امکان سنجی سواد رسانه ای


ساعت: 10:20
تاریخ انتشار: 28.08.1401
کد خبر: 1912037

کیفیت توسعه انسانی نیز تأثیر عمده ای بر موفقیت آموزش سواد رسانه ای دارد. هر چقدر هم که سطح توسعه انسانی در جامعه پایین باشد، هیچ بستر آموزشی و اقتصادی برای توسعه سواد رسانه ای وجود نخواهد داشت.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ کسب سواد رسانه ای نوعی کار پژوهشی است و همان گونه که محقق برای انجام پژوهش نیاز به دسترسی به منابع دست اول و آثار سایر نویسندگان و پژوهشگران دارد، سواد رسانه ای نیز از این نوع است.

این بحث از دو بعد قابل بررسی است: 1- بعد کمی: به معنای تعدد و تنوع رسانه ها و 2- کیفی: منابع اقتصادی و درآمدهای رسانه ای، فناوری، تحریم ها، کیفیت نیروی انسانی و محدودیت ها. در واقع نکته بعد کیفی این است که نه متون و تصاویر رسانه ای مبهم هستند و نه تحلیل های رسانه ای ناپخته و ناکافی هستند. اگر رسانه های متعدد و باکیفیت در دسترس عموم نباشد، توقع اینکه یک فرد در مواجهه با اخبار و پیام های رسانه ای با دقت و انتقاد عمل کند، انتظار بیهوده ای است.

انواع محدودیت هایی که در بحث آموزش سواد رسانه ای وجود دارد عبارتند از: 1- محدودیت هایی که برای مخاطب قابل دسترس است، مانند اینکه به کدام رسانه مراجعه کنند و 2- محدودیت هایی که در دسترس مخاطب نیست، مانند کیفیت. از رسانه ها 3- کمبود منابع قابل اعتماد و در دسترس 4- کمبود منابع مشابه 5- سرمایه و زمان. جهت گیری مدیریتی رسانه ما نامتعادل است که منجر به عدم تعادل رژیم رسانه ای به ویژه رژیم رسانه ای حزبی مخاطبان شده است.

کیفیت توسعه انسانی نیز تأثیر عمده ای بر موفقیت آموزش سواد رسانه ای دارد. هر چقدر هم که سطح توسعه انسانی در جامعه پایین باشد، هیچ بستر آموزشی و اقتصادی برای توسعه سواد رسانه ای وجود نخواهد داشت. آموزش سیاسی مردم نیز با سطح سواد رسانه ای مرتبط است و در هر جامعه ای که قواعد و اشکال مبارزه سیاسی در میان اکثریت مردم نهادینه شده باشد، کار رسانه ای و آموزش سواد رسانه ای موفق تر خواهد بود.

مشکل بعدی که رسانه های مخالف به شدت از آن بهره برداری می کنند، سوء استفاده از مرزهای اخلاقی کار رسانه ای ماست. اخلاق در مبانی فکری غرب یک حوزه محدود و فردی است و به عنوان خط قرمز در کار رسانه ای دیده نمی شود. محدودیت ظرفیت نیز در این مشکل مؤثر است. بسیاری از دانش عمیق فرهنگی و مذهبی را نمی توان از طریق رسانه ها منتقل کرد.

محدودیت های امنیت ملی نیز در این زمینه قابل ذکر است. گستره مسائلی که در حوزه امنیت ملی کشور ما قرار می گیرد به دو دلیل است: 1- بافت فرهنگی و قومی کشور، 2- دشمنی غرب و دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای. به این سوال که آیا امکان کسب سواد رسانه ای وجود دارد، می توان گفت که به دلیل تولید نامتعادل رسانه ای، پاسخ منفی است.

سرانه مصرف رسانه در کشور ما بالاست اما سرانه تولید رسانه کم است. نحوه مصرف رسانه در کشور نیز نامتعادل است. حالت مصرف به معنای انتخاب آگاهانه زمان و نوع رسانه ای است که مصرف کنندگان روز و شب مصرف می کنند. نتیجه شیوه نامتعادل مصرف رسانه، تفکر سطحی و کنش تکانشی و عدم تفکر عمیق است.

وابستگی اقتصادی رسانه ها به دولت موضوع دیگری است که باید به آن اشاره کرد. این وابستگی باعث می شود اعتماد مردم به رسانه ها تابع و وابسته به اعتماد آنها به دولت باشد. همچنین از ریزش های این وابستگی می توان به نگاه از بالا به پایین به مخاطب و غلبه نگاه دستوری رسانه اشاره کرد.

در نهایت تک روایت بودن یکی از مهم ترین موانع جذب سلیقه های متنوع است. از نظر ژان فرانسوا لیوتار یکی از ویژگی های دوران پست مدرن فروپاشی روایت های کلان مانند لیبرالیسم و ​​سوسیالیسم است که باید در کار رسانه ای نیز به آن توجه کرد. در کار رسانه ای باید به قصه گویی القایی و توجه به روایت های خرد و محلی توجه بیشتری شود.

دیدگاهتان را بنویسید