در زیر پوست جامعه چه می گذرد؟

در زیر پوست جامعه چه می گذرد؟

علت تجمع خشم بی توجهی به خواسته های شهروندان است
از میان 24 متغیر، متغیر «خشم از دولت» پتانسیل اعتراض را توضیح می دهد
متغیر «خشم از دولت» از نظر عددی وضعیت خطرناکی دارد

مردم یک شبه عصبانی نمی شوند

اعتراضات فقط در مورد حجاب است
و این یک تور با راهنما نیست
اگرچه تعداد قابل توجهی از مردم از وضعیت کنونی خشمگین هستند، اما نیمی از مردم فکر می کنند که این اعتراضات سودی ندارد. دلایل زیادی برای آنها وجود دارد; یکی اینکه اعتراضات نادیده گرفته می شود. به نظر من همین عامل دلیل روشنی است برای اینکه اعتراضات هر بار خشونت‌آمیزتر می‌شود. اعتراضات شهریور 1401 فقط آزادی اجتماعی و فرهنگی نیست. اعتراضات فقط بحث حجاب و گشت ارشادی نیست. او معتقد است که هر اعتراضی یک کاتالیزور دارد. به عنوان مثال، در نوامبر 2018، کاتالیزور مشکل بنزین بود. در سال 1401 بحث کشته شدن مهسا امینی و ماجرای گشت ارشاد مطرح شد، اما اینها دلایل تقریبی است و باید علت را جستجو کرد. نظرات او را در زیر بخوانید.

اعتراض طبقه متوسط
در چند دهه گذشته، ایران شاهد اعتراضات نسبتاً گسترده ای بوده است که برخی پژوهشگران از آن به اعتراضات طبقات متوسط ​​یا پایین تعبیر می کنند. به عنوان مثال، اعتراضات سال های 78 و 88 را بر اساس مطالبات سیاسی و مرتبط با طبقه متوسط ​​و اعتراضات سال های 96 و 98 را اقتصادی و مرتبط با طبقه پایین می دانند. به احتمال زیاد کسانی که بر ایجاد چنین تقسیم بندی هایی اصرار دارند، این اعتراضات را اعتراضات طبقه متوسط ​​می دانند، در صورتی که شواهدی بر خلاف آن وجود داشته باشد. اگر بتوان اعتراضات 78 و 88 را سیاسی دانست، اعتراضات 96 و 98 فقط اقتصادی و برای طبقه پایین نبود.

انگیزه ها
بررسی شهرهای درگیر اعتراضات در سال 1395 و به ویژه در سال 1397 نشان می دهد که بسیاری از استان ها و شهرهایی هستند که از نظر وضعیت اقتصادی و اجتماعی در پایین ترین رده های کشور قرار داشته و اعتراضی را تجربه نکرده اند و برعکس نیز بوده است. درست است، واقعی. از نظر زمانی، در مقاطع مختلف شاهد تورم شدید بوده ایم، اما اعتراضی نداشته ایم. این بدان معنا نیست که متغیر اقتصادی مهم نیست، بلکه به این معناست که ممکن است شرایط رفاهی و معیشتی شرط لازم برای وقوع اعتراضات باشد، اما هرگز شرط کافی نیست. حالا تمام ماجرا فقط در مورد آزادی اجتماعی و فرهنگی نیست.

خشم و عصبانیت
در تحقیقی که در 6 شهر جنوب تهران در تیرماه 1401 انجام دادیم، 24 متغیر مؤثر بر پتانسیل اعتراضات را بررسی کردیم. شش شهر مورد بررسی در این تحقیق شامل 4 شهر قدس، شهریار، بهارستان و اسلامشهر و دو شهرستانی که در سال جاری شاهد اعتراضات شدید نبودند، ری و پاکدشت هستند که اعتراضات شدیدی را در سال 2018 تجربه کردند. از میان 24 متغیر مورد مطالعه، متغیر «خشم از دولت» پتانسیل اعتراض را تبیین می کند. یعنی این متغیر بیش از همه عوامل دیگر بر پتانسیل اعتراض تأثیرگذار است. این متغیر که اکنون وضعیت عددی خطرناکی دارد. مردم یک شبه عصبانی نمی شوند. در کمتر از 5 سال گذشته به غیر از اعتراضات صنفی متعدد، سه اعتراض گسترده در کشور داشته ایم. هر بار که اعتراضی گسترده می‌شود، سرانجام پس از چند روز یا حداقل چند هفته پایان می‌یابد، اما این خاموشی آشکار است و عمدتاً به دلیل عدم توجه به مطالبات، خشم بیشتر می‌شود و دلیل افزایش خشونت هر روز زمان در مقایسه با دفعه قبل این است.

خشم سرکوب شده
بهادی می گوید: بر اساس نتایج نظرسنجی، اگرچه اکثریت قابل توجهی از مردم از وضعیت کنونی خشمگین هستند، اما نیمی از مردم نیز معتقدند که اعتراضات به نفع نیست. دلایل زیادی وجود دارد. یکی اینکه اعتراضات نادیده گرفته می شود. به نظر من، همین عامل دلیل روشنی است برای اینکه اعتراضات هر بار خشونت‌آمیزتر می‌شوند. یعنی عصبانیتی که درمان نشده و به خشم سرکوب شده تبدیل می شود. برخلاف نظر کسانی که معتقدند اگر جایی برای اعتراض امن باشد، اعتراض از اضطراب جداست. در حالی که هیچ آسیبی در آن نمی بینم، اما آن را به عنوان درمان اولیه این درد نیز نمی بینم.

مسدود کردن رویه های اصلاحی
اگر جایی برای اعتراض ایجاد شود و مردم هرازگاهی جمع شوند و اعتراض کنند و فایده ای نبینند، فرقی نمی کنند. اگر راهی از طریق رویه‌های مشروع برای تأثیرگذاری بر رفتار دولت وجود داشته باشد (به جای نشان دادن اعتراض)، اعتراض خیابانی کارساز نخواهد بود. اگر اکنون اعتراضات خیابانی وجود دارد به این دلیل است که این رویه ها یا مسدود شده است یا مردم فکر می کنند مسدود شده است.

میزان نارضایتی
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که میزان نارضایتی و خشم نباید محدود به تعداد افرادی باشد که در تجمعات اعتراضی شرکت می کنند. اینها درصد کمی از کل افراد عصبانی هستند. بسیاری از افراد اعتراض را به دلایل متعددی که چرا در آن شرکت نمی کنند مؤثر نمی دانند و یا متغیر مهم دیگری که از جمله متغیرهای مهم تأثیرگذار بر پتانسیل اعتراض در تحقیق است «ترس از هزینه شرکت در اعتراض» است. “. این متغیرها اکنون کار می کنند، اما غیرقابل پیش بینی هستند و ممکن است روزی کار نکنند و اعتراضات بسیار گسترده تری را برانگیخت.

حضور زنان
گروه سنی شرکت کنندگان در تجمعات و همچنین سایر اعتراضات را جوانان تشکیل می دهند. اگرچه داده‌های معتبری در دست نیست، اما مشاهدات نشان می‌دهد که میانگین سنی شرکت‌کنندگان در سال‌های اخیر، به‌ویژه در این اعتراض‌ها، کاهش چشمگیری داشته است. این به معنای جوانان زیر 20 سال یا حتی نوجوانان است. لازم به ذکر است که اکثر بررسی ها نشان می دهد که نسل متولدین دهه 70 و اوایل دهه 80 که در مطالعات مورد بررسی قرار گرفت، متفاوت از سایر نسل ها فکر می کند و بدیهی است که دولت نمی تواند همان رویارویی را با این نسل داشته باشد. به عنوان مثال در مورد متولدین دهه 50 و 60 اتفاق افتاده است.نتایج مطالعات چند سال اخیر نشان می دهد که پتانسیل اعتراضی زنان در حال نزدیک شدن به مردان است. از نظر طبقاتی، من این اعتراضات را فقط طبقه متوسط ​​نمی دانم. همانطور که در نوامبر 2018 طبقات پایین و متوسط ​​به طور همزمان حضور داشتند، در این اعتراضات نیز چنین است. زیرا نه اعتراض نوامبر 2018 فقط اقتصادی بود و نه اعتراض فعلی فقط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است.

جستجو برای طبقه فرودست خارج از اقتصاد
از سوی دیگر، طبقات پایین مانند گذشته تنها مطالبات اقتصادی ندارند، زیرا به دلیل گسترش آموزش و آگاهی های سیاسی اجتماعی، مطالباتی از طبقه متوسط ​​پیدا کرده اند و از سوی دیگر، طبقه متوسط ​​نیز مطالبه می کند. تنها مطالبات سیاسی اجتماعی نداشته و به دلیل فشار بر معیشت که دو دهه گذشته بر مردم وارد شده، طبقه متوسط ​​فقیرتر شده و مطالبات اقتصادی وجود دارد. به عبارت دیگر، طبقات پایین و متوسط ​​به هم نزدیک شده اند.

نزدیک شدن
مقامات باید اثربخشی قوانین تعیین شده را بررسی کنند. اگر قانونی به هدف خود نرسد، وحی نیست، قابل تغییر است. اگر هدف نظام تربیت دینداران است، جدای از اینکه چنین سیاستی از نظر منطقی درست است یا خیر، باید بررسی کند که آیا سیاست های فعلی باعث دیندارتر شدن مردم شده است یا خیر؟ بر اساس نتایج بررسی ها، مردم ایران در برخی از شاخص های دینداری مانند قبل از انقلاب وضعیت بسیار خوبی دارند، اما در برخی از شاخص های دینداری به ویژه در بعد دینداری بعدی یا آنچه در اسلام نامیده می شود، با رعایت اصول دین داری شرع و کنار گذاشتن تابوها، شرایط کنونی با قرائت رسمی بسیار متفاوت است. در مورد اخیر، باید بررسی شود که آیا سیاست های اعمال شده در زمینه حجاب در دو دهه گذشته موفق به ایجاد الگوی حاکمیتی مطلوب برای حجاب شده است؟ اگر نتواند، بدیهی است که روش اجرای سیاست نیاز به بازنگری دارد. بازنگری در سیاست هایی که به هدف خود نرسیده اند تنها یک عقب نشینی نیست. بلکه منجر به توسعه دولت می شود.

دیدگاهتان را بنویسید