دلار تا کی افزایش می یابد؟

چرا استراتژی های کنترل نرخ ارز دولتی کارساز نیست؟

دلار تا کی رشد خواهد کرد؟ این سوالی است که این روزها بیش از هر زمان دیگری در افکار عمومی ایران مطرح شده است. با نزدیک شدن به چارچوب زمانی هفته های پایانی سال و ظهور نوسانات بیشتر بازار، نیاز به پاسخ به این سوال بسیار بیشتر احساس می شود. در مقابل این انگیزه های فزاینده، متاسفانه راهکار اقتصادی مناسبی از سوی دولتمردان و رئیس کل بانک مرکزی برای مقابله با نوسانات ارزی وجود ندارد. اما چرا وضعیت اقتصاد و بازار ارز کشور این گونه است؟
1) به طور کلی باید توجه داشت که مهمترین راهبرد برای غلبه بر مشکلات اقتصادی فعلی، پایان دادن به تحریم های اقتصادی با احیای برجام است. ایران بدون بازگشت به فضای بین المللی و تجارت جهانی نمی تواند به سمت حل مشکلات اصلی اقتصادی خود حرکت کند. تا زمانی که تحریم ها رفع نشود، تغییر رئیس کل بانک مرکزی یا تغییر سیاست های بدیهی اقتصاد تاثیر بسزایی و ماندگاری در بهبود شاخص های اقتصادی نخواهد داشت. زمانی که فرزین جایگزین علی صالح آبادی شد، پیش‌بینی می‌کردم که احتمالاً به دلیل این تغییر در کوتاه‌مدت با توجه به جو روانی، نشانه‌هایی از بهبود دیده می‌شود و بلافاصله بازار به سمت نوسانات و افزایش قیمت‌ها برمی‌گردد. در واقع وقتی رئیس بانک مرکزی تغییر می کند، مردم کمی صبر می کنند تا ببینند آیا نشانه ای از تغییر اساسی وجود دارد یا خیر. اما بعد از مدتی که می فهمند خبری از حل مشکل تحریم ها نیست، دوباره تقاضا زیاد می شود.

2) رئیس کل بانک مرکزی دیروز اعلام کرد که برخی از دارایی های بلوکه شده ایران آزاد شده و دولت بخشی از آن دارایی ها را به بازار ارز تزریق کرده است. اگر حرف فرزین را درست بگیریم به این معناست که با وجود تزریق این مقدار ارز، بازارهای ایران نتوانسته اند نگرانی خود را از آینده و ادامه تحریم ها برطرف کنند. بنابراین، با تقویت بخش عرضه توسط دولت، بخش تقاضا نیز تقویت شد و بازار دوباره رشد کرد. پیش بینی می کنم در صورت عدم اقدام عاجل با نزدیک شدن به سفرهای بایرام و نوروزی قیمت دلار دوباره افزایش پیدا کند.
3) رئیس کل بانک مرکزی موضوع دیگری را مطرح کرد و از تلاش بازارسازان برای دور کردن بازار از ثبات و ضربه زدن به انگیزه های فزاینده خبر داد. این یک اعتراف تلخ به ناتوانی است. خیلی تلخ است که بانک مرکزی یک کشور نفت خیز در برابر یکی دو صراف یا گروهی از صرافان یا ارزها اعلام بی کفایتی کند و تحرکات آنها را ریشه نوسانات بداند. تصور می کنم این جملات نوعی فرافکنی و گفتار درمانی است. به نظر می رسد رئیس کل بانک مرکزی به این ترتیب سعی دارد برای خود زمان بخرد تا بتواند از بحران عبور کند. اما این بحران گسترده با چنین روش های غیر اصولی و غیرعلمی حل نخواهد شد. حل بحران اقتصادی کشور مستلزم حل معضل تحریم ها و توسعه روابط ارتباطی با دنیای پیرامون است و سپس اصلاح اساسی نظام تصمیم گیری اقتصادی در کشور، راه دیگری وجود ندارد…

دیدگاهتان را بنویسید