مروری بر تحولات جدید روابط ایران و آمریکا از زمان بسته شدن دفتر سیا ایران

مروری بر تحولات جدید روابط ایران و آمریکا از زمان بسته شدن دفتر سیا ایران

روز جدید رامین فهاری در یادداشتی به دیپلماسی ایرانی می نویسد: دولت بایدن برخلاف دولت ترامپ که مدام در حال تشدید تنش بین ایران و آمریکا است، اقداماتی را برای کاهش تنش با ایران انجام می دهد و ممکن است دفتر سیا در خاورمیانه را ببندد. راست .

در روزهای اخیر اخباری مبنی بر بسته شدن دفتر سیا در ایران و لغو تحریم ها علیه دو شرکت ایرانی از آمریکا در رسانه ها منتشر شده است، اما این موضوع از جنبه های مختلف قابل تحلیل است؛

اول اینکه دولت بایدن برخلاف دولت ترامپ که مدام در حال تشدید تنش بین ایران و آمریکا است، اقداماتی را برای کاهش تنش با ایران انجام می دهد و ممکن است بسته شدن دفتر سیا در خاورمیانه در همین راستا باشد.

دوم اینکه با افزایش تولید نفت شیل از ایالات متحده، نفت عربستان و خاورمیانه برای ایالات متحده اهمیت بیشتری پیدا کرده است، بنابراین امنیت عربستان سعودی و خاورمیانه برای ایالات متحده اهمیت کمتری پیدا کرده است و باعث شده است که ایالات متحده منطقه ایالت های ایران کاهش یافت. نکته دیگری که می توان اضافه کرد این است که عربستان سعودی برای ایالات متحده اهمیت کمتری پیدا کرده است و چین را به بزرگترین شریک تجاری عربستان سعودی تبدیل کرده است نه ایالات متحده. در نتیجه هیچ دلیل اقتصادی برای آمریکایی ها وجود ندارد که نگرانی های امنیت ملی خود را به طور کامل به عربستان سعودی مرتبط کنند و حضور چین به تدریج از اهمیت عربستان سعودی برای ایالات متحده می کاهد.

دلیل سوم که شاید دلیل اصلی آن باشد این است که موضوع مهار چین اکنون به اولویت اصلی سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است و ایالات متحده قصد دارد تا قبل از اعمال محدودیت از تمام نیروهای خود برای مهار چین و اولویت دادن به مهار چین استفاده کند. . ایران آمریکا را مجبور به استفاده از تمام نیروهای خود برای مهار چین کرده است.

علاوه بر موارد فوق، باید توجه داشت که تمرکز آمریکا بر مهار اتحاد جماهیر شوروی و سپس خاورمیانه، از جمله تهاجمات نظامی پس از جنگ سرد به عراق و افغانستان و تلاش برای مهار ایران، به چین منجر شد. فراتر از کانون توجه آمریکا و علاوه بر آن، حضور سرمایه گذاران آمریکایی و شرکت های چند ملیتی در چین در عدم تمرکز آمریکا بر افزایش قدرت چین و ظهور رقیب آمریکا در صحنه موثر بود. بین المللی شده است.

باید اضافه کرد که موضوع رقابت آمریکا و چین و شکل گیری جنگ سرد جدید بین آمریکا و چین که ممکن است بیشتر یک رقابت اقتصادی باشد، به خودی خود منجر به منافع ملی ایران می شود، اما این شرایط که اولین پیش نیاز ایجاد تعادل بین روابط ایران با غرب و شرق.

می توان اضافه کرد که دولت بایدن نیز پس از روی کار آمدن، سعی در کاهش درگیری ایران و اسرائیل داشت و نشانه آن شاید کاهش حملات پراکنده اسرائیل به ایران پس از روی کار آمدن بایدن و نگاه در این جنگ سرد جدید، آمریکا باشد. دولت در تلاش است با کاهش تدریجی تحریم ها و کاهش تنش با ایران، از ورود ایران به اردوگاه چین جلوگیری کند.

اگر به دلیل رفتار ناخوشایند آمریکا در گذشته، سیاست خارجی ایران به سمتی برود که در این جنگ سرد اقتصادی کاملاً به سمت شرق متمایل شود، این موضوع باعث تشدید درگیری های ایران و غرب و آمریکا می شود. ; برعکس، اگر ایران در اردوگاه غرب باشد، می تواند اختلافات منطقه ای بین ایران و شرکای چین، از جمله پاکستان و حتی شریک اقتصادی جدید چین، عربستان سعودی را دوباره برانگیزد و تمام انرژی مورد نیاز ایران را در اختیار ایران قرار دهد. بیشتر آن صرف توسعه اقتصادی، درگیری های منطقه ای با پاکستان، طالبان یا عربستان سعودی خواهد شد. در نتیجه به نظر می رسد بهترین سیاستی که می تواند منافع ملی ایران را در سال های آینده تامین کند، ایجاد تعادل بین غرب و شرق است.

دیدگاهتان را بنویسید