رضا کیانیان به سیم آخر زد/ نامه تند بازیگر معروف به رئیس جمهور

انصاف نیوز: رضا کیانیان بازیگر مشهور سینما به ابراهیم رئیسی نامه نوشت.

متن این نامه به شرح زیر است:

آقای رئیسی!

افزایش عجیب بلیت ورزشگاه آزادی/ چه نعمتی! برای مدیران ورزشی اسپند دود کنیم

در همان ابتدای ورودت خواستم چیزی برایت بنویسم که حتی با تمام قول هایی که می دهی، آمدنت چیزی را تغییر نمی دهد. اما طرفدارانت به من گفتند بی انصافی نکن! حداقل یک سال از حکومت این سید بگذرد.

بعد از یک سال دیگر در مورد آن صحبت نکردم زیرا آنچه واضح است نیازی به بیان ندارد.

اما تو رد نکردی چند بار گفتی: قول هایم را فراموش نکرده ام!
در مجلس، همزمان با ارائه بودجه سال آینده، «ناراحتی» خود را از وجود تورم ابراز کردید. تعجب اینجاست که شما نمی دانید که مسئول کنترل تورم دولت است و معمولاً سیاست های دولت باعث افزایش تورم می شود. همان طور که به دولت های گذشته گفتید!

در کنار سیاست های دولت چه وسیله ای می تواند باعث تورم شود؟ تورم یک پدیده ماورایی نیست. وقتی پول بدون پشتوانه چاپ می شود، تورم افزایش می یابد. وقتی ارزش پول ملی کاهش می یابد، تورم افزایش می یابد. بیشتر عرضه دلار در اختیار دولت است زیرا درآمد دلاری نفت و فرآورده های آن در اختیار دولت است.

شما مسئول مستقیم کاهش یا افزایش تورم هستید. قبل از انتخاب شدن، دولت های قبلی را مقصر تورم می دانستید، اما بعد از انتخاب خود مسئولیت کنترل تورم را بر عهده نگرفتید؟ مسئولیت تورم را به دیگران واگذار نکنید و به نمایندگان مردم ابراز «نارضایتی» نکنید!

آقای رئیسی! مدت هاست که تورم کمر مردم را از تولیدکننده تا مصرف کننده شکسته است. با آمدنت بیشتر و بیشتر شد.

همه اصناف ایران، هر چه کار کنند و به دست بیاورند، با افزایش تورم به باد خواهند رفت. درآمد ما هر روز کمتر و کمتر می شود. ما دوباره زندگی می کنیم، پول در می آوریم، تا فردا بی فایده تر می شود!

شما قول دادید که در صورت انتخاب شدن من ابتدا تورم را به نصف و سپس صفر می کنم. یعنی قبول دارید که افسار تورم در دست دولت است! این پولی که از درآمد ما کسر می شود کجا می رود؟

تورم یک مالیات پنهان است. اینطوری دستمزد کارمندان را پرداخت می کنید و همین باعث افزایش تورم می شود و بیشتر از جیب مردم خارج می شود. خواهی دید! این پایان وعده های شماست! شما همان راهی را که انتقاد می کنید طی می کنید.

شعارهای شما خیلی وقت پیش شروع شد. با تمسخر رقیب خود از دلار پنج هزار تومانی صحبت می کنید. اون قیمت دلاری که گفتی همه یادشونه. میدونی چرا؟ چون مردم عادی هم می دانند که شما و دوستانتان با این شرایط و این روند اقتصادی نمی توانید دلار را به پنج هزار تومان برسانید و هیچ، حتی نمی توانید جلوی رشد آن را بگیرید.

23 هزار تومان دریافت کردی و [تا به حال] شما به 44450 تومان رسیده اید. به یاد دارید زمانی که مجبور شدید اقتصاددانان را به صف کنید؟ فراموش کردی که اقتصاددان ها برای محدود کردن تورم گلوی تو و دوستانت را بریده بودند و گوش نکردی!

گفتی که داری گشت مدیریت راه می اندازی. که؟ این تور خیالی کجاست؟ برای کدام مدیران؟ همان حاکمانی که به سرکردگی معجزه هزاره سوم فهرستی از دزدان ثروت ملت به دست آوردند و مجبور شدند وارد این فهرست بلند شوند و منتشر کنند؟ همان رئیس جمهوری که سه هزار میلیارد زهکشی در زمان او فاش شد؟ همان رئیس جمهور که در زمان او بانک های عجیب رونق گرفت و سوء استفاده ها به اوج رسید، یک دکل نفتی گم شد، مطبوعات نابود شد، همان کسی که گشت ارشاد را در زمان خودش ایجاد کرد و مدیرانش و شما همین مدیران را برای کابینه خود دارید. شما دعوت به کار هستید.

قول یک میلیون خانه دادی! جایی که؟ چگونه با چه امکاناتی یادت هست خانه عشق تبدیل به خانه عذاب شد؟ آیا می خواستید همان پروژه شکست خورده را دوباره راه اندازی کنید؟ نمی فهمی که یک بار اتفاق افتاده، حتماً اتفاق افتاده است؟ چرا مشاوران شما چنین توهماتی را برای شما ایجاد کردند؟ مگه مملکت رو پادگان نمیبینی؟! فکر می کنید هیچکس دستور ساخت مسکن نداده است. یا اگر سفارش می داد تحویل نمی دادند

البته بعد از آمدنت دستورهای سریع، فوری و انقلابی دادی، مثل فقرزدایی قبل از عید نوروز. آیا متوجه شده اید که دولت به ترتیب جلو نمی رود؟ کشور نیاز به برنامه ریزی دارد. نه چهار ساله، نه هشت ساله، اما خیلی بلندتر.

معاون شما در حضور شما گفت که چندین نوع واکسن کرونا درست کرده‌اند و شما آنها را تشویق می‌کنید. البته او و سایر شاکیان چند میلیاردی گرفتند. او گفت که جهان غرب به دانش ما نیاز دارد. که شبیه درب قابلمه ای بود که با افتخار رونمایی شد. درب قابلمه ای که مثلاً ردیاب کرونا بود و در تاریخ جهان ثبت شد.
یادتان هست تا موج کرونا فروکش کرد با این خستگی پرستاران را فراموش کردید و تمام نمرات «بیست آفرین» را به چند دانشجوی جوانی که به بیمارستان مراجعه کردند دادید؟ موج بعدی که شروع شد دوباره نور چشمان شما پرستاران شد؟
بیا یاد پدر شوهرت بکنم همان که آرزوی دکتر محسن رضایی را برآورده کرد و توانست کشوری را فدرال کند و قوانین خودش را داشته باشد.

یادتان هست که گفتید اگر بیایید روابط ایران با کشورهای دیگر را تغییر می دهید؟

یعنی هنوز فکر می کنید این وعده ها و شعارها قابل تحقق است؟ یا به قول روزنامه جمهوری اسلامی شما به دنیای دیگری می روید؟

دیدگاهتان را بنویسید