آمار و ارقام هشدار می دهد: بسیاری از ایرانیان یک مهاجرت سریع و سنگین هستند

آمار و ارقام هشدار می دهد: بسیاری از ایرانیان یک مهاجرت سریع و سنگین هستند

شاید افرادی که به دلیل رفاه حال حاضر نمی خواهند هزینه مهاجرت را بپردازند، اما چون از رفاه دائمی خود و فرزندانشان مطمئن نیستند، مهاجرت را به عنوان پوشش ریسک انتخاب می کنند.

روزنامه دنیای اختاز در گزارشی از تمایل بسیاری از ایرانیان به مهاجرت از کشور نوشت و به این نکته اشاره کرد که بسیاری از این افراد به دلیل ارتقای سطح زندگی خود قصد مهاجرت دائمی را دارند.

بر اساس این گزارش؛ بسیاری از ایرانیان حداقل در مرحله تسهیل و مهاجرت سنگین هستند و درصد نسبتاً قابل توجهی از افراد دارای سرمایه فیزیکی یا انسانی در این زمینه اقداماتی انجام داده اند. همچنین مهاجرت را به عنوان راه حل تغییر محل اقامت دائم به قصد عدم بازگشت انتخاب کرده اند.

هشدار پژوهشگر: بسیاری از ایرانیان مهاجرت را آسان و سنگین می کنند متن کامل گزارش دکتر حسین عباسی، محقق و استاد دانشگاه را در زیر می خوانید:
در سال های اخیر که اقتصاد ایران با مشکلات عدیده ای مواجه است، یکی از موضوعاتی که بیش از پیش در مورد آن صحبت می شود، موضوع مهاجرت است. این موضوع در ماه های اخیر بیشتر مطرح شده است زیرا کشور با اعتراضات مواجه شده است. بنابراین برخی کارشناسان از افزایش مهاجرت نیروهای مولد جامعه ابراز نگرانی کردند و پیشنهاد کردند که سیاستمداران این مشکل را در اولویت قرار دهند.

آنچه در میان آنها نادر است، بحث های مبتنی بر آمار است که تصویر روشنی از مشکل ارائه می دهد. به عنوان مقدمه، ارقامی را در مورد مهاجرت ارائه می کنم.

گزارش مهاجرت سازمان ملل متحد تخمین می زند که در سال 2020، حدود 281 میلیون نفر به عنوان مهاجر زندگی می کردند که حدود 3.6 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهد. بیشتر این مهاجران افرادی هستند که به دنبال کار به کشورهای دیگر رفته اند. این افراد حدود 700 میلیارد دلار برای اعضای خانواده خود در کشور مبدا ارسال کردند.

هند در صدر کشورهای اعزام کننده مهاجر و آمریکا در صدر کشورهای پذیرنده مهاجر قرار دارد. آمار موجود در گزارش مهاجرت برای ایرانیان، بسته به مرجع و سال مورد مطالعه، ارقامی بین 1.5 تا 2 میلیون مهاجر ایرانی را نشان می دهد.

این تعداد در مقایسه با جمعیت بسیاری از کشورها زیاد نیست. این نسبت برای ترکیه، کره جنوبی و مالزی بسیار کمتر است. اما دو نکته وضعیت ایران را کمی متفاوت می کند.

اولاً مهاجرت موقت برای کار در یک کشور خارجی که طبق گزارش جهانی مهاجرت منتشر شده توسط سازمان ملل متحد حدود 70 درصد مهاجرت را تشکیل می دهد، سهم زیادی از مهاجرت به ایران را شامل نمی شود. به عنوان مثال، نزدیک به 4 میلیون مهاجر هندی در امارات متحده عربی و نزدیک به 3 میلیون هندی در عربستان سعودی هستند.

اکثر این افراد با ویزای کار و برای مدت معین در کشور میزبان هستند نه برای تغییر اقامت دائم. اگر چه افرادی از کشورهای دیگر نیز برای تغییر محل سکونت خود مهاجرت می کنند، اما حذف مهاجران کاری بر تصویر ایرانیانی که برای تغییر دائمی اقامتگاه خود مهاجرت می کنند تاکید می کند.

نکته دوم تمایل به مهاجرت است. آمار سالنامه مهاجرت ایران نشان می دهد که درصد بالایی از افراد نمونه تمایل به مهاجرت داشته اند. حدود نیمی از فارغ التحصیلان و فارغ التحصیلان مهاجرت کرده اند یا قصد دارند. حدود 15 درصد نیز مایل به مهاجرت هستند. اما هنوز کاری در این زمینه انجام نداده اند. در میان افرادی که شاغل هستند، مانند کارآفرینان، مدیران و کارمندان، درصد افرادی که می خواهند مهاجرت کنند تقریباً یکسان است. اما تعداد زیادی از آنها هیچ کاری برای مهاجرت انجام نداده اند.

کمتر از 20 درصد مردم می گویند که تمایلی به مهاجرت ندارند. علاوه بر این، در بین ایرانیان مهاجر و ایرانیانی که تمایل به مهاجرت داشتند، بیش از 80 درصد تصمیم به عدم بازگشت گرفتند و درصد بسیار کمی نیز اعلام کردند که قطعا برمی گردند.

در عمل، نرخ بازگشت مهاجران نزدیک به صفر است. برای کشورهایی مانند هند که مهاجران موقت را برای کار به کشورهای دیگر می فرستند یا کشورهایی مانند عربستان سعودی که بر اساس توافقات بین دولت ها دانش آموزان را به کشورهای دیگر می فرستند، میزان تمایل به بازگشت بسیار بیشتر است.

این تصویر از مهاجرت در ایران نشان می دهد که بسیاری از ایرانیان حداقل در مرحله تسهیل و بارگذاری مهاجرت هستند و درصد نسبتا قابل توجهی از افرادی که دارای سرمایه فیزیکی یا انسانی هستند در این زمینه اقدام کرده اند.

همچنین مهاجرت را به عنوان راه حل تغییر محل اقامت دائم به قصد عدم بازگشت انتخاب کرده اند. مهاجرت به خصوص مهاجرت دائم هزینه بالایی دارد. مردم علاوه بر هزینه های مادی فراوان، هزینه های روانی بالایی نیز برای مهاجرت می پردازند.

مهم ترین دلیلی که مردم حاضر به پرداخت چنین هزینه هایی هستند، ارتقای سطح زندگی خود است. بسیاری از بهبود استانداردهای زندگی با افزایش درآمد مرتبط است. اما در دنیای امروز، به ویژه در میان جوانان و افرادی که درآمد آنها از حداقل سطح لازم برای زندگی بالاتر است، کیفیت زندگی به عوامل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مرتبط است.

آزادی های فردی که در اعتراضات اخیر برجسته است، بخشی از این میل را به ویژه در میان نسل جوان نشان می دهد. بعد اقتصادی شامل عواملی مانند کیفیت محیط زندگی، فرصت های درآمد برابر، کیفیت آموزش و خدمات بهداشتی، کیفیت خدمات ارائه شده توسط بخش دولتی (حاکمیت به معنای عام) و مواردی از این دست است. تعریف رفاه مردم و در دسترس هستند.غیبت آنها حتی در زمانی که افراد درآمد بالایی دارند می تواند انگیزه مهاجرت باشد.

نکته دیگری که در بسیاری از تحلیل ها به ویژه تحلیل های ارائه شده از سوی مسئولان غایب است، این است که علاوه بر سطح رفاه، درجه نوسان آن که نشان دهنده میزان ریسک دسترسی به رفاه در آینده است، در تصمیم گیری ها نقش دارد. توسط مردم

شاید افرادی هستند که به دلیل رفاه حال حاضر حاضر به پرداخت هزینه مهاجرت نیستند. اما از آنجایی که آنها از دوام این رفاه برای خود و فرزندانشان مطمئن نیستند، مهاجرت را به عنوان پوشش ریسک انتخاب می کنند.

در سال‌های اخیر مشکلات اقتصادی متعددی با نرخ صفر رشد اقتصادی بیش از یک دهه پدیدار شده است و اکنون پیامدهای آن به صورت فرسودگی زیرساخت‌ها از جمله کمبود برق و گاز همراه با تحریم‌های شدید خود را نشان داده است. اقتصاد ایران که به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است، آینده مبهم روابط ایران با سایر کشورها و همچنین برخی سیاست های داخلی دست به دست هم داده و فضایی نامشخص و غیرقابل پیش بینی ایجاد می کند. این فضا برای بسیاری از افراد کافی است تا به دنبال فرار از بلاتکلیفی مهاجرت باشند.

مهاجرت تصمیمی است که هزینه ها و منافع آن برای هر فرد متفاوت است و هر فرد و خانواده بر اساس ملاحظات زیادی در مورد آن تصمیم می گیرند. در سطح اجتماعی، هزینه ها و مزایای زیادی در ارتباط با مهاجرت وجود دارد. مهمترین هزینه مهاجرت به جامعه این است که وجوهی که صرف رشد و توسعه افراد می شود که نتایج آن در جامعه مقصد نمایان می شود.

از سوی دیگر، اینکه بخشی از جامعه با تکیه بر زیرساخت های موجود در سایر کشورها می تواند کار کند و استعدادهای خود را شکوفا کند، فرصت های بسیاری را ایجاد می کند که در صورت استفاده صحیح، منافع بسیاری را برای جامعه مبدأ به همراه خواهد داشت.

بسیاری از کشورهایی که در دهه های اخیر تعداد زیادی مهاجر را به کشورهای دیگر اعزام کرده اند، سیاست های خود را بر اساس روابط نزدیک با مهاجران خود تعریف می کنند. نمونه آن استفاده گسترده از اساتید ترک شاغل در دانشگاه های اروپا و آمریکا از دانشگاه های مطرح ترکیه است.

در عرصه سیاسی، تصمیم گیرندگانی که با مسئله مهاجرت مواجه می شوند، نه می توانند آن را انکار کنند و نه می توانند از آن جلوگیری کنند، به این دلیل ساده که انگیزه های بسیار قوی در شکل گیری مهاجرت نقش دارند. ایجاد برخی موانع مالی ممکن است مهاجرت برخی افراد را به تاخیر بیندازد. اما در نهایت نمی تواند بر تصمیمات مردم تاثیر بگذارد.

طرد مهاجران و ممانعت از ارتباط آن ها با جامعه مبدأ، تنها سلب توانمندی های بخشی از جامعه است. اگر تصمیم گیرندگان به این نتیجه برسند که رها شدن نیروهای مولد جامعه به درجه نگران کننده ای رسیده است، باید تغییر گسترده ای در سیاست های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیندیشند.

مهاجرت پدیده ای به قدمت تاریخ بشر است. وقتی مردم نمی توانستند زندگی مورد نظر خود را در یک مکان پیدا کنند، به دنبال جای دیگری می گشتند.

مهاجرت ایرانیان چیزی بیش از آن چیزی نیست که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه دیده می شود. آنچه باید به دقت مورد توجه قرار گیرد، روند رو به رشد علاقه به مهاجرت غیرقابل برگشت در گروه های مولد جامعه است.

اما نگران کننده تر این است که تصمیم گیران به ریشه های این مشکل توجه ندارند و با روش های غالب با آن مواجه می شوند. در این صورت یک موضوع فقط به مسائل موجود اضافه می شود.

دیدگاهتان را بنویسید