آیا شنیدن صدای مخالفان جادو را خراب می کند؟

آیا شنیدن صدای مخالفان جادو را خراب می کند؟

سعیده علیپور

طی روزهای اخیر و پس از گذشت بیش از دو ماه از آغاز اعتراضات در کشور، خبر دیدار جمعی از اساتید دانشگاه تهران با وزیر کشور منتشر شد. این دیدار بر اساس اخبار رسمی برای تبادل نظر در مورد مسائل روز سیاسی، اجتماعی و همچنین آخرین رویدادهای کشور برگزار شد. این جلسه که محتوای آن به روایت یکی از اساتید حاضر در این جلسه (بیژن عبدالکریمی) محدود شده است، بنابراین ممکن است احمد وحیدی وزیر کشور به عنوان مسئول مستقیم آرام کردن معترضان حائز اهمیت باشد. از استعمال مستمر واژه مزاحم و بیگانه خواندن معترضان، این حضار معلمان مدعو در این جلسه بودند. افرادی مانند حمیدرضا جلالی پور، حسین راغوفر، علی مطهری، ابوالفضل دلاوری و… که احتمالا در رسانه های غیردولتی و بعضاً فضای مجازی با نظرات آنها آشنا هستند. اساتیدی که قبل از اتفاقات اخیر بارها نسبت به بروز بحران های اجتماعی و اقتصادی در کشور هشدار داده و راه حلی ارائه کردند. صداهایی که قبلاً احساس مسئولیت کمتری برای شنیدن داشت.

اگرچه در خوش بینانه ترین شکل می توان خوشحالی از برگزاری چنین نشستی را ابراز کرد و آن را اقدامی برای ترویج گفت و گو و تعامل بین سلایق مختلف سیاسی و جریان های فکری مختلف در دانشگاه ها و سطوح مدیریتی دانست، اما این دقیقا همان چیزی است که جامعه ایران دارد. تشنه آن هستم، اما یک دیدگاه واقع بینانه مبتنی بر تجربه گذشته چندان امیدوارکننده نیست. بنابراین انتظار می رود صورتجلسه این جلسه با تمامی موضوعات مطرح شده در آن در تراز کاری مدیران مربوطه ثبت و سپس در قفسه پیشنهادات قرار گیرد و برنامه ها طبق روال قبلی و حتی چیزی از دایره لغات مقامات دولتی را کاهش ندهید.

آیا هشدارها به جایی می رسد؟

بیش از دو ماه از آغاز ناآرامی ها در کشور می گذرد. این اعتراضات که از جهات مختلف با گذشته متفاوت بود، موارد مشابهی نیز داشت. بارزترین شباهت ها؛ واکنش برخی از مسئولان کشور در قبال اعتراضات این بود؛ استفاده از همان ادبیات معمول برای مقصر دانستن مخالفان و برچسب هایی که در بیشتر موارد به آنها چسبانده می شود برای حذف مخالفان و نشنیدن صدای معترضان.

از وزیر کشور گرفته تا روسای پلیس و دیگران، با تکرار ادبیات معمول، اعتراض و انتقاد را از نگرانی جدا می کنند و سپس همه را با چوب می زنند.

در خوشبینانه ترین حالت می توان خوشحالی خود را از دیدار دیروز وزیر کشور با اساتید دانشگاه تهران ابراز کرد و آن را اقدامی برای ارتقای فضای گفت وگو و تعامل بین سلایق مختلف سیاسی و جریان های فکری مختلف در کشور دانست. دانشگاهها. و سطوح مدیریتی

و این در حالی است که چندی پیش رئیس قوه قضائیه خطاب به تمامی جریان ها، گروه ها، جناح های سیاسی و عموم مردمی که انتقاد و اعتراض دارند، گفت: «آماده شنیدن نقطه نظرات، پیشنهادات و انتقادات آنها هستم. “.

این رویکرد به گونه ای دیگر توسط مرجع دیگر تکرار شد. ابراهیم رئیسی قول داد محل تجمع معترضان را مشخص کند و وزارت کشور پس از 43 سال مجوز تجمع اعتراضی را صادر کند. اگرچه رئیسی به عنوان رئیس جمهور متعهد شد که از اجرای صحیح قانون اساسی دفاع کند، اما اظهارات وی در مورد تعیین «دانشگاه ها و حوزه های علمیه» به عنوان محل برگزاری «کرسی های آزاد اندیشی» معترضان موجی از انتقاد و حتی صدای برخی اصولگرایان را برانگیخت. ، سعید زیباکلام، استاد دانشگاه. به گفته وی، اصل 27 قانون اساسی به صراحت تاکید می کند که «تشکیل اجتماعات و موکب ها بدون حمل سلاح به شرط عدم مخالفت با مبانی اسلام آزاد است» اما رئیس جمهور به این موضوع توجهی نمی کند و استفاده می کند. این اصل مترقی را در دانشگاه ها دپارتمان های آزاد اندیشی برگزار می کنند و حوزه های علمیه کم شده است!

اما موضوع مهم این وسط این بود که قانون کاهش یافته راه به جایی نبرد.

وعده های بی سابقه

البته این بدبینی نسبت به وعده های مسئولان ریشه در تاریخ دارد. و این تاریخ چند دهه پیش نیست، بلکه این سالهای آخر است. مثلاً بعد از اعتراضات سال 96، برخی از مسئولان از به رسمیت شناختن حق اعتراض صحبت کردند و به این ترتیب خواستند صف منتقدان و معترضان را از «آشوب سازان» جدا کنند. در آن روزها حتی شورای شهر تهران نیز به تقلید از هاید پارک لندن قصد اختصاص مکانی را برای اعتراض داشت!

در آن زمان بسیاری از کارشناسان این ایده را خام و بی اساس می دانستند. در آن زمان سیدعلی میرفته، سردبیر روزنامه اعتماد نوشت: «روزنامه ها، رادیو، تلویزیون و رسانه های جدید ساخته شدند تا صدای منتقدان و معترضان به گوش برسد. نمی شود مقامات بلندپایه چندین دهه رسانه ها را به طور عام و روزنامه ها را به طور خاص تحقیر کنند، خبرنگاران را مزدور خارجی خطاب کنند و بعد بنشینند و به حق اعتراض فکر کنند.

البته مثل روز روشن بود که همین ایده خام راه به جایی نبرد. بنابراین در ماجرای افزایش یک روزه قیمت بنزین و سرنگونی هواپیمای اوکراینی، نه تنها به مخالفان و معترضان تریبون داده نشد، بلکه همه منتقدان و معترضان را «آشوب ساز» خطاب کردند.

تکرار تجربیات گذشته در نادیده گرفتن مخالفان

در حالی که برخی کارشناسان معتقدند بحران کنونی کشور مستلزم گفت‌وگو در سطح ملی است و این موضوع می‌تواند راه‌گشای مشکلات، چالش‌ها و بحران‌های کنونی باشد، اما به این نکته نیز اشاره می‌کنند که اگر زمینه لازم برای گفت‌وگو فراهم شود و همه مردم، جریان ها و احزاب با آزادی در ارائه نظرات خود، علاوه بر تسکین روحی و روانی، می تواند در تبیین و روشن شدن مشکلات و تداوم ارائه راه حل کمک شایانی کند. البته مشروط بر اینکه این احزاب در گفت وگو نیز شاهد تأثیر تحلیل و نظر خود در ایجاد تحول در کشور باشند و حرف هایشان در حد حرف و برگزاری نشست ها و همایش ها نباشد.

بیش از دو ماه از آغاز ناآرامی ها در کشور می گذرد. این اعتراضات که از جهات مختلف با گذشته متفاوت بود، موارد مشابهی نیز داشت. از وزیر کشور گرفته تا روسای پلیس و دیگران با تکرار ادبیات معمول اعتراض و انتقاد را از شورش جدا می کنند و سپس همه را با چوب می زنند.

علی مطهری، نماینده سابق مجلس، پیشتر در این باره گفته است: «وقتی نمی توان همه نظرات را بیان کرد. اصولاً زمینه و فضای گفتگو شکل نمی گیرد; در حالی که برای ایجاد گفت و گو باید همه بتوانند با آزادی عمل نظرات و انتقادات خود را بیان کنند و طرف مقابل نیز پاسخ های لازم را برای روشن شدن و تبیین هر چه بهتر موضوع داشته باشد و در نتیجه زمینه اراده فراهم شود. دیالوگ تشکیل داد

به گفته وی، «در عمل شاهد رفتار معکوس هستیم. مثلا مصطفی تاج زاده نظرات و دیدگاه های خاص خود را داشت و در مورد اداره کشور و مسائل دیگر سوالاتی را مطرح می کرد. اما چرا باید این فرد را فقط به خاطر اظهار نظر و پرسیدن چند سوال و گفت و گو دستگیر کرد و به زندان انداخت؟

وزیر کشور روز گذشته برای هم اندیشی در دهم مهرماه و در جریان اعتراضات اخیر در خانه گفتمان دانشگاه تهران با حضور نزدیک به 90 نفر از اساتید دانشگاه تهران از رشته های مختلف دیدار و گفتگو کرد. ، تخصص ها و گرایش های فکری وی جلسه خود را پیرامون بحث و بررسی موضوع گشت ارشاد برگزار کرد. اساتید برجسته ای چون تقی آزاد آرامکی، لعیا جنیدی، پیروز حناچی، غلامعلی حداد عادل، سده زیباکلام، الهام امین زاده، محمدجواد ظریف، الهه کولایی و ده ها استاد و صاحب نظر برجسته دیگر در این جلسه حضور داشتند. برخی از معلمان اگرچه مطالب کاملی را منتشر نکردند اما در این جلسه به دلایل مهم اعتراضات و حتی ارائه راهکارها اشاره کردند، اما پس از گذشت حدود دو ماه از برگزاری این جلسه، نه تنها بازتاب نظرات آنان در جلسه دیده نشد. با اعتراضات مواجه است، اما گاه حتی شاهد افراط گرایی بیشتر و درگیری های شدیدتر هستیم. بنابراین آخرین اخبار از دانشگاه ها تایید می کند که علاوه بر افزایش تعداد دانشجویان ممنوع الورود به دانشگاه ها، خبرهایی از ممنوعیت معلمان نیز وجود دارد. مردمی که به جرات می توان گفت نه مسلح بودند و نه اموال عمومی را خراب می کردند.

واقعیت این است که چنین جلساتی که نشان از آستانه تحمل پایین بسیاری از مسئولان دارد، بسیاری را از برگزاری جلسات همفکری مانند جلسات دانشگاه تهران یا سایر دانشگاه ها و همچنین جلسه اخیر وزیر کشور کاملاً منصرف می کند. این در حالی است که به گفته همان کارشناسان و متخصصانی که صدایشان به سختی به گوش مسئولان می رسد. پاشنه آشیل دولت ها به اعتقاد صاحب نظران حوزه های مختلف بی نیازی آنهاست.

دیدگاهتان را بنویسید