برنده جایزه نوبل ادبیات ، او در پایان عمر چه گفت که طرفداران اسرائیلی از آن متنفر بودند؟

زمان: 11:20
منتشر شده در: 24/07/1400
کد خبر: 1776449

گونتر ویلهلم گروس در 16 اکتبر 1927 متولد شد و در طول زندگی خود آنقدر صحبت و نوشت که جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. او زندگی آرامی داشت ، اما بعداً در زندگی گفت “آنچه باید گفته شود” و بحث برانگیز شد و بسیاری اعتراض کردند که شما نباید بگویید!

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ گونتر گروس از زمان نویسندگی ، آینه ای بزرگ و شفاف در مقابل مردم آلمان قرار داده است تا بتواند خود و گذشته خود را ببیند. و البته ، این گذشته ارتباط محکمی با جنایات حزب نازی آلمان و جنایات جنایتکارانه آن داشت. او عضو گروه 47 بود ، یک انجمن معروف نویسندگان آلمانی که تأثیر عمیقی بر ادبیات قرن بیستم داشت.

مشهورترین کتابهای گونتر گراس مانند طبل حلبی ، موش و گربه ، کفش ماهی ، شهر فرنگ ، سالهای سگها و کمان پیاز ، جوایز متعددی از جمله برنده 1999 جایزه نوبل ادبیات ؛ زیرا “داستانهای او چهره فراموش شده تاریخ را نشان می داد”.

او که در سالهای بعد به عنوان “روشنفکر آلمانی شماره یک” شناخته می شد ، پس از 85 سال زندگی ، سرانجام به این نتیجه رسید که نباید حقیقت را ناگفته گذاشت ، و در سال 2012 یک شعر منثور با لحن روشن زبان. سرود آلمان که هشدار بزرگی برای آلمانی ها و مردم سراسر جهان بود. اسرائیل هسته ای خطری برای صلح جهانی است که خود صلحی شکننده است. امروز برای گفتن فردا دیر است. “

مثل توپ منفجر شد!
شعر گونتر گروس در روزهایی منتشر شد که آلمان مجبور بود یک زیردریایی به رژیم اسرائیل بدهد. زیردریایی کلاس دلفین ها که قادر به حمل و شلیک موشک های کروز مسلح به کلاهک هسته ای است. سرانجام ، مردی پیدا شد که به قول خودش: “ما نباید با توجیه در بار این گناه شریک باشیم (اعتراف می کنم: دیگر سکوت نمی کنم) زیرا ریاکاری و سلام غرب دیگر قابل تحمل نیست. به من. “:” همه ساکت هستند ، آنها حقیقت را ناگفته می گذارند / من نیز پس از این سکوت فراگیر دهانم را بستم / احساس می کنم این یک دروغ سنگین است که به من تحمیل شده است. “و البته ، با این بهانه از قلمرو تفکر و نوشتن: “اما چرا من تا کنون سکوت کرده ام؟” زیرا فکر می کردم در سرزمینی متولد شده ام که لکه ای پاک نشدنی بر دامن من دارد (و این باعث می شد من حقیقت را نگویم) و من نمی خواستم ذکر نام اسرائیل. “

در خبر انتشار این شعر جسورانه که مستقیماً به رژیم اسرائیل و دولت آلمان حمله شد ، هشدار داده شد که آلمانی ها نباید در جنایات دیگر شریک باشند. لیست بلندی از مواضع رسمی و غیر رسمی علیه این شعر وجود داشت و در اروپا و ایالات متحده اکثر مقامات از این شعر و حتی شاعر آن انتقاد کردند. برخی حتی رسما شمشیر را بر روی شعر و شاعر آن کشیدند و دیتر گرومن ، رئیس شورای مرکزی یهودیان آلمان ، این شعر را “کتاب نفرت” خواند و بسیاری از روزنامه های اروپایی نوشتند که گونتر گروس “بهتر است سکوت کند”. جمله خنده دار روزنامه او نوشت: “آیا او حق دارد چنین شعری سرود؟” و آندریا نالس ، کارمند حزب سوسیال دموکرات آلمان ، این شعر را “تحریک آمیز و نامناسب” خواند و روزنامه اسرائیلی Maariu از انتقاد فراتر رفت و خواستار مجازات این شاعر شد.

پس از آن ، بسیاری گونتر گراس را فتح نکردند. منظور از این “بسیاری” افراد و محافل ادبی ، نشریات و فرهنگستان های ادبی است.

دوباره مثل یک توپ منفجر شد!

پاسخ گونتر گروس به این انتقادات واضح بود و تکرار واضح بخش مهمی از شعر بود. «آلمان برای تأمین برخی از سلاح های اسرائیل مرتکب جنایت عمدی شده است. با افزایش سن ، با آخرین قطره جوهر می نویسم که اسرائیل با سلاح هسته ای صلح جهانی را تهدید می کند. “چون می خواهم چیزی بگویم که شاید فردا برای گفتن آن دیر شده باشد.”

گونتر گروس در سال 2015 ، سه سال پس از انتشار شعر چه گفت ، درگذشت و دوباره عنوان شد. خبر درگذشت او مانند یک توپ در جهان منفجر شد و احتمالاً بسیاری از مردم دوست نداشتند به مناسبت مرگش درباره او و آثار و افکار او و البته درباره شعر معروف او صحبت کنند.

انتهای پیام /

دیدگاهتان را بنویسید