمیم گیری در مورد سقط ناسالم به قاضی و سلب این حق به پزشک معالج مادر باردار. ممنوعیت توزیع رایگان کلیه وسایل پیشگیری از بارداری در شبکه های بهداشت و درمان وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی. این کشور عرضه رایگان داروهای ضد بارداری در داروخانه ها را ممنوع کرده است، مگر با تجویز پزشک.

البته این دستورات مشمول مفاد قانون جمعیت جوانان است که علمی بودن آن تا به امروز مورد انتقاد کارشناسان مختلف قرار گرفته است و علاوه بر آن انتقاد از سلب حقوق شهروندی زوجین از طریق اعمال این تحمیل ها از سوی مجلس نیز مطرح است. همچنین از تولد نوزادان معلول و افزایش مشکلات اقتصادی انتقاد می کنند.خانواده ها بارها نسبت به رشد ناخواسته فرزندانشان هشدار می دهند.

دیدگاهتان را بنویسید