احیای شورای عالی تامین اجتماعی راهی برای بهبود وضعیت کارگران و مستمری بگیران است

احیای شورای عالی تامین اجتماعی راهی برای بهبود وضعیت کارگران و مستمری بگیران است

به گزارش ایلنا، «سه جانبه گرایی» یک اصل است; تا زمانی که سه جانبه گرایی در همه حوزه های روابط کار و تامین اجتماعی برقرار نشود، کارگران و مستمری بگیران و مطالبات قانونی آنها همواره در حاشیه خواهد بود. همه نهادهای نظارتی بین المللی، از سازمان بین المللی کار گرفته تا اتحادیه بین المللی تامین اجتماعی (ISSA)، بر ضرورت ایجاد سه جانبه گرایی منصفانه و عادلانه تاکید دارند.

امروز تنها «شورای عالی کار» از سه جانبه گرایی در حوزه کار و تامین اجتماعی باقی مانده است. نهادی ضعیف در محاصره دولت ها و کارفرمایان که حضور نمایندگان کارگری در آن حداقل و بسیار ضعیف است. حوزه کار این شورا به اصطلاح سه جانبه فقط حقوق و قانون کار است. در حوزه صندوق ها و مشخصاً سازمان بیمه گر که بیش از نیمی از جمعیت کشور به طور مستقیم یا غیرمستقیم به آن وابسته هستند، سه جانبه گرایی حتی کاهش یافته وجود ندارد. کلیه صندوق های زیر مجموعه وزارت کار، از جمله صندوق بیمه اجتماعی، توسط دولت اداره می شود. گرچه مجموعه ای به نام «هیئت امنای سازمان تأمین اجتماعی» به نوعی مسئولیت امور صندوق ها را بر عهده دارد، اما این نهاد عملکرد یک حلقه شبه مدیریتی را دارد که همراه با مدیران 100 درصد دولتی سازمان، تصمیم گیری در مورد صندوق های بازنشستگی؛ چنین نهادی (البته اگر بتوان آن را ساختار نهادی نامید) تمام الزامات سه جانبه گرایی و حضور شرکای اجتماعی در تصمیم گیری ها را برآورده نمی کند.

“احیای شورای عالی تامین اجتماعی” یک درخواست جدی

در چنین شرایطی است که «احیای شورای عالی تأمین اجتماعی»، نهاد سه جانبه ای که پس از تصویب قانون جامع ساختار نظام تأمین اجتماعی و تأمین اجتماعی توسط دولت احمدی نژاد منحل شد، یکی است. از خواسته های اصلی افراد بیمه شده LLC؛ افراد شاغل و بازنشسته معتقدند؛ تا زمانی که این شورای سه جانبه احیا نشود، نمی توانند نقش موثری در تصمیم گیری بیمه و بازنشستگی داشته باشند. به عنوان مثال حسین حبیبی (عضو هیات مدیره شورای عالی شوراهای اسلامی کار کشور) در این باره می گوید:

«با انحلال شورای عالی تأمین اجتماعی، جامعه ذینفع به حاشیه رانده شد. امروزه دولت در تمامی حوزه های سازمانی از سرمایه گذاری و درمان گرفته تا بیمه و بازنشستگی مسئولیت حاکمیت را بر عهده دارد. امروزه کارگران و مستمری بگیران هیچ نقشی در تصمیم گیری ندارند. تصمیمات در سطح بالاتری از دولت گرفته می شود. به عنوان مثال، دستور می دهند برخی داروها از لیست درمان اولیه و تامین اجتماعی حذف شوند یا از هنر استفاده کنند. 96 قانون تامین اجتماعی به همین ترتیب; آنها به تنهایی حکومت می کنند و این قانون اجرا می شود، تنها کاری که ما کارگران و مستمری بگیران می توانیم انجام دهیم اعتراض به تصمیمات است، اما نقش تعیین کننده ای نداریم…»

رفت و برگشت ناموفق بین دولت و مجلس

با وجود مطالبات فراوان کارگران و مستمری بگیران، احیای شورای عالی تامین اجتماعی همچنان یک هدف دور است. سال هاست که طرح احیای این شورا بین دولت و مجلس پرتاب می شود. عادل دهشتی معاون وقت سازمان تامین اجتماعی در 17 مرداد 1398 از پیگیری احیای شورای عالی تامین اجتماعی در دولت خبر داد و گفت: دولت برای کاهش اختیارات خود در این سازمان پیشقدم شد. به نفع شرکای اجتماعی برای جایگزینی شورای عالی با هیئت امنا

وی افزود: این موضوع در مجلس گذشته در قالب لایحه ای در مجلس مطرح شد اما به مرحله طرح در صحن علنی نرسید. این لایحه هم اکنون در کمیسیون های اجتماعی دولت در حال بررسی و بررسی است.

پیش نویس این لایحه در مهرماه ۱۳۹۷ توسط سازمان تامین اجتماعی با حضور نمایندگان تشکل های کارگری، کارفرمایی و مستمری بگیران تهیه و توسط مدیرعامل این سازمان به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی منعکس شد. ماه ها بعد خبر رسید که پس از چکش کاری اولیه، لایحه مجددا به کمیسیون اجتماعی دولت تقدیم شد، اما بررسی این لایحه در دولت و مجلس به پایان نرسیده و هیأت رئیسه همچنان پابرجاست و خبری نیست. از SJC!

در نظر بگیرید که یکی از وعده های دولت دوم روحانی احیای سه جانبه گرایی در تامین اجتماعی بود تا کارگران و کارفرمایان در شورا سهم عادلانه ای داشته باشند. اما با وجود ارائه این لایحه، این وعده در این دولت محقق نشده است.

طی سال های گذشته احیای شورای عالی تامین اجتماعی به عنوان یک ضرورت در کانون خبرهای رسانه ای قرار گرفت اما هیچ اقدام عملی برای احیای این شورا انجام نشده است. به عنوان مثال در 30 آذر 1400 یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای احقاق حقوق کارگران، کارفرمایان و مستمری بگیران، شورای عالی تامین اجتماعی را احیا کند.

مجتبی توانگر در این خصوص گفت: سازمان تامین اجتماعی یک سازمان عمومی غیردولتی و یک صندوق بین المللی است که سرمایه و دارایی ثابت آن از طریق پرداخت بیمه به کارفرمایان و بنگاه های اقتصادی و یا از طریق حق بیمه کارگران تامین می شود، اما کارفرمایان و کارگران شرکای اصلی این سازمان سازمان جایگاه و ورودی مناسبی در فرآیند تصمیم گیری ندارد.

احیای شورای عالی وظیفه مجلس است

چرا هر بار پارادایم «شورای ارشد تأمین اجتماعی» بر سر زبان ها می آید و دوباره به فراموشی سپرده می شود; چرا شورای اسلامی لایحه بازآفرینی این شورا در سال 1398 را تصویب نکرد؟ اساسا احیای این شورا چه می شود؟

علیرضا حیدری (نائب رئیس اتحادیه ایثارگران کار و کارشناس بهزیستی و تامین اجتماعی) احیای شورای عالی تامین اجتماعی را وظیفه شورای اسلامی می داند و می گوید: شورای عالی تامین اجتماعی از جمله وظایف شورا است. این نهاد باید به اولویت بالای امر پی ببرد و با جدیت وارد آن شود.

حیدری در توضیح بیشتر به ایلنا می گوید: در سال 1382 قانون ساختار جامع رفاه و تامین اجتماعی نوشته شد. در سال 1387، بر اساس ماده 113 قانون مدیریت خدمات کشوری، شورای معتمد اجتماعی با اعضای جدید تشکیل شد. ترکیب فعلی هیات امنا که جایگزین شورای عالی سابق شد ثمره آن سال هاست. در این ترکیب افراد حقیقی عضو هیئت مدیره هستند و این یکی از بزرگترین مشکلات است. شش نفر منتسب به دولت اشخاص حقوقی نیستند و بنابراین مسئولیت نهادی در هیئت مدیره ندارند و مسئولیت قانونی ندارند. انتخاب اشخاص حقیقی توسط رئیس هیئت مدیره یا وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هیچ ارتباطی با وظایف سنگین هیئت مدیره در کلیه صندوق های بازنشستگی ندارد. این مشکل اصلی است و باید مجلس آن را حل کند. فراموش نکنیم زمانی که قانون تامین اجتماعی در سال 54 نوشته شد، ترکیب شورای عالی تامین اجتماعی ترکیبی از شورای دولتی به اضافه شرکای اجتماعی بود. هشت نفر از نمایندگان دولت که در شورای عالی حضور داشتند ویژگی های یک نماینده نهادی را داشتند و به یک اندازه مسئولیت داشتند.

به گفته حیدری احیای شورای عالی بار مالی ندارد و امروز مجلس می تواند به سرعت وارد موضوع شده و در قالب طرح احیای شورای عالی تامین اجتماعی و بازگرداندن ساختار مدیریتی تامین اجتماعی به دوران طلایی آن

تأثیر شورای عالی در سرنوشت وجوه

شورای عالی می تواند بر سرنوشت تامین اجتماعی و سایر صندوق ها تأثیر بگذارد. حیدری در خصوص این تاثیر می گوید: شورای عالی با ورود مسئولانه به مسائل تامین اجتماعی می تواند بسیاری از مشکلات را حل کند. سازمان امروزی از نظر ثبات و تعادل منابع و هزینه ها دارای مشکلات جدی است که حل آن نیازمند راهکارهای اساسی و ساختاری است. بهبود بسیاری از اجزای معیوب سازمان تامین اجتماعی در گرو اتخاذ تصمیمات جدی و مسئولانه است. احیای شورای عالی با مشارکت جدی ذینفعان حوزه حاکمیتی می تواند مشکلات صندوق ها را در بسیاری از زمینه ها از جمله حفظ تعادل منابع و هزینه ها، ارائه خدمات به بیمه شدگان و مشکلات سرمایه گذاری حل کند. شورای عالی می تواند سرنوشت همه صندوق ها را به نحو مثبت تحت الشعاع قرار دهد و در نتیجه وضعیت بیمه شدگان قطعا بهبود یابد.

تمام دارایی های سازمان تامین اجتماعی با پس انداز کارگران در چهل سال گذشته شکل گرفته است. اما صاحبان اصلی صندوق هرگز نتوانستند این منابع تاریخی را مدیریت کنند. اینکه کجا خرج کنیم، چگونه سرمایه گذاری کنیم تا ارزش افزوده ایجاد کنیم و چگونه مدیریت کنیم همه بر عهده دولت و مدیران دولتی است. متأسفانه با انحلال شورای عالی، صندوق تأمین اجتماعی به یک صندوق کاملاً دولتی تبدیل شد و از صفر تا صد سهام این صندوق به دست دولتمردان افتاد; کارگران سرمایه را انباشته می کنند، اما دیگران آن سرمایه را ثبت و مرتبط می کنند و در مورد آن تصمیم می گیرند. اما آیا بالاخره مطالبه احیای شورای عالی به پایان می رسد و این وضعیت تغییر می کند؟!

دیدگاهتان را بنویسید