خاطره گل محمدی از آخرین دیدار با بلاژویچ

زمانی که هدایت تیم ملی را برعهده داشت، یحیی گل محمدی را در تیم خود داشت. با یحیی گل محمدی درباره این مرگ و خاطرات وی با بلاژویچ گفت وگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:

خاطره گل محمدی از آخرین دیدار با بلاژویچ

شما یکی از ستاره های آن تیم و آن نسل بودید، کمی از بلاژویچ برایمان بگویید؟

من بسیاری از بازی های تیم ملی را که در دوران حرفه ای ام دارم مدیون آقای بلاژویچ هستم، اگر او به بازیکنی اعتقاد داشت هرگز اعتمادش را از دست نمی داد. این برای من درس بزرگی بود زیرا او توانست جوانان خوبی را از این طریق به فوتبال معرفی کند. او مرد نجیبی بود، من از این اتفاق بسیار ناراحت شدم و فکر می کنم فوتبال جهان مربی بسیار خوبی را از دست داده است و روحش قرین آرامش باشد.

سبک مربیگری او با شما متفاوت است، شاید تنها مربی در آن زمان بود که کار پرمشغله ای انجام می داد و حتی برای اولین بار به او لقب سیاه پوست داده بودند، آن ویژگی ها در تمرینات چه بود؟

شاید در فوتبال ایران با توجه به اطلاعاتی که به او دادند این روش را انتخاب کرد، فکر نمی کنم در کشورهای دیگری که مربیگری می کرد این روش را انتخاب کند. به هر حال او فوتبال ایران را خوب می شناخت، فوتبال ایران بر اساس احساسات و انگیزه است. من فکر می کنم او به گونه ای با بازیکنان رفتار کرد که به آنها انگیزه زیادی داد. او از نام آنها خیلی خوب استفاده می کند. البته عده ای از این راه که روش فوتبال است ناراحت بودند. به هر حال او تاثیر خوبی در فوتبال ایران داشت و او بود که برونکو را وارد فوتبال ایران کرد و از حضور برونکو در فوتبال ایران استفاده زیادی کرد. نه تنها امسال بلکه در سال های دیگر نیز آثار آن در فوتبال ایران دیده شد.

شاید این تیم حق حضور در جام جهانی را داشت، بازی با منامه و اتفاقات تلخ آن روز چگونه بود؟ علی دایی گفت هفته طولانی بود و اطرافش چشمگیر بود، گفتند مهم ترین چیز این است که یک هفته آنجا بمانیم، نظر شما چیست؟ چرا این نسل نتوانست به جام جهانی برود؟

در آن دوره ما مستحق ترین تیم برای پیشرفت بودیم و شاید اگر در تهران بازی با بحرین را می بردیم کارمان به بازی آخر عقب نمی افتاد. من هم یک گل دقیق زدم و داور بازی را آفساید اعلام کرد، شاید اگر این بازی را می بردیم لازم نبود در هر صورت باید یک بازی را می بردیم. یک سری اتفاقات دست به دست هم داد، برخی بازیکنان و اتفاقاتی که افتاد، ما عموماً تمرکز خوبی در این بازی نداشتیم و نتیجه خیلی بد بود. اما می توانستیم جوری بازی کنیم که اتفاقات خوبی رخ ندهد و به بازی آخر منتهی نشود.

یکی از تلخ ترین خاطرات این نسل مشترک، گریه های شما بعد از آن گل است، شاید ما حق داشتیم در آن بازی با ایرلند پیروز شویم، شما هم دیر به گل رسیدید و دوباره همه اشک های شما را گریستیم. بعد از آن، شما در واقع یک دیدار خداحافظی با بلاژویچ داشتید، اینطور نیست؟

بله، داشتم بسته بندی می کردم که بروم. یک خاطره همیشه در ذهنم است، بلاژویچ را در راهروی هتل دیدم و او مرا کنار کشید و خیلی با من صحبت کرد و گفت این اتفاقات فوتبالی همیشه اتفاق می افتد، ادامه بده، ناامید نباش. . خیلی تشکر کرد و بغلم کرد و دلداریم داد. این آخرین ملاقات ما بود و بعد از آن دیگر نتوانستیم همدیگر را ببینیم. برای من شخصاً تأثیرات مثبت زیادی در زندگی ورزشی و حرفه ای من داشته است.

آیا او از توهین آزرده خاطر شد؟

من آن کلمه و نام مستعار را دوست نداشتم و دوست نداشتم که اینطور صدا کنم. این روش مربیگری او بود و بعضی ها این برداشت سیاه را از او داشتند. روانشناسی خودش بود. در این شرایط افرادی هستند که این تعاملات را دوست ندارند و این طبیعی است و حق با آنهاست.

دیدگاهتان را بنویسید