لیلاز: دولت باید 4 چیز را کنترل کند و بقیه را رها کند چاره ای جز اجرای طرح فعلی نیست

لیلاز: دولت باید 4 چیز را کنترل کند و بقیه را رها کند چاره ای جز اجرای طرح فعلی نیست

روز جدید : در بهار 97 پنج پیشنهاد کتبی به دولت روحانی دادم. طرحی که دولت سیزدهم اجرا می کند دقیقاً همین است

سعید لیلاز، استاد دانشگاه، روزنامه نگار و تحلیلگر اقتصادی از حذف 4200 گوجه فرنگی انتقاد کرد.

روزنامه دنیای اقتصاد می نویسد: «سید لیلاز درباره طرح لغو ارز ۴۲۰۰ اظهار داشت: در بهار ۹۷ با ارز ۴۲۰۰ تومانی با دولت مخالفت کردم. در فوریه 2017، طرحی را که روسیه در بحران اخیر خود اجرا کرده بود، به معاون اول رئیس جمهور آقای جهانگیری پیشنهاد دادم. در همین راستا پیشنهاد کاهش مصرف ارز کشور را دادم.

لیلاز افزود: به نظر من این نبرد ایران و آمریکا نبرد مرگ و زندگی ملت ایران است و اگر از این چالش غرور آفرین خارج شویم آخرین چالش تاریخ ایران خواهد بود.

وی همچنین خاطرنشان کرد: در بهار 1397 پنج بار پیشنهاد کتبی به دولت روحانی دادم. طرحی که دولت سیزدهم دارد اجرا می کند در راستای طرحی است که من به دولت دوازدهم پیشنهاد دادم.

این تحلیلگر اقتصادی درباره طرحی که به دولت دوازدهم داده بود، گفت: در پیشنهاد من چهار مورد در کشور وجود دارد که باید کنترل شود. در این راستا فرضیات خود را بر اساس جنگ ایران و آمریکا بر اساس جنگ آخرالزمانی قرار دادم. این 4 فرض بر این اساس است

دو هزار کالری در روز باید تضمین شود
– حمل و نقل عمومی باید رایگان یا ارزان باشد
ملی کردن خدمات پزشکی و بهداشتی
و چهارم، تحصیل در دبیرستان طبق قانون اساسی باید رایگان باشد. ما باید چیزهای دیگر را رها کنیم. من تمام امکانات این طرح را فراهم کرده بودم و الان دولت سیزدهم در حال اجرای این طرح است.

لیلاز با اشاره به انتقادات به این طرح گفت: مخالفان این طرح دو ایراد عمده به آن دارند. یکی از دلایلی که وقتی می خواستیم این طرح را اجرا کنیم، مخالفت کردیم. دوم اینکه این طرح باید تکمیل شود و اصلاحات اساسی دیگری انجام شود. البته اصلاحات ناتمام بهتر از عدم اصلاحات است. این پیشنهادی است که باید به دولت اصلی ارائه شود.

وی ادامه داد: هر دو سال بعد از جنگ با تعدیل ها و عملیات هایی در دولت های مختلف مواجه می شویم که ممکن است تلفات جانی نیز در پی داشته باشد. این اصلاحات چیست؟ ما باید بتوانیم جلوی این تورم را بگیریم. زیرا تورم عامل این عدم تعادل هاست. تقریباً سه سال پیش قیمت بنزین بهبود یافت و به سطح جهانی رسید، اما با تداوم رشد نقدینگی بدون شک با حمام خون دیگری روبرو هستیم. البته آقای رئیسی با کمترین ناآرامی اجتماعی این طرح را به خوبی اجرا کرد. پیشنهاد ما به دولت این است که از علت اصلی تورم جلوگیری کند، زیرا علت اصلی تورم و عدم تعادل اقتصادی و فساد در این کشور رشد نقدینگی است که ریشه در فساد بانکی دارد.

زمانی که محمدرضا پهلوی در سال 1357 از ایران خارج شد، کل نقدینگی کشور در سال جاری تاکنون 400 میلیارد تن بوده است و ما اکنون هر دو ساعت یک بار این میزان نقدینگی را ایجاد می کنیم. تا پایان دولت خاتمی آن نقدینگی به 65 هزار میلیارد تن رسیده بود و اکنون هر 15 روز یک بار این حجم نقدینگی در کشور ایجاد می شود و منشأ همه مشکلات اقتصادی ایران از همین جاست. تورم ثابت ناشی از افزایش نقدینگی در کشور است. دولت ها سعی می کنند از ابزارهای خود برای سرکوب تورم استفاده کنند و این سرکوب در زمان دیگری رخ خواهد داد. دولت باید اصلاحات اساسی خود را انجام دهد و از فساد بزرگ جلوگیری کند. فساد در صنعت پتروشیمی در حال ظهور است و شاهد عدم تعادل در صنعت فولاد و صادرات ایران هستیم. منشأ آنها رشد چهار هزار میلیارد تنی نقدینگی در روز است.

این تحلیلگر اقتصادی در پاسخ به این سوال که واکنش مردم به این طرح را چگونه ارزیابی می کنید، گفت: در آخرین جلسه ای که با آقای رئیسی داشتیم گفتیم از واکنش مردم نترسید. وقتی فردی به پزشک مراجعه می کند و پزشک سرطان را تشخیص می دهد، کار پزشک این است که حقیقت را به فرد بگوید. من معتقدم روشنفکر واقعی کسی است که حقیقت را بگوید نه منافع خود را. پس چاره ای جز اجرای این طرح نداریم. تنظیماتی که قبلاً باید انجام می شد به دلیل فشاری که اکنون به این عملیات رسیده است به تعویق افتاد. اگر الان عمل نکنیم قطع می شویم.

لیلاز در پاسخ به این سوال که آینده اقتصاد چقدر می تواند قابل پیش بینی باشد، گفت: با برخی متغیرها و عوامل می توان پیش بینی و برآورد کرد. هر ذهن عادی می توانست حدس بزند که به دستور آقای ترامپ در دسامبر 2017 (دسامبر 2017) در ماه می یک انفجار قیمتی خواهیم داشت. در آن زمان این موضوع توسط رئیس کل بانک مرکزی (آقای همتی) مطرح شد وگرنه کشور از دست رفته بود.

وی در پاسخ به این سوال که چگونه می توان ایده درستی از این طرح داشت، گفت: معتقدم مردم ایران حق دارند هر عکس العملی نشان دهند. زیرا ذینفعان با تمام امکاناتی که در اختیار دارند باید این پیش بینی ها را انجام دهند. اما مشکل اینجاست که ما اکنون بر سر دوراهی قرار داریم که باید یا سقوط کنیم یا این هواپیما را فرود آوریم. پس ما چاره ای جز انجام این اصلاحات نداریم، مردم می فهمند. نکته این است که در یک دهه گذشته ما اقتصاد را رها کرده ایم و در ازای آن امنیت را گرفته ایم. امنیت در ایران موضوع مهمی است. حس دوستی نسبت به ایران در ایران افزایش یافته است، اما مسئولان باید متوجه باشند که تحمل مردم بی پایان نیست. البته باید توجه داشت که مردم ایران حتی اگر اعتراضی هم باشد آن را ابراز می کنند اما در آستانه تجزیه این کشور نیست.

این تحلیلگر اقتصادی ادامه داد: کوه آتشفشانی انقلاب اسلامی که بزرگ ترین اتفاق آن را در ایران نمی توان یافت اتفاق افتاده است و ما روی میراث آن نشسته ایم و از این منابع به صورت یک تریلیون ذره استفاده می کنیم. اما این منابع رو به اتمام است و جمهوری اسلامی باید فکری برای آن بکند. اگر دولت بخواهد این اصلاحات را انجام دهد باید بتواند تورم را زیر 20 درصد نگه دارد که این یک هدیه بزرگ برای فقرای ایران است و همچنین می تواند سالانه یک میلیون شغل ایجاد کند.

لیلاز گفت: من به آینده ایران بسیار خوشبین هستم. ما در حال عبور از این تحولات هستیم. روند گذار و توسعه در همه کشورهای جهان یکسان است و جمع جبری باید به این سمت برود. ما خود را بدترین می دانیم. همانطور که دوره ای را پشت سر می گذاریم که کشورهای دیگر انجام داده اند. به جز ترکیه، هیچ کشوری در خاورمیانه و شمال آفریقا در مورد ایران پیشرفت نکرده است و ما در پایان دوره گذار هستیم.

وی گفت: در سال 1396 نظریه ای به نام بناپارتیسم را مطرح کردم که فکر می کنم دولت آقای رایضی مقدمه آن است و این رسالت بناپارت این است که ما را از این بن بست رها کند و خواهد شد.

این تحلیلگر اقتصادی در پاسخ به این سوال که بهترین رویکرد برای گذراندن این دوره چیست، گفت: در صد سال گذشته توسعه در ایران به دلیل چهار عامل اصلی مهاجرت داخلی، رشد جمعیت، درآمدهای نفتی و عوامل بین المللی رخ داده است. سه عامل اول ناپدید شده اند، اما عنصر بین المللی باقی مانده است. من در پیش بینی علمی خود گفتم که ترامپ آخرین چالش برای ایران است. نفت دیگر نمی تواند در ایران ناآرامی جدی ایجاد کند.

وی در پایان گفت: به سال های 1400 تا 1410 بسیار خوشبین هستم و رشد اقتصاد ایران دو رقمی خواهد بود. از سال 1399 شاهد رشد اقتصادی در کشور بوده ایم. اما این رشد با کاهش 10 تا 12 درصدی قدرت خرید مردم در فاصله سال های 1397 تا 1398 مطابقت ندارد، اما ما از همه این بحران ها عبور کردیم.

دیدگاهتان را بنویسید