شباهت در رد صلاحیت هاشمی و لاریجانی به این معناست که دیگر هیچکس در حلقه آنها نیست/ هاشمی گفت: «هرگز نباید قهر کنیم»

تشابه رد صلاحیت هاشمی و لاریجانی به این معناست که دیگر کسی در حلقه آنها نیست / هاشمی گفت

روز جدید مشاور سابق هاشمی رفسنجانی گفت: شباهت برکناری آقای هاشمی و برکناری لاریجانی این بود که مشخص شد برخی افراد حتی اگر 12 سال سخنگو بوده باشند دیگر در دایره خودی ها قرار نخواهند داشت. شورای عالی امنیت ملی، نماینده مجلس و وزیر.

پنج سال پیش در روز یکشنبه 19 دی ماه 1396 آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس وقت هیئت اعزامی در حوضه کوشک که متعلق به هیئت اعزامی بود دچار ایست قلبی شد و به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شد. . درگذشت هاشمی فضای سیاسی کشور را شوکه کرد.

مرحوم علی اکبر هاشمی رفسنجانی از چهره های تاثیرگذار و تاثیرگذار بعد از انقلاب در عرصه سیاسی کشور بود. از اوایل انقلاب فعالیت مدیریتی خود را از وزارت کشور که در آن زمان مدیر اجرایی کشور و مسئولیت شورای انقلاب اسلامی بود آغاز کرد. وی سپس سه دوره متوالی نماینده مجلس شد و سپس رئیس مجلس شد. هاشمی پس از پایان دوره ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای، ریاست جمهوری را بر عهده گرفت و به مدت هشت سال در این سمت بود. وی پس از پایان دوره ریاست جمهوری خود بار دیگر در ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرد اما به دلیل سمتی که در انتخابات داشت از حضور در مجلس انصراف داد. این در حالی است که هاشمی رفسنجانی از سال 1362 تا زمان مرگ در پنج دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری شرکت کرد و در هر دوره حضور داشت. او همچنین از سال 1968 تا 2016، یعنی تا زمان مرگ، رئیس شورای تشخیص بود.

گلمعلی رجایی مشاور سابق مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که آیا مرحوم هاشمی دارای شخصیت سیاسی معتدل و معتدلی بود، آیا امروز شخصیت سیاسی وجود دارد که بتواند نقش آیت‌الله را ایفا کند. هاشمی گفت: در تاریخ کشور هیچ جایگزینی برای شخصیت های بزرگ وجود ندارد و هیچ کس نتوانسته شبیه آنها شود، زیرا شخصیت های بزرگ دارای ویژگی هایی هستند که در طول چندین دهه تجربه به دست آورده اند و به دست آوردن این ویژگی ها آسان نیست. تجربیات. بنابراین فکر نمی کنم آقای هاشمی جایگزینی داشته باشد. دیگران ممکن است مکتب اعتدال را که او از دل اسلام بیرون کشیده است، علامت گذاری کرده و نمایندگی کنند، به شرط آنکه به همه احکام آن پایبند باشد. به این موضوع به عنوان یک شعار تبلیغاتی نگاه نکنیم و آن را فراموش کنیم. اعتدال مولفه های زیادی دارد از جمله اعتدال در استفاده از جناح ها، چهره ها و جریان های سیاسی، اما اکنون این مشکل دیده نمی شود و جریان های سیاسی کنار گذاشته شده و کشور از ظرفیت، تجربه و قدرت خود محروم شده است.

مشاور هاشمی در خصوص دلایل تاثیر تصمیمات کلان آقای هاشمی بر مسئولیت هایی مانند ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست و ریاست بر تناسب نظام، گفت: این موضوع سه جنبه دارد. در وجه اول آقای هاشمی بعد از امام تاثیرگذارترین چهره سیاسی و مدیریتی کشور بود. او به غیر از قوه قضائیه که ریاست جمهوری را نپذیرفت، سمت های دیگری نیز در کشور داشت. در بعد دوم، زمانی که آقای هاشمی به ریاست جمهوری رسید، کشور دوران پس از جنگ را سپری می کرد. پنج استان کشور به اشغال دشمن درآمد، روابط کشور با منطقه و جهان قطع شد و خزانه کشور تقریبا خالی بود. او باید در کشور جهش می کرد. آقای هاشمی بر اساس ویژگی بارز واقع گرایی خود توانسته است با تامین رفاه مردم ایران را به کشوری در حال توسعه و در حال توسعه برساند.

وی افزود: زمانی می گفت کشور، زیرساخت ها، بنادر و بسیاری از شهرها ویران شده است، شهرهای پشت جبهه نمی توانند پیشرفت کنند زیرا بودجه کشور برای جنگ و بخشی دیگر برای اداره کشور در نظر گرفته شده است. پولی برای پیشرفت کشور نبود، می گفتند پول نیاز است. ما برای ارتباط با کشورهای خارجی نیاز به پول داریم و امروز روابط ما با کشورهای خارجی خوب نیست و اگر قرار است پول وارد کشور شود باید روابط خود را با کشورهای خارجی بهبود ببخشیم نه به هر قیمتی. ما باید به سراغ خارجی ها برویم و با پول آنها دولت بسازیم. او معتقد بود که اگر به این شکل عمل کنیم، نباید تصور کنیم که این سرمایه داران می خواهند پیروز شوند. زیرا کسی که با خود پول می برد طبیعتاً می خواهد برنده شود.

رجایی گفت: آقای هاشمی در این زمینه به فکر بازی برد هستید. بهترین دوره روابط ایران با عربستان در زمان آقای هاشمی برقرار شد. این یک تجربه طلایی برای کشور بود که توانستیم کشوری را که بزرگترین نفت خاورمیانه را دارد جذب کنیم. با وجود همه مخالفت ها با ریاست ایران بر سازمان کنفرانس اسلامی، ملک عبدالله موافقت کرد و پس از پایان دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی، کنفرانس به تهران منتقل شد. آنها نتیجه واقع گرایی، تجربه و هوشمندی آقای هاشمی و بازگشت به شرایط حساس پس از جنگ بود که در آن مسئولیت را بر عهده گرفت.

این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که 5 سال از درگذشت آقای هاشمی می گذرد اما در دو انتخابات اخیر 98 و 1400 بسیاری از اصلاح طلبان رد صلاحیت شده اند، اگر آقای هاشمی اکنون زنده بود با این شرایط چگونه برخورد می کرد. گفت: آقای هاشمی چند کارکرد داشت. یکی از ویژگی ها به خاطر سابقه 59 ساله و دوستی با رهبری است که قدرت چانه زنی او با سایر افراد متفاوت است. ممکن است خیلی ها رئیس جمهور باشند، اما قدرت مذاکره را ندارند.

وی افزود: آقای هاشمی با قدرت مذاکره خود بارها رهبری را به وساطت در این مسائل ترغیب کرده و بارها رهبری قانع نشده و بارها اعلام کرده که وقتی اداره شرعی کشور با شماست من پایین هستم. نظر شما. این مهم است که بدانیم چه کسی می خواهد بازیگر شود.

رجایی ادامه داد: نکته بعدی این بود که آقای هاشمی گفتند به هیچ وجه نباید قهر کنیم. از سوی دیگر خواستار صبر و شکیبایی بیشتر و تمام قوا شد. وی در دولت سازندگی اعلام کرد که دولت من در آن زمان ترکیبی بود که دولت علی عسگر زرایی و عبدالله نوری نیز در آن حضور داشتند. لذا به اعتدال توصیه کرد. اگر الان بود و آقای رئیسی انتخاب می شد معمولا دستور می داد که کابینه را ترتیب دهید تا بتوانید از نیروهایی که سرمایه کشور هستند استفاده کنید. اصلاح طلبان بیش از سی سال است که در صحنه سیاسی ظاهر شده اند، خدماتی داشته اند، مردم در انتخابات دهه های مختلف به آنها رای داده اند، چند ده میلیونی، حیف است که کنار گذاشته شوند. حال این سوال دیگری است که چقدر به این حرفه ها توجه شده است.

غلامعلی رجایی در پاسخ به این سوال که بعد از آخرین سخنرانی در نماز جمعه آقای هاشمی در 26 تیر 88 که بعد از انتخابات همان سال بود، تحلیلی مطرح شد که آقای هاشمی خطاب به اصلاح طلبان چه دلایلی دارد. این تغییر؟» گفت: «من این رفتار را چرخشی نمی دانم. چون آقای هاشمی معتقد به اعتدال بود، با روحانیت ارتباط داشت و هیچکس نمی توانست آقای هاشمی را راست یا اصلاح طلب تعریف کند. آقای هاشمی در این زمینه عاقل بود. او معتقد بود که با هر دو طرف شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. گویی گاهی نظرات روحانیت و یا برخی اقدامات اصلاح طلبان در تعامل با دولت و رهبری را نادیده می گرفت. پس تنها بود.

وی افزود: شرایط سیاسی ایجاد شده و بعد از سال 88 نتوانست برای خواندن خطبه برود و مشخص بود که این آخرین خطبه خواهد بود. با حرکتی که در آن نماز جمعه برگزار شد و او متهم به افراط و طغیان شد و در هفته های بعد مشخص شد، ترجیح داد دیگر به نماز جمعه نرود. او قاعدتا برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 سعی در جذب اصلاح طلبان به سمت خود و همکاری با یکدیگر و با همکاری چهره های شاخصی چون علی اکبر ناطق نوری و سید حسن خمینی یادگار امام داشت. روحانی علیرغم آرای کمتر کاندیداتوری بود و در سال 94 که متشکل از اصلاح طلبان و اعتدال گرایان بود به سمتی که می خواستند حرکت کردند. در نهایت وقتی ایشان به نتیجه مورد نیاز خود رسید، اصولگرایان با آقای هاشمی قهر کردند و این رفتار پس از فوت ایشان نیز ادامه یافت.

گلمعلی رجایی درباره برکناری هاشمی در سال 92 و جزییات اظهارات حیدر مصلحی وزیر اطلاعات وقت محمود احمدی نژاد در نشست با اعضای هیات امنا گفت: فرم ویژه پرونده آقای هاشمی بود. . در این جلسه بررسی کردند که چه تصمیمی بگیرند و دلیل داشتند که آقای هاشمی اکنون 80 ساله است و نمی تواند کشور را اداره کند. اما وزیر اطلاعات به اعضای هیات امنا گفت که آقای هاشمی حدود 70 تا 80 درصد آرا را دارد و اگر این روند ادامه پیدا کند به 90 درصد می رسد. خلاصه دیگر این بود که اگر بیاید برای کشور قیمت دارد. بنابراین دو تصمیم می توان گرفت؛ یکی باید مانع ثبت نامش شود، دو بعد از ثبت نام باید فرصت رقابت را از او بگیریم. آنها دومی را انتخاب کردند و صلاحیت آنها برای انتخابات برآورده نشد. یعنی می گفتند پیر است و قدرت و توانایی اداره کشور را ندارد. دلیل دیگر مطرح شدن نام مهدی هاشمی در این جلسه بود که در آن هیات امنا گفت که این پرونده مربوط به یک نفر است. بالاخره معلوم شد تصمیمی گرفته شده و بعد اجرا کردند. به نظر من این یکی از اشتباهاتی بود که در طول چند دهه نظام شاهد بودیم.

وی همچنین درباره اینکه آیا برکناری علی لاریجانی می‌تواند با برکناری آقای هاشمی در این سال‌ها ارتباط داشته باشد، گفت: به نظر می‌رسد این دو تفاوت و شباهت‌هایی با هم دارند. هیات امنا دلایل رد صلاحیت لاریجانی را بیان کرد که آقای لاریجانی پاسخی تاریخی داد. یکی از شباهت ها این است که برخی افراد حتی اگر ۱۲ سال رئیس مجلس، دبیر شورای عالی ملی، نماینده مجلس و وزیر باشند، دیگر در دایره خودی ها نیستند. عذرخواهی برای رد صلاحیت آقای هاشمی بحث دیگری بود، اما مثلاً وقتی لاریجانی رد صلاحیت شد، تابعیت دخترشان را آوردند و او ثابت کرد که دروغ است. یا لاریجانی متهم به داشتن دیدگاه های چریکی بود، اما ثابت کرد که اینطور نیست و خود شورای نگهبان را مقصر نگاه چریکی می دانست.

دیدگاهتان را بنویسید