آیا «الهام علی اف» رویای اروپا را از بین می برد؟

آیا «الهام علی اف» رویای اروپا را از بین می برد؟

روز جدید اتحادیه اروپا استراتژی مناسبی برای مقابله با خطر درگیری در قره باغ کوهستانی ندارد. با وجود تمام صحبت های امیدوارکننده در مورد افزایش واردات گاز، این اهداف در حال حاضر واقع بینانه به نظر نمی رسند، حداقل به دلیل فقدان ظرفیت مازاد خط لوله که توسط روسیه کنترل نمی شود.

اتحادیه اروپا باید در قبال جمهوری آذربایجان سیاست جدی و با سرعت قابل توجهی اتخاذ کند. شکست اروپا در برخورد جدی با آذربایجان خطر تشدید بحران انرژی این قاره، تشدید بحران امنیتی در قفقاز و توانمندسازی روسیه را به دنبال دارد. متأسفانه، نشانه‌های کمی از تغییر نگرش در پایتخت‌های غربی دیده می‌شود.

از زمان آغاز حمله ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به اوکراین در 24 فوریه، جمهوری آذربایجان و ذخایر عظیم نفت و گاز آن به عنوان یک جبهه کلیدی در جنگ اقتصادی بین روسیه و غرب مطرح شده است. از این هفته آذربایجان در آستانه یک جنگ واقعی قرار دارد.

روز دوشنبه مقامات دو منطقه جدایی طلب قره باغ کوهستانی که اکثریت جمعیت آن از نژاد ارمنی هستند، اعلام کردند که نیروهای جمهوری آذربایجان به این منطقه حمله کرده اند.

دولت جمهوری آذربایجان روز چهارشنبه اعلام کرد که یک عملیات ضد تروریستی علیه گروه های مسلح غیرقانونی ارمنی در خاک جمهوری آذربایجان انجام داده است. در پاسخ، قره باغ کوهستانی بسیج نظامی جزئی را اعلام کرد.

این درگیری تنها چند هفته پس از سفر اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا از باکو و امضای توافقنامه دوجانبه جدیدی برای بیش از دو برابر کردن واردات گاز آذربایجان از اتحادیه اروپا به 8.1 میلیارد متر مکعب در سال 2021 به وجود آمد. 20 میلیارد متر مکعب در سال 2027 ساخته شده است. بروکسل. همچنین متعهد شد از “پتانسیل قوی و بکر انرژی تجدیدپذیر آذربایجان” حمایت کند.

جمهوری آذربایجان در مرکز تلاش ها برای قطع وابستگی انرژی اروپا به روسیه قرار دارد. با این حال، شروع درگیری کمتر از دو سال پس از جنگ خونین 2020 بین ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ کوهستانی نشانه دیگری از شکست رویکرد غرب به باکو بود.

اتحادیه اروپا استراتژی مناسبی برای مقابله با خطر درگیری در قره باغ کوهستانی ندارد. با وجود تمام صحبت های امیدوارکننده در مورد افزایش واردات گاز، این اهداف در حال حاضر واقع بینانه به نظر نمی رسند، حداقل به دلیل فقدان ظرفیت مازاد خط لوله که توسط روسیه کنترل نمی شود.

شکست اروپا در برخورد جدی با جمهوری آذربایجان خطر بدتر شدن بحران انرژی در آن قاره، بدتر شدن بحران امنیتی در قفقاز و توانمندسازی روسیه را به دنبال دارد. متأسفانه، نشانه‌های کمی از تغییر نگرش در پایتخت‌های غربی دیده می‌شود.

دیپلماسی غربی در سپتامبر 2020 با شروع جنگ دوم قره باغ غایب بود. باکو با حمایت مهم ترکیه، حدود 20 درصد از قره باغ کوهستانی و مناطق اطراف جمهوری آذربایجان را که پس از اولین جنگ قره باغ کوهستانی در سال 1994 تحت کنترل ارمنستان بود، پس گرفته است.

حمله جمهوری آذربایجان با دخالت روسیه پایان یافت. پس از سقوط بالگرد روسی در شرایط نامشخص در مرز ارمنستان و آذربایجان، پوتین الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان و نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان را به مسکو احضار کرد.

در عرض 24 ساعت، دو طرف با آتش بس موافقت کردند که روسیه یکی از طرفین آن بود. این پیمان شامل توافقی برای نیروهای روسیه برای خدمت به عنوان حافظ صلح، از جمله نظارت بر کریدور لاچین، تنها راه ارتباطی بین قره باغ کوهستانی و ارمنستان بود.

از آن زمان تاکنون، دیپلماسی غربی تا حد زیادی غایب بوده است. سازمان امنیت و همکاری اروپا در سال 1992 در گروه مینسک برای حل مناقشه بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر قره باغ به ریاست مشترک روسیه، فرانسه و ایالات متحده ایجاد شد و نباید از قالب مینسک که مسئول حل مناقشه بین روسیه و اوکراین است، با قالبی اشتباه نگیرید که در سه دهه گذشته هیچ پیشرفتی نداشته است.

گروه مینسک نقش مهمی در پاسخ به جنگ 2020 ایفا نکرده است، همانطور که فرمت مینسک در برابر تجاوزات مستمر روسیه به اوکراین بی اثر بوده است.

در حالی که جمهوری آذربایجان تلاش می کرد ارمنستان را کشور مشتری روسیه معرفی کند، پاشینیان بی طرفی ارمنستان را در رابطه با اوکراین حفظ کرد. علی اف نقش ناجی انرژی اروپا را پذیرفت.

با این حال، این کشور همچنین به دنبال توافق با مسکو است. در 22 فوریه، یک روز پس از اینکه پوتین دولت های دست نشانده خود در اوکراین را به رسمیت شناخت، علی اف “اعلامیه همکاری متفقین” را با او امضا کرد.

رژیم علی اف ممکن است در قلب برنامه انرژی اروپا باشد، اما فساد، حکومت خودسرانه و نقض حاکمیت قانون انتقادات را در غرب برانگیخته است. علاوه بر این، جنگ 2020 قره باغ محکومیت بیشتری را علیه باکو به‌ویژه از سوی گروه‌های با نفوذ ارمنی مهاجر در غرب به همراه داشت.

سرمایه‌گذاری انرژی غرب در باکو در تلاش‌های آذربایجان برای تقویت رژیم سیاسی این کشور و حفظ استقلال از مسکو، رویکردی مرکزی بود که علی‌اف و سلف او، حیدر علی‌اف، پدرش دنبال می‌کردند.

پس از اولین جنگ قره باغ، باکو قرارداد قرن را با بریتیش پترولیوم امضا کرد. غول نفتی بریتانیا نفت آذربایجان را از طریق یک خط لوله جدید به پایانه صادراتی در جیهان در سواحل مدیترانه ترکیه به بازارهای جهانی فرستاد.

علیوف جوان این رویکرد را ادامه داد. استراتژی کریدور گاز جنوبی اروپا به گاز جمهوری آذربایجان بستگی دارد. با این حال، در سال 2013، اروپا پروژه خط لوله نابوکو را که قرار بود ظرفیت صادرات را به میزان قابل توجهی افزایش دهد، متوقف کرد و در عوض دو خط لوله کوچکتر، Tanap و Top (Trans-Adriatic) را انتخاب کرد. در حال حاضر هیچ برنامه ای برای اجرای تعهد فون در لاین مبنی بر واردات بیش از دو برابری گاز از آذربایجان وجود ندارد که این معامله را در بهترین حالت تبدیل به یک ببر کاغذی می کند.

اخیراً شرکت های بزرگ انرژی از جمهوری آذربایجان خارج شده اند. شرکت نفت آمریکایی شورون سهام خود را در سال 2020 فروخت. اکسون موبیل نیز در حال بررسی این موضوع است.

سپتامبر گذشته، BP نیمی از سهام خود را در یک پروژه اکتشافی کلیدی به شرکت لوک اویل روسیه فروخت. در ژوئیه امسال، گزارش شد که BP پس از ناکامی در یافتن ذخایر گاز تجاری، باقی مانده سهام خود را می فروشد.

امروز باکو با محدودیت های عرضه داخلی مواجه است. در سال‌های اخیر، خاموشی‌هایی که از دهه 1990 مشاهده نشده‌اند، بیشتر شده است. از آنجایی که 90 درصد تولید برق آذربایجان از طریق انرژی گاز انجام می شود، این خبر خوبی برای برنامه های صادرات گاز این کشور نیست.

اگر جمهوری آذربایجان می خواهد به منبع انرژی جایگزین برای اروپا تبدیل شود، باید به سرعت در بخش انرژی این کشور سرمایه گذاری کند. این موضوع شامل تعهدات انرژی های تجدیدپذیر در توافق با اتحادیه اروپا است که برای آزادسازی بیشتر گاز آذربایجان برای صادرات ضروری به نظر می رسد.

چارچوب چنین رویکردی در حال ظهور است. در نشست سران G7 در ژوئن، اتحادیه اروپا و ایالات متحده در مورد مشارکت جدید برای زیرساخت ها و سرمایه گذاری جهانی توافق کردند. در همین راستا، بروکسل دسامبر گذشته برنامه سرمایه گذاری برای زیرساخت های جهانی را به مبلغ 300 میلیارد یورو اعلام کرد. باید اراده سیاسی در دو سوی اقیانوس اطلس برای استقرار بخشی از این منابع مالی به جمهوری آذربایجان پیدا شود.

اگر غرب می خواهد از جنگ سوم قره باغ اجتناب کند، باید به دنبال قالب جدیدی برای مذاکرات باشد، همانطور که واشنگتن با تأخیر اذعان کرد. اگر غرب قره باغ کوهستانی را به باکو بسپارد، نیروهای مرتجع طرفدار روسیه در ارمنستان که قبل از پاشینیان در قدرت بودند به قدرت بازخواهند گشت.

این یک کار چالش برانگیز است، اما غیرممکن نیست. دیپلماسی دشوار خواهد بود. صندوق‌های زیرساختی جدید غربی باید امکان یافتن پول را فراهم کنند. استقرار نیروهای روسیه در قره باغ کوهستانی و ارمنستان به این معنی است که نمی توان حضور آنها را نادیده گرفت، اما نیازی به دخالت کرملین در برنامه اقتصادی نیست، به اصطلاح حافظان صلح روسیه نیز می توانند دشمنی کنند و علی اف را مجبور به دادن امتیاز کنند. هر گونه امیدی برای تامین انرژی بیشتر به اروپا و تقویت نفوذ روسیه بر قفقاز جنوبی.

ماموریت روسیه در قره باغ در سال 2025 به پایان می رسد و به غرب فرصتی می دهد تا جایگزین هایی را پیشنهاد کند. دستور کار نوظهور دولت بایدن برای مبارزه با دزدی دریایی می تواند به پاسخگویی رژیم علی اف کمک کند و مقداری هویج و چوب برای غرب در مقابل باکو فراهم کند. با شعله ور شدن تنش ها در قره باغ کوهستانی، تلاش ها باید از هم اکنون آغاز شود.

دیدگاهتان را بنویسید