اختلافات میان اصولگرایان و دولت اصلی آیا «حباب همگرایی» به زودی می ترکد؟

اختلافات میان اصولگرایان و دولت اصلی آیا «حباب همگرایی» به زودی می ترکد؟

روز جدید نزدیک شدن حداکثری قوای مختلف یکی از نقاط قوتی بود که حامیان دولت سیزدهم برای ادامه موفقیت آمیز مسیر چهار ساله دولت به آن امیدوار بودند. اما اختلافات زودتر از حد انتظار نشان داده است که این نوع برداشت در عرصه سیاسی ایران گاه توهمی بیش نیست.

: اظهار نظر دولتمردان، نمایندگان مجلس و چهره های احزاب نشان می دهد که دلایل تفرقه و اختلاف اصولگرایان فراتر از سلیقه است. در هفته‌های اخیر، عملکرد دولت اصلی که با حمایت اکثر گروه‌های محافظه‌کار به قدرت رسیده، مورد انتقاد گسترده برخی از خودی‌ها قرار گرفته است و برخی نیز همانطور که در جلسه تشکل‌های دانشجویی اصولگرا با رژیم رمضان فاش شد، از سوی هر دو مورد انتقاد قرار گرفته است. رهبران امیدشان را از دست دادند.

بسیاری از کارشناسان ضعف بزرگ دولت رئیس جمهور را دلیل اصلی شرایط کنونی می دانند و همین امر باعث شده اصولگرایان به این نتیجه برسند که رئیس جمهور برای رسیدن به اهدافشان کافی نیست.

ریشه های واگرایی

اولین نشانه های اختلافات سیاسی در میان اصولگرایان در سال 1984 نمایان شد. اگرچه تلاش شد تا این اختلافات علنی نشود، اما با ظهور طیف های جدید و رادیکالی که نیروهای سنتی و میانه رو اصولگرایان را به حاشیه راندند، این اختلافات به مرور زمان گسترش یافت. در این میان برخی معتقدند علت جنگ قدرت و رقابت و سهم خواهی از یک سو گسترش فساد سیستمی و روابط رانت خواری، گسترش پول های آلوده و سیاه از سوی دیگر باعث شده است. کاهش رفتار و شخصیت بسیاری از مسئولان و شرایط باعث افزایش رقابت مخرب و کسب امتیاز بیشتر می شود.

برخی معتقدند که برخی از مدافعان گفتمان اصولگرایی کلاسیک همچنان از مفاسد اقتصادی عدول می کنند و اعتراضات آنها در چارچوب عدالت است و تاکید می کنند که شرایط زندگی محرومان از حاکمیت کامل اصولگرایان دشوارتر از دولت های سازندگی، اصلاح طلب و اعتدال است. هیچ چشم اندازی برای حل مشکلات وجود ندارد.

در جناح اصولگرا، طیف سنتی و قرون وسطایی به حاشیه رانده شده و جمعیت ائتلافی، جامعه روحانیت جنگ تهران، جامعه اسلامی مهندسین و حتی جامعه پیشکسوتان انقلاب اسلامی نقشی در قدرت حاکمیتی ندارند.

نیروهای میانه رو مانند علی لاریجانی و علی اکبر ناطق نوری عملا از فضای رسمی خارج شده و هیچ نفوذی در بلوک قدرت ندارند. جبهه پایداری (آگاتهرانی)، حلقه دانشگاه امام صادق(ع) (سعید جلیلی)، جمعیت رهپویان (علیرضا زاکانی)، نوبنیادگرایی (کلیباف) و … هر کدام مسیری متفاوت را طی می کنند و دارای ویژگی های مشترک و چالش های غیرقابل حلی هستند. .

در ماه های اخیر، سران دو کشور به صورت علنی اختلافات خود را در مورد موضوعاتی از پتروشیمی میانکاله تا موضوع ارز ترجیحی بیان کرده اند که البته بعید است زمینه و تاثیر سیاسی داشته باشد. در این میان اگرچه تلاش های متعدد مسئولان جریان اصولگرا از جمله محمد باکر کلیباف تاکنون مانع از استیضاح تعدادی از وزرای دولت سیزدهم در مجلس شده است، اما رئیس یازدهم به دنبال تخریب هر دو است.

این معضل تا جایی پیش رفت که قالیباف سخنان انتقادی صریح درباره لغو ارز ترجیحی و یارانه نان های غیر سنتی را مطرح کرد. منتقدان می گویند این اصولگرایان بودند که در بهار ۱۳۹۶ چهره سعید محروم را به عنوان رهبر خلق کردند، او را در آغوش گرفتند و سوگند یاد کردند که برای نجات کشور از چنگال لیبرال ها پا به میدان بگذارد تا جبهه انقلاب متحد شود. تبدیل شده اند.

همچنین انتشار فایل صوتی دیدار خصوصی مهدی طیب رئیس قرارگاه عمار نیز به خوبی گویای ماهیت اختلافات است. اهمیت اظهارات افشا شده در جایگاه خصوصی اولیه مهدی طیب و اتهام میثم نیلی، داماد ابراهیم رئیسی در ماجرای دروازه سیسمونی، نمایش علنی دودستگی و اختلاف اصولگرایان بود.

برخی نیز برکناری محسن رضایی و صولت مرتضوی از کمیسیون اقتصادی دولت را نشانه اختلاف نظر می دانند. اگرچه اختلافات درون جریان اصولگرا هنوز گسترده نشده است، اما این پتانسیل را دارد که دوگانگی خاص خود را ایجاد کند. در این میان بسیاری بر این باورند که بخشی از این اختلافات از دیدگاه برخی اصولگرایان با وضعیت کنونی جامعه ناشی شده است. به عنوان مثال جلیل رحیمی جهان آبادی نماینده مردم تربت جام می گوید: «این روزها که به حوزه های انتخابیه خود می رویم جز بد و ناراحتی، آه و نفرین از مردم چیزی نمی شنویم. از سوی دیگر، سخنان صریح جلیل محبی، دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر که مدت کوتاهی به عنوان معاون هماهنگی و برنامه ریزی حقوقی دفتر اجرایی فعالیت می کرد، تاکید کرد که وجود ندارد. “وضعیت را در حال حاضر پاک کنید.

شانه مسئولیت

اصولگرایان در این میان تلاش می کنند تا از مسئولیت تشکیل دولت ریاست جمهوری خودداری کنند و به حمایت مشروط خود ادامه دهند تا از مشکل اصلاح طلبان در دوره ریاست جمهوری روحانی جلوگیری کنند و دولت را نسبت به انشعاب آنها برحذر دارند. عواملی چون «محدودیت منابع قدرت»، «ریشه روابط انحصاری در ساخت قدرت» و «عدم فرهنگ مبتنی بر توزیع متوازن قدرت» نیز از جمله عوامل در این زمینه است. برخی از کارشناسان سیاسی بر این باورند که ادامه این وضعیت به صورت مستمر امکان پذیر نیست و برای حفظ وضعیت موجود نیاز به اقدامات حذفی و دفعی است.

اما دیگران متفاوت فکر می کنند. آنها می گویند: انتقاد اصولگرایان از کله زرگر جنگ است زیرا می گویند با توجه به انتخابات مجلس آینده باید حرفی بزنیم تا رای بیاوریم. بنابراین علیرغم همه انتقادها، اصولگرایان به کسی جز رئیس جمهور رأی ندادند و در سال 1404 مجدداً به عنوان کشیش انتخاب شد. در غیر این صورت اعتماد به اصولگرایان هم در جریانات سیاسی داخلی و هم از آن مهمتر در بین جامعه زیر سوال می رود.

ناصر قوامی نماینده سابق مجلس نیز گفت: مردم دیگر به کارمندان اعتماد ندارند و معتقدند با انتخاب آنها مشکلی حل نمی شود. انتخابات ریاست جمهوری چگونه با این همه تشویق و هو کردن به پایان رسید؟

اما در نهایت برخی تحلیل گران معتقدند که در آینده از این انتقادات جریان های سیاسی جدیدی پدید خواهند آمد و در عمل وارد عرصه های انتخاباتی و رقابت های انتخاباتی خواهند شد و به این ترتیب عملاً گروه هایی مانند اصلاح طلبان و نهادهای سیاسی معتدل حذف خواهند شد. حزب تغییر خواهد کرد و این انتقادات مقدمه ای برای اخبار مهمتر است.

دیدگاهتان را بنویسید