عباس عبدی: تیم مذاکره کننده هسته ای اعتماد به نفس پایینی دارد و افراد را نامشروع می داند

عباس عبدی: تیم مذاکره کننده هسته ای اعتماد به نفس پایینی دارد و افراد را نامشروع می داند

وی در گفت و گو با عباس عبدی به تحلیل دلایل و پیامدهای سکوت دولت اصلی و مسئولان وزارت خارجه در قبال مذاکرات برجام پرداخت.

بخش هایی از مصاحبه را بخوانید.

شرایط با توجه به وخامت حال حاضر پس از قطعنامه و احتمال واکنش های تند از سوی ایران، کالبد شکافی و آسیب شناسی چرایی سکوت دستگاه سیاست خارجی نسبت به محتوای مذاکرات و دلایل تشکیل منطقه وین پس از 11 مارس سال گذشته ضروری به نظر می رسد. . به نظر شما چرا جریان یکپارچه قدرت، دولت روحانی و به ویژه تیم مذاکره کننده و محمدجواد ظریف را به سیاسی کاری و عدم شفافیت در محتوای مذاکرات متهم کرد و گفت که به دلیل امتیازات گسترده مذاکرات دولت یازدهم و دوازدهم جزئیات را منتشر نکنید، اکنون در دولت اصلی حسین امیرعبدالهیان و به ویژه علی باقریکانی به عنوان معاون سیاسی و مذاکره کننده ارشد سکوت کرده اند؟

متاسفانه کمبود اطلاعات تنها به این موضوع (مذاکرات هسته ای و نشست وین) محدود نمی شود. در همه حوزه های دیگر نوعی محدودیت اطلاع رسانی وجود دارد که در عمل فضای رسانه ای و نقد داخلی را از جریان پرونده ها خارج می کند. به نظر من این موضوع عمدتاً ناشی از عدم اعتماد به نفس مذاکره کنندگان و تا حدودی ناآگاهی مردم است. از آنجایی که غرب به خوبی از جزئیات این مذاکرات آگاه است، فقط به نظر می رسد که ما نباید از این موضوع آگاه باشیم. سوال پیچیده نیست. سایر طرف های مذاکره کننده همه چیز را می دانند و فقط مردم ایران از محتوای مذاکرات مطلع نیستند. پس اگر مذاکره کنندگان قبلی در مذاکرات وین امتیازاتی به طرف مقابل دادند، آیا باید علناً به مردم اطلاع دهند تا افکار عمومی بفهمند تهران در این مذاکرات چه امتیازاتی به غرب داده است که نباید داده می شد؟ در عین حال، هیچ دلیلی برای پذیرش ادعاهای غیر منطقی این دولت وجود ندارد. پس درست است که دولت واقعاً روشنگری کند و محتوای مذاکرات را به مردم بگوید و مردم هم قضاوت خود را داشته باشند. البته این دولت می تواند هر تصمیمی بگیرد اما باید مسئولیت آن تصمیمات را بپذیرد و از آن دفاع کند. با این حال، من معتقدم مشکل اصلی برنامه دولت ممنوعیت جریان همه اخبار، اطلاعات و آگاهی مردم و افکار عمومی است تا به درک بهتر مشکلات جامعه کمک کند.

آیا این سکوت نشانه آن است که بر خلاف انتقادات قبلی، همین دولت در مذاکرات راه نازکی را در پیش گرفته است؟

به خاطر این سکوت مردم واقعا نمی دانند دولت در مذاکرات چه می کند؟ حتی معتقدم بسیاری در خود نظام از جزئیات و محتوای دقیق مذاکرات و رویکرد تیم مذاکره کننده بی اطلاع هستند و نمی دانیم که آیا اساساً تیم مذاکره کننده دولت فعلی در همان مسیر دولت قبل حرکت می کند یا خیر. و آقای ظریف. ما حتی نمی دانیم که این دولت مسیر و روند خاصی را در مذاکرات طی کرده است یا دو طرفه یا چندین بار؟! هیچ کس واقعاً جزئیات و محتوای مذاکرات را نمی داند تا به سؤال مهم شما به طور قاطع و قانع کننده پاسخ دهد. غربی ها اما برخلاف داخل کشور، مطابق با رویکرد و دیدگاه خود اطلاعات ارائه می کنند که البته برای قضاوت در مورد ما کافی نیست.

اگر این گفته صحت داشته باشد، اگر بنا به دلایلی شاهد توافق هستیم، نباید جزئیات این توافق منتشر شود؟ در این صورت پاسخ این جریان امتیازاتی که به غرب داده شده چه خواهد بود؟

این یکی از نکات عجیبی است که هیچکس جوابی برای آن ندارد. می توان گفت طرف ایرانی نمی خواهد بپذیرد که اطلاعاتی ارائه نمی کند.

چرا؟

اگر در صورت حصول توافق در نهایت باید متن آن توافق منتشر شود. آیا ممکن است متن توافق مهمی مانند مذاکرات وین منتشر نشود؟! پس مشخص است که تیم مذاکره کننده یا هر جریان دیگری نمی خواهد این توافق شکل بگیرد تا جزئیات توافق منتشر نشود. پس به طور نامحدود همین مسیر را طی می کنند. تیم مذاکره کننده برخلاف سیاست های رایج در این مسیر حرکت می کند. اگر واقعاً این گروه موضع خود را صحیح می داند باید به افکار عمومی و افکار عمومی اطلاع دهد تا همه بفهمند این جریان واقعاً چه استدلال یا توجیه و استدلالی دارد و در مذاکرات این مسیر را در پیش گرفته اند؟ در کل تقریبا می توانم بگویم که اطلاعات این حوزه نزدیک به صفر است.

چرا این دولت مانند دوران روحانی از همراهی خبرنگاران و رسانه های داخلی حتی رسانه های حامی آن در مذاکرات وین خودداری کرد؟ واقعاً در چادر روبروی کوبورگ وین جایی برای رسانه های خانگی وجود نداشت.

این بخشی از سیاست محدودیت اطلاعات است. متاسفانه این تنها مورد نیست. بدیهی است پس از جایگزینی نماینده سابق ایران در آژانس، هنوز نماینده فعالی در آژانس نداریم. اگر قرار است کشوری نماینده فعالی در آژانس داشته باشد، باید ایران باشد، اما بدیهی است که تنها کشوری که نماینده فعال ندارد ایران است. در حالی که با طیف وسیعی از مسائل پیچیده و حساس سروکار دارید. به نظر می رسد هیچ اراده ملموسی از سوی تیم مذاکره کننده برای رسیدن به نتیجه وجود ندارد. در نهایت همان سیاست های مشترک بر اساس دستیابی به توافق است، در حالی که عملا هیچ اتفاقی نمی افتد.

به نام یا بهتر است بگوییم به بهانه «محرمانه بودن» محتوای مذاکرات، آیا می‌توان در قبال مسائل رسانه‌ای و افکار عمومی سکوت کرد؟

اصولاً مذاکرات در وین را نمی توان مذاکرات سری دانست.

چرا؟

زیرا مذاکرات در وین چند وجهی است. مذاکرات چندجانبه ای که همه باید انجام دهند چگونه می تواند محرمانه باشد؟! اگر مذاکرات دوجانبه مثلاً بین ایران و عراق وجود داشته باشد، بله، مذاکرات می تواند محرمانه باشد. زیرا دولت یا شخص ثالث با محتوا و جزئیات مذاکرات آشنا نیستند. اما در مذاکراتی مانند مذاکرات وین که شامل ایران، چین، روسیه، آلمان، فرانسه، بریتانیا، آمریکا و اتحادیه اروپا می شود، چیزی به نام پنهان کاری وجود ندارد، چه برسد به پاسخ دادن به سوالات مخفیانه. و از ابهامات رسانه ها و افکار عمومی خلاص شویم. البته ممکن است طرفین در جریان مذاکرات سکوت کنند و از افشای جزئیات خودداری کنند تا به نتیجه برسند، اما این به دلیل محرمانه بودن محتوای مذاکرات نیست، بلکه به این دلیل است که فضای بیرونی خود را دارد. تفاسیر مخرب خود.تفسیر و تاثیر فضای مذاکرات را ترک نکنید تا روند مذاکرات به حاشیه نرود وگرنه چیزی به نام محرمانه حداقل در مورد مذاکرات وین اعمال نخواهد شد. از طرفی ممکن است بین خود اعضای تیم در هیئت ایرانی یا در هیئت مذاکره کننده سایر کشورها مسائل محرمانه ای وجود داشته باشد که سایر کشورها نباید از آن مطلع باشند، اما محتوای مذاکرات در دستور کار طرفین نمی تواند محرمانه باشد. ; چون با کشورهای مختلف مذاکره می شود. ضمناً با توجه به اینکه کشورهای رقیب از محتوا و دستور کار آن مطلع بوده و اتفاقاً از طرف ایرانی نیز از برخی از این مطالب مطلع شده اند، چگونه می توان مذاکرات وین را محرمانه تلقی کرد؟ بنابراین چنین بهانه ای به نام پنهان کاری یا به بهانه پنهان کاری معنا ندارد.

چرا این گروه نمی خواهند با همه رسانه ها نشست خبری برگزار کنند و به سوالات پاسخ دهند یا حداقل با رسانه های مربوطه مصاحبه کنند؟

پاسخ این سوال کاملا روشن است. زیرا این طیف تمایلی به پاسخگویی، پاسخگویی و اطلاع رسانی ندارند.

چرا چنین تمایلی وجود ندارد؟

زیرا نمی توانند از استدلال ها و استدلال های خود در برابر مردم، رسانه ها و افکار عمومی دفاع کنند. اما در کشورهای غربی، مقامات، مسئولان و اعضای تیم مذاکره کننده در کمیته های تخصصی مجامع خود برای پاسخ به سوالات نمایندگان حاضر می شوند و فیلم برخی از آنها پخش می شود. اتفاقا حتی از روزی که این تیم مذاکره کننده دولت مذاکره کننده را در دست گرفت، حتی مجلس یازدهم نیز از دایره زیر سوال بردن محتوای مذاکرات در وین خارج شده است. پیش از آن دولت، اعضای تیم مذاکره کننده دولت روحانی، از محمدجواد ظریف گرفته تا عباس اراکچی و دیگران، مرتب به مجلس احضار می شدند، مورد ضرب و شتم و گاه بدرفتاری قرار می گرفتند. این در حالی است که مجلس حتی اجازه چنین کاری را برای تیم مذاکره کننده دولت نمی دهد.

از علل و دلایل سکوت دستگاه سیاست خارجی که بگذریم، به نظر می رسد باید پیامدهای این سکوت را نیز تحلیل کرد; چرا که جمع آوری اطلاعات و داده های رسانه ها و کارشناسان داخلی ناشی از دیدگاه دولت و تیم مذاکره کننده نیست و همه تحت محتوای رسانه ها و دیپلمات های اروپایی و آمریکایی است. بنابراین، تحلیل‌ها و ارزیابی‌های داخلی بر اساس همین داده‌ها صورت می‌گیرد. از این منظر دولت سیزدهم با سکوت خود واقعا به فضای سیاسی، رسانه ای و دیپلماتیک غرب کمکی نمی کند؟

بله دقیقا. ضمناً یکی از اصلی ترین تناقضات در سیاست محدودیت اطلاعات این است که وقتی دولت از اطلاع رسانی مستقیم و شفاف می ترسد، عموم مردم کنجکاو، بی حوصله و تشنه اطلاعات، قطعا بیکار نمی نشینند و نگاه نمی کنند. اخبار آن رویداد مهمی مانند مذاکرات وین است که ابعاد و ابعاد زندگی خود را مستقیماً از منابع دیگر دنبال می کنند. از سوی دیگر رسانه ها متناسب با اهداف و علایق خود اخبار و اطلاعات را منتشر می کنند. در نتیجه مردم به ناچار تحت تأثیر فضای رسانه ای دیگران قرار می گیرند. همین سیاستمداران سپس به محدودیت اطلاع رسانی به مردم و کارشناسان اعتراض کردند که چرا اخبار و اطلاعات خود را از رسانه های غربی دریافت می کنند. اگر پیکان انتقاد متوجه این آقایان است چرا از اطلاع رسانی دقیق خودداری می کنند و فضای رسانه ای را می بندند و محدود می کنند و در اختیار دیگران می گذارند؟ این عدم پاسخگویی قطعا یکی از مهم ترین تضادهایی است که دولت سیزدهم به طور ضمنی سیاستی را در پیش گرفته است که عملاً برخلاف اهداف خود عمل می کند.

با توجه به این سکوت، تقریباً تمام تحلیل های داخلی را می توان به حدس و گمان رسانه ای محدود کرد. اکنون که وضعیت پس از مصوبه شورای حکام و مجموعه اقدامات چهارشنبه گذشته ایران بدتر و بدتر می شود، آیا جامعه رسانه ای کشور فارغ از هر طیف سیاسی می تواند دولت را ملزم به شکستن سکوت کند یا خیر؟ ?

رسانه های مستقل ایران چه کاری می توانند بکنند که نکرده اند؟ مثلا مصاحبه شما یکی از مواردی است که می تواند دولت را پاسخگو کند. سایر روزنامه نگاران می توانند با نوشتن مقاله، یادداشت برداری یا توییت کردن، این موضوع را به یک درخواست عمومی تبدیل کنند. البته متأسفانه در ایران، دولت ها عادت کرده اند که پاسخگوی رسانه ها، افکار عمومی و مردم نباشند و هیچکس نمی تواند یقه آن را بردارد.

چرا رسانه ها چنین قدرتی ندارند؟

چون اکثر رسانه های کشور رسانه مستقل نیستند. بیشتر این رسانه های داخلی، خبرگزاری ها، روزنامه ها و از همه مهمتر رسانه هایی که بیش از 95 درصد اطلاعات کشور را تشکیل می دهند، رادیو و تلویزیون ایران هستند که تابع سیاست های رسمی و فاقد استقلال رسانه ای هستند. بنابراین، تا زمانی که رسانه‌های ایرانی مستقل نشوند، نمی‌توانند وظایف و مسئولیت‌های واقعی خود را در جهت افزایش بهره‌وری مدیریت عمومی، کاهش فساد و پاسخ‌گویی دولت به درستی انجام دهند.

دیدگاهتان را بنویسید