سرعت تولید؛ جایی برای جنجال

سرعت تولید؛  جایی برای جنجال

هر روز صبح، این روزها با استرس احتمال انتشار اخبار مرگبار اعدام آغاز می شود. کشتن افراد تحت هر عنوانی باعث می شود عده ای از افراد جامعه متضرر شوند. اما کشتن یک نفر توسط قانون و دستگاه قضایی که به آن قتل قضایی می گویند، آثار و پیامدهای بسیار متفاوت و شدیدتری دارد. از پوشش رسانه ای آن در مقایسه با قتل معمولی گرفته تا فشار شدید روحی و جسمی بر محکوم علیه و خانواده وی قبل و در حین اجرای حکم، بسیار ترسناک و بی نظیر است.

تصور کنید فردی با اسلحه به شخصی حمله کرده و او را می کشد، حداقل قربانی استرس روحی و جسمی بسیار کمتری را به دلیل عدم آمادگی روحی متحمل می شود یا خانواده مقتول در اجرای چنین عملی توسط قاتل دخالتی ندارند. شبانه روز در یک حالت پریشانی روانی، بلاتکلیف و بی گمان درباره سرنوشت عزیزشان. این جنبه از پرونده ها بخشی از مشکلاتی است که حساسیت قتل قضایی یا مجازات اعدام را افزایش می دهد. تا امروز خبر اجرای دو حکم حبس ابد منتشر شده است. اعدام دو نفر از دست اندرکاران حوادث اخیر کشور اما نکته ای که مورد توجه افکار عمومی، کارشناسان و وکلای دادگستری قرار گرفت سرعت بالای رسیدگی است که ممکن است سایر مولفه های حقوق متهم را قربانی کند. سرعت رسیدگی و اجرای چنین احکام جانی نیازمند توجه در رسیدگی به بسیاری از پرونده هاست. همچنین عدم امکان اعاده ضمانت اجرا در موارد مختلف از جمله تجدید نظر، اشتباهات قضایی و غیره، موید اهمیت و دقت بالای رسیدگی به آنهاست. نظام آیین دادرسی کیفری در حقوق ایران اساساً فرآیندی سه مرحله‌ای را اتخاذ کرده است، به این صورت که در جریان دادرسی کیفری با سه مرحله تحقیقات مقدماتی در دادسرا، رسیدگی در دادگاه‌های بدوی و تجدیدنظر یا تجدیدنظر در آیین دادرسی کیفری. قانون پیش بینی شده است که پس از آن با توجه به امنیت احکام صادره، امکان اعمال آن در حوزه های احکام کیفری فراهم شود. در مواردی که محکومیت دادگاه صالح مربوط به اتهامات مستوجب اعدام (مانند محرم یا قیام یا هتک حرمت زمین یا قتل عمدی) باشد، محکومیت صادره ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ به متهم، ممکن است صادر شود. درخواست تجدید نظر کرد. به دیوان عالی کشور. ذکر این نکته ظاهراً ناشی از احساس ذهنی مردم از فوریت رسیدگی به پرونده های متهمان این روزها است. حکم یکی از متهمان که اجرا شد در کمتر از یک ماه سه مرحله دادرسی را طی کرد. از سوی دیگر، در شرایط کنونی کشور، اگر این موضوع را با یک پرونده حقوقی مقایسه کنیم، به اهمیت آن پی خواهیم برد. واقعیت این است که از لحظه ارائه درخواست قانونی تا صدور اجرائیه مشروط به مهلت مقرر و امکان اعتراض به تصمیم و غیره، اجرای یک تصمیم قانونی به طور متوسط ​​یک سال، یک سال زمان می برد. مثلاً از نوع مالی که خیلی کمتر از اینها اهمیت دارد قابل بحث است.

سوالی که مطرح می شود این است که دلیل این همه عجله در رویه ها چیست؟ این فرضیه را در نظر بگیرید که وکلای متهم یا خانواده متهم در صدد یافتن دلایل جدیدی برای اعمال مفاد ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری در مورد اعاده دادرسی هستند.

در خاطرات مرحوم استاد دکتر محمود آهوندی از قضات پاک و صاحب نظر در آیین دادرسی آمده است که در مواردی که قانون حکم اعدام را مقرر داشته است، با پایان یافتن تحقیقات و رسیدگی، ایشان و هیئت قضایی چند ماه صبر کنید تا حکم صادر و امضا شود. در حال حاضر دقت در دادرسی و توجه به مسائل اجتماعی نباید فدای سرعت رسیدگی شود و رسیدگی باید از قانون ماهوی برای تامین حقوق متهم تبعیت کند. اعمال گزینشی قانون به بهانه شرایط حساس کنونی و برخورد خشن با معترضان، روند عدالت در کشور را تحت الشعاع قرار داده و حاکمیت قانون را در سیستم قضایی کشور با تردید مواجه می کند. در این میان لازم به ذکر است که در این برهه حساس و حساس، دقت در دادرسی کیفری و رعایت تدابیر و حقوق دفاعی متهم از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در قانون، روایات قضایی و نظرات اساتید در شورای عالی انقلاب اسلامی بر آن تاکید شده است. رشته حقوق جزا و اعمال قانون به صورت سلیقه ای و یا با اعمال تبعیض قابل قبول نیست.

دیدگاهتان را بنویسید