ناآرامی و ادامه تحریم ها فقر را عمیق تر خواهد کرد

ناآرامی و ادامه تحریم ها فقر را عمیق تر خواهد کرد

ابعاد چندگانه آثار اقتصادی ناآرامی‌ها و به گفته نگارنده یکی از اساسی‌ترین این آثار کاهش احتمال دستیابی به توافق هسته‌ای و افزایش تحریم‌های اقتصادی است که خود را در کاهش انتظارات تورمی نشان می‌دهد. در مبادلات تجاری و امنیت سرمایه گذاری ها. فعالان حوزه تولید معتقدند با موج جدید افزایش نرخ ارز – که در سه ماه گذشته با شوک دیگری مواجه شده است – با افزایش تورم، رکود تورمی و کاهش مبادلات تجاری مواجه خواهیم شد. این موارد از یک سو منجر به کوچک شدن کیک اقتصادی کشور و از سوی دیگر کاهش قدرت خرید مردم و افزایش فقر خواهد شد.

علی ربیعی در یادداشتی می نویسد: از دیگر اثرات کلان اقتصادی ناآرامی ها، تاثیرات بر شاخص های بازار کار ایران است که در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت ظاهر می شود. یکی از مهمترین شاخص های بازار کار، نرخ فعالیت اقتصادی است. در مجموع مشارکت اقتصادی در ایران کمتر از میانگین جهانی است. بالاترین نرخ مشارکت در سال های اخیر در سال 2017 44.5 درصد و در پاییز 2018 44.3 درصد بوده است.

با شروع همه گیری کووید، نرخ مشارکت در ایران کاهش یافته است و طبق آمارهای اخیر هنوز فاصله قابل توجهی تا رسیدن به نرخ مشارکت اقتصادی قبل از کووید داریم – نرخ مشارکت در سال 1400 معادل 40.9 و نرخ مشارکت است. در پاییز 1401 معادل 41 درصد است – مهمترین دلیل کاهش نرخ مشارکت کاهش امید به آینده و ناامیدی از امکان گذار به کار است. بنابراین کاهش نرخ بیکاری فعلی که ناشی از کاهش نرخ مشارکت است، از سوی برخی ناآگاهان با کاهش بیکاری واقعی اشتباه گرفته شده است. از منظر تحلیل امنیتی و جامعه شناختی، این بدترین سناریو برای سرمایه اجتماعی جامعه است. این روند حاکی از ناامیدی است که در روند شورش نفوذ می کند و ممکن است به عنوان ترمزی برای افزایش نرخ مشارکت با آهنگ قبل از کووید عمل کند.

اثرات اقتصادی در فضای جنسیتی – مهمتر از اشتغال عمومی، در شرایط فعلی مشارکت اقتصادی و اشتغال زنان اهمیت دارد. زنان دهه 60 بخشی از جامعه معترض بودند.

در ارتباط با ناآرامی های جامعه زنان، توجه به برخی شاخص های اقتصادی با دیدگاه جنسیتی مفید است. به عنوان مثال، میزان مشارکت اقتصادی زنان در ایران از 17 درصد فراتر نرفته است، در حالی که این میزان به طور متوسط ​​در جهان حدود 50 درصد است. این در حالی است که نرخ مشارکت اقتصادی مردان ایران بالای 60 درصد است. نرخ مشارکت اقتصادی زنان از 12 درصد در سال 93 به 17 درصد در سال 97 افزایش یافت که بالاترین میزان مشارکت زنان در دو دهه اخیر است. با این حال، پس از کاهش قابل توجه نرخ مشارکت اقتصادی در دوران کرونا، هنوز تا رسیدن به نرخ 17.6 فاصله داریم – که در مقایسه با میانگین جهانی همچنان پایین است (نرخ مشارکت اقتصادی زنان در پاییز 1401 برابر با 13 گزارش شده است. ٪) اساساً یکی از مشکلات اساسی کشور این است که توانمندسازی زنان از نظر بهداشتی و آموزشی افزایش یافته است. اما نمی توان از ظرفیت این افراد در جامعه در فعالیت های اقتصادی و سیاسی استفاده کرد. این بدان معناست که زنان موقعیت اجتماعی پیدا کردند اما نتوانستند کار کنند و با موانعی روبرو شدند. این موضوع علاوه بر زنان، در قشر متوسط ​​جامعه نیز صدق می کند. طبقه ای که از نظر حیثیت و فرهنگ معیشتی اختلاف طبقاتی دارد. بدون شک برخی از تغییر جویان ناآرامی های اخیر از این دسته اند. بدیهی است که این عدم تعادل به نحوی خود را نشان می دهد و بنابراین دلیل بعدی فمینیسم این ناآرامی ها را می توان به نابرابری در دسترسی زنان به فرصت های اقتصادی مرتبط دانست که پس از تقویت اثرات اقتصادی می تواند از نظر نابرابری جنسیتی تقویت شود. .

نتیجه گیری – با توجه به نکات ذکر شده در این یادداشت می توان گفت که آثار اقتصادی ناآرامی دارای ابعاد متعددی است که به نظر نگارنده یکی از اساسی ترین این آثار کاهش احتمال رسیدن به توافق هسته ای و افزایش تحریم های اقتصادی که منجر به انتظارات تورمی، کاهش تجارت و امنیت سرمایه گذاری می شود. فعالان حوزه تولید معتقدند با موج جدید افزایش نرخ ارز – که در سه ماه گذشته با شوک دیگری مواجه شده است – با افزایش تورم، رکود تورمی و کاهش مبادلات تجاری مواجه خواهیم شد. این موارد از یک سو منجر به کوچک شدن کیک اقتصادی کشور و از سوی دیگر کاهش قدرت خرید مردم و افزایش فقر خواهد شد.

به نظر من، این اغتشاشات و ادامه تحریم ها باعث تعمیق فقر خواهد شد. بیکار، اخراج از فضای مجازی، نداشتن طرح توسعه و عدم سرمایه گذاری جدید، ورود سالانه بیش از 700 هزار نفر – عمدتا با تحصیلات عالی – به بازار کار با ظرفیت محدود برای ایجاد شغل، عدم سیاست و توان کمک به صنعتگران و احتمال کوچک شدن شرکت ها به ویژه شرکت های زیر 50 نفر و … چشم اندازی از ظرفیت ناشی از فقر اعتراضی را نشان می دهد.

پیشنهادات سیاستی:

به گفته مصاحبه شوندگان، در چنین شرایطی سیاست هایی با هدف برون رفت از بحران ضروری است.

تدوین و اجرای سیاست های تضمینی برای افزایش امنیت سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران و کاهش تداخل مراجع نظارتی متعدد و گاه متعارض.

حرکت به سمت بودجه ریزی اجتماعی و عملیاتی

* کنترل مخارج دولت و جلوگیری از افزایش بی رویه بودجه برخی نهادها در بودجه 1402 و افزودن بودجه عمرانی.

* تدوین و اجرای سیاست های تامین مالی برای حمایت از بنگاه های خرد، کوچک و متوسط ​​و کاهش بار بانک ها در ارائه تسهیلات اعتباری.

تقویت و بهبود صندوق ضمانت صادرات به منظور افزایش ضمانت برای صادرکنندگان کالا و خدمات

اعمال سیاست های رفاه اجتماعی حامی فقرا در رابطه با اشتغال و سیاست های بازار کار به سیاست های رفاه اجتماعی برای ایجاد فضایی برای جذب افراد بیشتر بدون ترس از مقررات دست و پا گیر و موانع اشتغال.

دیدگاهتان را بنویسید