دیپلماسی در پوشش سفارت آمریکا / تمامی اقدامات تجزیه طلبانه آمریکا علیه ایران

ساعت: 16:14
تاریخ انتشار: 1400/08/11
کد خبر: 1781077

برای تحقق سناریوهای فوق، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا به طور مخفیانه از گروه های تجزیه طلب حمایت کرد و خود او (اوایل تابستان 1979) میلیون ها دلار کمک از ناتو دریافت کرد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به گزارش صاحب نیوز؛ جدایی طلبی در فلسفه سیاسی کنش خروج از یک بدنه، حزب یا ارگان سیاسی است.

جدایی طلبی انواعی دارد و در تاریخ سیاست به اشکال مختلف و به دلایل متعدد ظاهر می شود. جدایی طلبی با فدرالیسم یا کنفدرالیسم سه مفهوم مجزا هستند و حتی ممکن است با آنها در تضاد باشند.

برنارد لوئیس در یک سخنرانی با موضوع «ایران در تاریخ» در مرکز موشه دایان دانشگاه تل آویو (18 ژانویه 1999) به طور مختصر به نقش ایران در تاریخ و تأثیر آن بر تمدن جهانی می پردازد. موضوع تجزیه ایران مطرح شده است. وی افزود: طی دو هزار سال گذشته هیچ کشور و قدرت خارجی نتوانسته تأثیری اساسی بر زبان و فرهنگ ایرانی که یکی از شاخصه های فرهنگ برتر است بگذارد و فرهنگ برتر همواره بر حقارت غلبه داشته است. لوئیس گفت. در سخنرانی. وی در کنفرانس بیلدربرگ به این نتیجه رسید که تنها راه مقابله با چنین فرهنگی، تخریب آن است و پیشنهاد کرد که ایران به اقوام مختلف تقسیم شود و بین کشورهای نوظهور (کردستان بزرگ، پوشونستان بزرگ و آذربایجان بزرگ) تقسیم شود.

یک دیپلمات آمریکایی به نام جان گریوز در یک سند “فوق محرمانه” سفارت آمریکا می گوید:

«هیچ یک از گروه ها، از جمله رهبران نیروهای مسلح سنتی، مدیران و تکنسین های غربی، سیاستمداران لیبرال دموکرات، ایده آلیست های مبارز و در نهایت افراط گرایان چپ، از جمله کمونیست ها، نمی توانند آشکارا کنترل را در دست بگیرند. قدرت عمل، زیرا همیشه این خطر وجود دارد که بنیادگرایان اسلامی که از حمایت بی دریغ توده ها برخوردارند، آنها را نابود نکنند. با این حال، بنیادگرایان اسلامی نیز آسیب پذیر هستند. به نظر من حداقل دو سناریو وجود دارد که می تواند باعث هرج و مرج شود و منجر به فروپاشی نهایی آنها شود.

سناریوی اول: جدایی نیروها از نارضایتی های نژادی و منطقه ای که در صورت برخورد نادرست می تواند منجر به تعطیلی نفت و رکود در اقتصاد سنتی شود یا ناسیونالیسم را چنان ناکارآمد کند که توده های مردم باید از ناتوانی و توانایی های خود ناراضی و ناامید شوند. رهبران اسلامی

سناریوی دوم: اختلافات بین دانش‌آموزان و دانشجویان نیز می‌تواند منجر به نارضایتی یا خشونت عمومی شود و به همان دوره چهل روزه شهادت منجر شود که منجر به سقوط شاه شد.

* جاسوسی در پوشش دیپلمات در سفارت آمریکا

مشاهده می شود که جاسوسان آمریکایی که در پوشش دیپلمات در سفارت آمریکا در تهران مستقر بودند، به فکر “ایجاد هرج و مرج در کشور” و سقوط نهایی جمهوری اسلامی در اوایل سال 1358 بودند که یکی از برنامه های آنها این بود. ایجاد شورش های همزمان توسط گروه های تجزیه طلب برای سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی که سفارت آمریکا به آن امیدوار بود.

برای اجرای سناریوهای فوق، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا به طور مخفیانه از گروه های تجزیه طلب حمایت کرد و در اوایل تابستان 1979 میلیون ها دلار کمک از ناتو و همزمان با پیکار دریافت کرد. او اولین نفری بود که در مبارزه مسلحانه علیه جمهوری نوپای جمهوری اسلامی وارد شد و به سرعت مبالغ هنگفتی و مقادیر زیادی سلاح دریافت کرد. او در رژیم صدام موفق شد. دولت آمریکا که در سال 1979 به دلیل شرایط نامناسب کشور در آن زمان تلاش زیادی برای حمایت از طرح های جدایی طلبانه گروه های مختلف انجام داد، آنقدر به موفقیت این طرح ها اطمینان داشت که یکی از سناتورهای آمریکایی به «انقلاب ایران سناتور جکسون در اکتبر 1979 در مصاحبه ای گفت: محکوم به شکست است و این کشور در آستانه فروپاشی است.

به دنبال این تلاش ها، در 14 مرداد 1359، تنها چند هفته پس از شکست کودتای نوج، رهبران عرب در نشست سران مرتجع عرب در شهر طائف، راه های مقابله با جمهوری اسلامی ایران را مورد بحث و بررسی قرار دادند. در این نشست خصوصی، به توصیه مقامات آمریکایی، سعودی ها طرحی را برای مقابله و جلوگیری از انقلاب اسلامی ارائه کردند که مبتنی بر ایجاد ناآرامی در مناطقی از ایران بود که جمعیت آن اکثرا سنی هستند.

موارد فوق بخشی از برنامه های دولت کارتر برای تجزیه ایران بود که در دولت های بعدی آمریکا ادامه یافت. تجزیه ایران و الحاق استان های آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی به جمهوری آذربایجان و این تنها بخشی از توطئه های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران است.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید