از کوپن های کاغذی بهزاد نبوی تا کوپن های الکترونیکی رئیسی

با آغاز رویارویی ایران و آمریکا در سال 58، کشور وارد بحران شدید شد و برای مقابله با این پدیده، مسئولان ناگزیر با اتخاذ مکانیسم ورود، خروج و توزیع کالا، بسیج اقتصادی را ایجاد کردند. ستاد به ریاست عزت الله سحابی. سحابی گفت: «دولت کارتر پس از گروگان گیری، ایران را در اواخر سال 1958 تهدید کرد که اگر بلافاصله گروگان ها را آزاد نکنید، همه تجارت خارجی با ایران را متوقف خواهیم کرد. در واقع، ما به شما اجازه تجارت نمی دهیم. بنابراین ما در شورای انقلاب و در دولت این موضوع را مطرح کردیم و برای مقابله با تهدید آمریکا به ایده هایی رسیدیم.

مقرر شد ستادی برای جلوگیری از خسارات احتمالی تحریم های آمریکا تشکیل شود. این ستاد که بعدها به پایگاه اقتصادی معروف شد به دستور شورای انقلاب تشکیل شد. این ستاد چند بخش داشت که بخشی از آنها مربوط به روش های تبلیغاتی و سیاسی بود که باید در مقابل فشار روانی تحریم ها انجام می شد و من در این قسمت حضور نداشتم. قسمت دیگر در حوزه اقتصاد بود که مسئولیت آن بر عهده من بود. – پس ستاد بسیج اقتصادی تشکیل دادم.

ستاد در ابتدا شرایط چندان سختی نداشت و فقط به هماهنگی بین نهادها، بازرگانان و بنادر می پرداخت، اما با شروع جنگ شرایط تغییر کرد. جنگ ایران و عراق بنادر تجاری را نمایان کرد و دو مرکز مهم هرمشهر و آبادان در آتش سوختند. بسته بود. در 5 مهر 1359، چند روز پس از شروع جنگ، ستاد بسیج اقتصادی به رسمیت شناخته شد و در آن زمان بهزاد نبوی به ریاست ستاد بسیج اقتصادی دولت منصوب شد. راهبرد او و سایر همفکرانش از مرحوم بیگانه تا فرشاد مومنی یک استراتژی شبه سوسیالیستی برای مدیریت توزیع عادلانه کالا به نام «کوپن» بود. تصمیمی که تا سالها پس از جنگ ایران و عراق و حتی پس از پایان جنگ ایران و عراق به عنوان امری پذیرفته شده در معیشت مردم، با کوپن هایی که دولت برای هویت، ارزش و بقا، با کالاهای مصرفی روزانه آنها داده بود، ادامه داشت و قیمت آنها کمتر از آنهایی که در بازار آزاد هستند؛ اما شروع کوپن مربوط به دهه 60 نیست و در ایران در زمان جنگ جهانی دوم شاهد پدیده ای مشابه هستیم.

بهزاد نبوی در 16 تیر 82 در مصاحبه ای درباره ستاد بسیج اقتصادی و احزاب گفت: «ستاد بسیج اقتصادی عمدتاً نهادی متاثر از جنگ و بحران اقتصادی است. امیدواریم روزی برسد که اقتصاد این کشور عادی شود و ستاد بسیج اقتصادی کار خود را تعطیل کند، اما با توجه به جنگ و آسیب های ناشی از آن و بحران اقتصادی، حداقل دو سال بعد از آن زمان خواهیم داشت. جنگی که ما پیش بینی می کنیم برای بسیج اقتصادی سه سال باقی خواهد ماند. برای کنترل گسترش کالاهای وارداتی و همچنین کالاهای اساسی تولیدی در کشور، لازم است این امر تحت نظام و نظارت جمهوری اسلامی انجام شود تا آثار تورم و تورم و مشکلات ناشی از آن از بین برود. این مشکل مهم . . من تصویر بسیار روشنی از آینده اقتصادی جمهوری اسلامی می بینم، اولاً من جامعه اسلامی آینده را یک جامعه دوقطبی، یک جامعه دوقطبی با فقر مطلق از یک سو و از سوی دیگر ثروت مطلق نمی بینم. زیرا امام بارها این موضوع را مطرح کرده و بارها به کاخ حمله کرده و به مقامات دستور داده است. همانطور که گفتم جامعه اسلامی آینده جامعه دوقطبی با فقر و ثروت زیاد نیست. «البته ما به جامعه ای بدون شکل مارکسیستی مجرد اعتقاد نداریم که البته خود مدعیان دروغ می گویند و در عمل به آن نرسیده اند و طبقات جدید را جایگزین طبقات سرمایه دار کرده اند.

اینکه امروز تا چه حد ایده های بهزاد نبوی به عنوان آینده جامعه اسلامی محقق شده است، جای بحث دارد، اما به هر حال او و همکارانش با جناح بازار که در دولت حامی سیاست آزاد اقتصادی و اتاق بازرگانی بود و عمدتاً ریشه در این جریان دارد، مخالف بودند. اتحاد برای کوپن کالا و این مهم باعث شد که زندگی مردم به سلامت از پیچ و خم های جنگ بگذرد.

از کوپن کاغذی بهزاد نبوی تا کوپن الکترونیکی رئیسی / بازگشت نماد فشار بر معیشت مردم

با روی کار آمدن هاشمی رفسنجانی، جنگ و جو دهه 60 و دستورات امام وجود نداشت، اما سیاست اقتصادی کوپنی همچنان در جامعه اعمال می شد، زیرا حذف آن کار ساده ای نبود و آزادسازی قیمت ها شرایط سختی را در دوران پسابرجام ایجاد کرد. در دولت هاشمی هم ادامه داشت و دولت خاتمی به همین منوال ادامه یافت تا اینکه یک پدیده جدید در سیاست و اقتصاد ایران همه چیز را به هم زد.

محمود احمدی نژاد با تمرکز بر یارانه ها، افزایش قیمت بنزین و پرداخت نقدی یارانه، وضعیت جدیدی را در اقتصاد ایجاد کرده است که مظلوم به مذاق مردم خوش نیامد. اگرچه برخی از مردم ظاهرا از دریافت 45 هزار تن در ماه خوشحال بودند و به نوعی توهم پولی داشتند، اما در آینده تحرکات احمدی نژاد باعث فقر بیشتر، فساد گسترده در توزیع و واردات کالا و افزایش تورم و دولت روحانی شد.دوره دوم کوپن وقتی از برجام شکست خورد دوباره زمزمه کرد اما حسن روحانی و تیم اقتصادی اش که کاملاً با دیدگاه های شبه سوسیالیستی بیگانه بودند با این طرح مخالفت کردند و روحانی در ماه های پایانی حکومتش گفت: «دولت حتی در این سه شرکت نکرده است. -سال جنگ به توصیه برخی از دوستان که گفتند سامانه کوپن کالاهای عمومی و ملزومات را فعال کنید عمل کنید. پایین نرفتیم ما نیازی به سیستم کوپنی نداریم، به اندازه نیاز جامعه می توانیم کالا را در اختیار مردم قرار دهیم و در این سه سال کالا به وفور در اختیار مردم قرار گرفته است، اما قیمت ها گران است و مردم تحت فشار هستند، ما کاملا قبول داریم. ما داریم، اما در عین حال نتوانستند اقتصاد ما را خراب کنند.»

بهزاد نبوی در پاسخ به این سخنان در فروردین 1400 می گوید: «در آن زمان حداقل ها تأمین می شد تا دچار سوءتغذیه نشوند. طرح جدیدی برای کل اقتصاد از اوایل سال 1365 آغاز شد که مشخص شد قیمت نفت کاهش یافته است. شورای اقتصاد بیش از هشت تا نه ساعت در روز در صبح و بعد از ظهر در مورد چگونگی اداره این کشور یک میلیارد دلاری تشکیل جلسه می دهد. در حالی که دو سال پیش روحانی در مراسم افطار از من پرسید به نظر شما چه کار کنیم، من گفتم چاره ای نداریم جز اینکه حداقل نیاز سفره ها را با قیمت پایین و ثابت تامین کنیم. منظورت همون سهمیه و کوپن بود؟ گفتم بله مشکلی نمی بینم و به آن افتخار می کنم اما امروز با کارت ملی هوشمند نیازی به آن نیست. شما به راحتی می توانید حداقل نیازهای مردم را برآورده کنید. البته این را فقط در ماه رمضان دو سال پیش از من پرسید و امروز وضعیت خیلی بدتر است. من دو توصیه به دولت دارم. یکی این است که موضوع تحریم و تحریم هر چه زودتر حل شود. نه اینکه همه مشکلات را حل کند، نه، اما حداقل به مردم اجازه می دهد نفس بکشند و یک طرح سهمیه وار را اعمال کنند تا حداقل نیازهای مردم را به روشی مدرن برآورده کنند تا شرایط به حالت عادی بازگردد.»

در هر صورت دولت روحانی بدون کوپن و تورم بالا به پایان رسید و نخست وزیر در دفاع از مظلومان با شعارهایی که هنوز عمل نکرده است به قدرت رسید. در ابتدا و حتی تا کنون مشخص نبود که اصل و مکتب دولت رئیس جمهور دقیقاً چیست و در تصمیم گیری ها و مدل های اقتصادی آنها ابهاماتی وجود داشت. یک رهبر با کابینه و یک تیم اقتصادی که اکثر آنها نیز متعهد به تفکر بازار آزاد هستند. رفتاری به مراتب نئولیبرال‌تر از دولت روحانی نشان داد که وعده‌های اقتصادی او به طبقات پایین دیگر اعتباری ندارد. رئیسی با آزادسازی قیمت ها، لغو یارانه ها و 4200 تنی صحنه را برای افرادی که رنگ سیاست بازار آزاد داشتند باز کرد اما اقدامی دیگر در کنار این سیاست های نئولیبرالیست که جنجال بیشتری در ماهیت و رفتار اقتصادی دولت به وجود آورد. بازگشت کوپن بود! دولت می گوید برای کاهش فشارهای اقتصادی ناشی از آزادسازی قیمت ها، کاربرگ های الکترونیکی منتشر می کند که یادآور سیاست و فضای دهه 60 است، اما با رنگ و بوی دولت هاشمی.

به نظر می رسد کوپن از توده مردم ایران خارج نمی شود، با این تفاوت که زمانی کوپن در جبهه سلاح محسوب می شد، اما امروز معلوم نیست این جبهه کجاست و سلاح برگشته است.

دیدگاهتان را بنویسید