ادامه تأسف از مهاجرت نخبگان ورزشی

ادامه تأسف از مهاجرت نخبگان ورزشی

ورزش ایران طی چند سال گذشته با موج بزرگی از مهاجرت ستارگان مواجه بوده است. این حق هر فردی است که تصمیم بگیرد در آینده کجا زندگی کند، اما چرا کار به جایی رسیده است که ورزشکاران مطرح ایرانی بهانه ای برای ماندن پیدا نمی کنند؟ همه آنها بدون شک دوست دارند با پرچم کشورشان به رقابت بپردازند، اما به نظر می رسد برخی نارضایتی ها در فدراسیون های ورزشی آنها را به سمت خروج سوق می دهد. موضوعی که با وجود تاثیر عمیقی که بر ورزش ایران داشته هنوز به دغدغه جدی وزارت ورزش تبدیل نشده و هیچ تلاشی برای جلوگیری از آن صورت نگرفته است.

نسخه جدیدی از یک داستان قدیمی

یکی دیگر از استادان بزرگ شطرنج ایرانی نیز از کشور خارج شد و در فرانسه اقامت خواهد داشت. پویا ادن چمدان های خود را به مقصد اروپا می بندد و فعلا در خارج از ایران به فعالیت خود ادامه می دهد. البته پوجا اعلام کرده که قصد جدایی از تیم ملی شطرنج ایران را ندارد و حتی می خواهد در بازی های آسیایی برای ایران بازی کند اما شاید ادامه چنین شرایطی در آینده سخت باشد و بعید نیست که او در نهایت برای کشور دیگری شطرنج بازی خواهد کرد. نکته جالب اینکه این شطرنج باز مشکل دسترسی به برخی سایت های شطرنج را یکی از دلایل مهم این تصمیم عنوان کرد. طبیعتا ذهن شطرنج بازان به قدری مشغول است که نمی توانند انرژی زیادی در طول روز صرف پیدا کردن فیلترشکن مناسب کنند!

معلمان حرکت کردند

پویا ایدینی اولین شطرنجبازی نیست که ایران را ترک می کند و برای کار به کشور دیگری می رود. الشان مرادی یکی از اولین استادان بزرگ شطرنج ایرانی بود که در سال 1995 به آمریکا رفت. درسا درخشانی نیز یک سال پس از او قصد داشت به آمریکا مهاجرت کند. سه سال بعد غزل حکیمی فرد که از چهره های برجسته شاه ایران بود راهی سوئیس شد و شهر بیات و میترا حجازی پور نیز راهی انگلستان و فرانسه شدند. شطرنج ایران اولین استاد بزرگ خود را نیز از دست داد. علیرضا فیروجا که از نابغه بزرگ دنیای شطرنج بود نیز به فرانسه پیوست و با پرچم این کشور در مسابقات بین المللی شرکت کرد. پس از آنها نوبت به سراسادات خادم الشریعه و پویا ادنی می رسد. فدراسیون شطرنج برای جلب رضایت این ستاره ها کاری نکرده است، اما ای کاش حداقل مراقب چهره هایی مثل پرهام مکسودلو باشند. مردمی که با وجود همه سختی ها هنوز تصمیم به ترک وطن نگرفته اند.

مدال دور از ایران

در بسیاری از ورزش های دیگر نیز روند مشابهی وجود داشت. راحله آسمانی و میلاد بیگی پس از خروج از ایران راهی بلژیک و آذربایجان شدند و در این چند سال قحطی در تکواندو ایران موفق شدند چندین مدال مهم جهانی برای کشورهای دیگر کسب کنند. مهدی خدابخشی که زمانی کاپیتان تیم ملی تکواندو ایران بود به صربستان رفت. در جودو ستاره هایی مانند سعید ملایی و آرش آقایی از ایران رفتند. حتی در مبارزات نیز چهره های سرشناسی مانند سامان طهماسبی، محمدرضا آذرشکیب، نوید زنگنه و صباح شریعتی ایران را ترک کردند. علی ارسلان پس از دریافت مجوزهای داخلی و البته نظرمحمد بنا که اعتقادی به کشتی خود نداشت راهی صربستان شد و مدال طلای مسابقات جهانی کشتی را برای آن کشور به دست آورد. در این لیست چهره های دیگری نیز وجود دارند که تصمیم به مهاجرت از رشته های دیگر گرفته اند. حتی کیمیا علیزاده اولین زن مدال آور المپیکی ایران نیز در همین پیست بود. راهی که بدون شک برای این مردم آسان نبود. با این حال، نداشتن امکانات کافی و مواجهه با چالش‌های غیرضروری، داستانی بود که آنها را مصمم به رفتن کرد.

چه زمانی حساس می شوید؟

حقیقت این است که بسیاری از این ستارگان تنها با چند کلمه محبت آمیز، کمی دقت و شاید با حقوق ماهیانه معقول در ایران می مانند. آنها چیزی جز ورزش نمی خواستند، اما فدراسیون های مختلف بیشتر از این ستاره ها به فکر کارمندان خود بودند! مشخص نیست بالاخره کی وزارت ورزش روی این موضوع حساس می شود. ای کاش جایگاه این نام های بزرگ در ورزش ایران حداقل به اندازه حذف پرسپولیس و استقلال از آسیا برای شخص وزیر مهم بود! به نظر می رسد باید هر چه زودتر تصمیمات مختلفی در این زمینه اتخاذ شود. رفتگان در حال حاضر به دنبال ثروت خود در جای دیگری هستند، اما ستاره های زیادی هستند که در دوراهی رفتن و ماندن تردید داشتند. چرا نباید از رفتن آنها پشیمان باشم؟ چرا آنچه را که برای توسعه ورزش می خواهند به آنها نمی دهیم؟ کشف و پرورش استعدادهای ورزشی چندین سال طول می کشد. چرا باید کشور دیگری افتخار دریافت مدال های آنها را بگیرد وقتی این ستاره ها به اوج رسیده اند؟ اینجا خانه آنهاست و دوست ندارند جایی بروند. با این حال، این حجم از بی تفاوتی و سنگدلی نسبت به از دست دادن برخی از برجسته ترین استعدادهای ورزشی کشور واقعاً نگران کننده به نظر می رسد.

دیدگاهتان را بنویسید