انتقاد صریح عباس عبدی از سیاست های ارزی دولت/دولت خوشبین ارز را از 4200 تومان گرفت اما…

انتقاد صریح عباس عبدی از سیاست های ارزی دولت/دولت خوشبین ارز را از 4200 تومان گرفت اما…

عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «دولت رئیسی زمین را محکم زد و 4200 ارز را گرفت، اما چه برداشت؟» این برداشت ارز نبود، همان ارز 4200 بود، فقط مقدارش تغییر کرد. این یک اصلاح اقتصادی نبود، بلکه صرفاً یک تغییر قیمت برای پوشش کسری بودجه بود.

دو سال پیش هجمه های اصولگرایان به روحانی به گونه ای بود که گویی تنها دشمن آنهاست و در همه مسائل طرف مقابل او بودند و اگر روی کار بیایند تمام سیاست های دوران روحانی را جمع می کنند.

یکی از این موارد 4200 تومان بود. خرداد 1400 به هر طریقی آمدند، اما درکی از وضعیت کشور و اقتصاد نداشتند، برای همین در ابتدای کارشان نوشتم که این ارز 4200 تومانی، پوست موز زیر پای یک دولت ریاست جمهوری است. .

دولت رئیس جمهور زمین سختی را زد و ارز 4200 را گرفت اما چه باید گرفت؟ برداشت ارز نبود ولی همون ارز 4200 فقط مقدارش عوض شد. این یک اصلاح اقتصادی نبود، بلکه صرفاً یک تغییر قیمت برای پوشش کسری بودجه بود.

باز هم معاون اول رئیس جمهور آمد و اعلام کرد که تصمیم داریم دو سال قیمت کالاهای اساسی را ثابت نگه داریم تا با فشار قیمتی جدی مواجه نشویم. این قیمت قدیمی است. در هر دو دولت با 180 درجه اختلاف دقیقاً یکسان عمل کردند. او نشان داد که موضوع سرکوب قیمت ها که تجربه ای شکست خورده بود، محصول ساختاری است که از هر دو دولت فراتر رفته است. این تله ای است که ساختار موجود هیچ علاقه ای به خروج از آن ندارد. ساختاری که مدیریت آن متکی بر رشد فزاینده نقدینگی است.

حال سوال اینجاست که چرا و با چه منطقی این دولت کار دولت قبل را با ارز 4200 محکوم کرد؟ کار شکست خورده با چه منطقی ادامه می یابد؟ اقتصاد سرکوبگر نیست جز اینکه شما هزینه های زیادی را به جامعه تحمیل می کنید و افراد زیادی از آن رانت منتفع می شوند و اتلاف منابع حداکثر می شود، سپس دو سال بعد یا سه سال بعد با یک شوک اقتصادی بزرگ دوباره دچار یک شوک اقتصادی شدید. تورم بی رحمانه و اعصاب مردم را به هم می ریزد.

به جای این کارهای بیهوده، سه کار دیگر انجام دهید. سه کاری که اگر آنها را انجام ندهید، حل مشکل غیرممکن است.

ابتدا افزایش سریع نقدینگی را متوقف کنید. اینکه با افزایش 35 درصدی نقدینگی مواجه هستیم طبیعتا باعث افزایش قیمت کالا و ارز می شود.

دوم، توقف تقاضا برای خروج ارز توسط تقاضا برای خروج سرمایه. این مهمتر از هر اقدام دیگری است. امیدوار کردن مردم به آینده و ثبات سیاسی راه حل درد است.

سوم، منابع درآمد ارزی خود را متنوع و افزایش دهید. این کار مستلزم اصلاحات در روابط خارجی است.

بدون این اقدامات تعادل بین عرضه و تقاضای ارز از بین می رود و قیمت آن همچنان در حال افزایش است و با سرکوب آن قیمت مشکل حل نمی شود.

این تغییرات سیاستی محدود به دولت نیست، کل دولت باید از آن حمایت کند و مهمتر از آن بخواهد. به طور کلی، هنگام کار با پدیده های اجتماعی، نباید به ابزارهای سفت و سخت و سرکوب شده تکیه کرد یا حداقل این جنبه نباید غالب باشد، بلکه باید ابزاری مکمل باشد.

اگر اختلاف قیمت ارز از سال 1397 تا 1401 حدود 20 هزار تومان بود، اختلاف قیمت فعلی حدود 14 هزار تومان است و تا پایان دو سال احتمالاً به بالای 70 یا 80 هزار تومان خواهد رسید. تصورش سخت است، بنابراین قبل از اینکه خیلی دیر شود، سیاست ارزی را تغییر دهید. سرکوب قیمت ها راه حل نیست سرکوب در مسائل مختلف اجتماعی راه حل نیست.

دیدگاهتان را بنویسید