پاکستان روزی جدید در آستانه فروپاشی است

پاکستان روزی جدید در آستانه فروپاشی است

مجموعه ای از بلایا، از جمله سیل های فاجعه بار، فلج سیاسی، تورم انفجاری و تهدیدات تروریستی مکرر، پاکستان را به یک بحران تمام عیار تهدید می کند.

مرتضی حسین فرارو- مرتضی حسین خبرنگار سرشناس سایت روزنامه نگاری تحقیقی اینترسپت است. تمرکز آن بر مسائل امنیت ملی و سیاست خارجی است. او به عنوان تحلیلگر در برنامه های رسانه ای معروفی مانند CNN، BBC و NBC شرکت داشت.

بر اساس گزارش znetwork در سال گذشته، پاکستان به لبه پرتگاه کشیده شد. مجموعه‌ای از بلایا از جمله سیل‌های فاجعه‌بار، فلج سیاسی، تورم انفجاری و تهدیدهای مکرر تروریستی اکنون یک بازیگر کلیدی را در معرض خطر قرار داده است و احتمالاً وضعیت پاکستان به یک بحران تمام عیار تبدیل خواهد شد. همانطور که برخی کارشناسان هشدار می دهند، اگر بدترین اتفاق بیفتد، فاجعه ای که در پاکستان رخ می دهد، پیامدهایی فراتر از مرزهای آن کشور خواهد داشت.

عزیر یونس، مدیر ابتکار پاکستان در مرکز آسیای جنوبی در اندیشکده شورای آتلانتیک، گفت: این کشور 220 میلیون نفری دارای سلاح هسته ای است و درگیری ها و اختلافات داخلی جدی را تجربه می کند. جهان از هجوم پناهجویان و خروج تسلیحات از کشورهایی مانند سوریه و لیبی خوشحال نبود. اکنون باید گفت که هرگونه بی ثباتی در پاکستان عواقب بسیار بزرگتری نسبت به وضعیت لیبی و سوریه خواهد داشت.

اگر اقتصاد پاکستان در حالت مرگ باقی بماند و کمبود کالا و انرژی منجر به بحران سیاسی در خیابان‌های شهرهای بزرگ پاکستان شود، این وضعیت به شاخه پاکستانی طالبان و سایر گروه‌های تروریستی اجازه می‌دهد تا به دولت حمله کنند. وسعت مسیر مستقیم یونس که همچنین معاون گروه آسیایی یک شرکت مشاوره استراتژیک است، افزود: ما می‌توانیم شاهد تضعیف قابل توجه دولت پاکستان و توانایی آن در برقراری نظم باشیم.

اغراق کردن وضعیت فعلی پاکستان دشوار است. سلسله حوادث ناگوار اخیر همراه با سوء مدیریت مزمن، تهدیدی بالقوه مهلک برای نظام سیاسی پاکستان ایجاد کرده است. یونس که این وضعیت را “بدترین تهدید برای وحدت ملی پاکستان” توصیف کرد، گفت: “در حال حاضر سه بحران در پاکستان وجود دارد: یک بحران اقتصادی، یک بحران سیاسی و یک بحران امنیتی که از زمان سقوط کابل تشدید شده است. . . یونس وضعیت کنونی را “بدترین تهدید برای وحدت ملی پاکستان از سال 1971، زمان جنگ پاکستان با بنگلادش، که در نهایت منجر به استقلال بنگلادش شد” دانست.

ذخایر خارجی پاکستان بنا به گزارش ها به تنها 3.7 میلیارد دلار کاهش یافته است که به سختی برای چند هفته واردات انرژی برای فعال نگه داشتن شهرها و مشاغل شهری کافی است، در حالی که بدهی عمومی این کشور به 270 میلیارد دلار رسیده است. پاکستان به ویژه از جنگ روسیه علیه اوکراین ضربه شدیدی خورد. در کنار سایر کشورهای در حال توسعه، جنگ اوکراین برای پاکستان نیز به جنگی برای به دست آوردن گاز طبیعی مایع کمیاب تبدیل شده است که اسلام آباد در تامین آن شکست خورده است.

بار بدهی پاکستان، شهباز شریف، نخست وزیر پاکستان را مجبور کرده است که از صندوق بین المللی پول بخواهد کمک هایی را که اوایل سال گذشته به حالت تعلیق درآمده بود، از سر بگیرد. گفت‌وگوها در حالی ادامه دارند که طبق گزارش‌ها، صندوق بین‌المللی پول خواستار امتیازات دردناکی از اسلام‌آباد است، وضعیتی دشوار به‌ویژه در آستانه انتخابات بعدی که اواخر سال جاری برگزار می‌شود.

در همین حال، شواهدی وجود دارد که فشارهای اقتصادی بر اساسی ترین نیازهای پاکستانی ها تأثیر خواهد گذاشت. پاکستان در اواخر ژانویه با قطع برق سراسری بیش از 24 ساعت در سراسر کشور دچار خاموشی بی‌سابقه‌ای شد. اگرچه دلیل دقیق آن مشخص نیست، اما ممکن است مانعی بر سر راه توسعه در این کشور باشد.

یوسف نظر، تحلیلگر اقتصادی پاکستانی و مدیر سابق بانک می گوید: «ظرفیت تولید برق پاکستان به شدت به واردات مداوم سوخت وابسته است. می توانید تصور کنید اگر در شرایطی که کشور با تورم 40 درصدی مواجه است، شاهد قطعی برق یا حتی کمبود سوخت برای حمل و نقل باشیم، چه اتفاقی می افتد.

پاکستان در آستانه فروپاشی است. فروپاشی این قدرت منطقه ای مجهز به سلاح هسته ای چه معنایی برای جهان خواهد داشت؟

ترکیب بحران‌ها برای پاکستان مشکلی جدی است، به‌ویژه برای اقتصاد غرق در بدهی که فاقد رهبری سیاسی قوی و نخبگان مستبد است. در حالی که بسیاری از آسیا در چند دهه گذشته به تدریج ثروتمندتر و باثبات تر شده است، پاکستان همچنان فقیر، مشکل دار و بی ثبات است.

نظر می‌گوید: «در جریان جهانی‌سازی و آزادسازی تجارت که در قاره آسیا در دهه 1990 رخ داد، پاکستان به یک بازی قدرت بین نخبگان نظامی و غیرنظامی کشیده شد. بحران کنونی مدت ها قبل از جنگ در اوکراین شکل گرفت و نمونه ای از این جمله است که “این آخرین نی بود”.

اقتصاد پاکستان مدت‌هاست که با یک سری سیاست‌های بسیار فاسد مشخص می‌شود که برای یارانه دادن به نخبگان غیرنظامی و مقامات نظامی طراحی شده‌اند، در حالی که اکثریت قریب به اتفاق جمعیتی که در صنایعی مانند کشاورزی و نساجی کار می‌کنند نادیده گرفته می‌شود. با این حال، به نظر می رسد که هجوم پول های خارجی که به شیوه های زندگی تجملاتی نخبگان پاکستان کمک مالی می کند در حال خشک شدن است.

عربستان سعودی، یک اهداکننده قدیمی به پاکستان، ماه گذشته اعلام کرد که بسته‌های کمک‌های خارجی آینده با اصلاحات بازار داخلی مرتبط خواهد بود، هشداری واضح برای دریافت‌کنندگان از جمله مصر و پاکستان، که ویژگی‌های اقتصاد آنها با بخش‌های عمومی و کنترل نظامی متورم است. تبدیل شده اند

امارات متحده عربی اخیراً تعهد مالی به پاکستان داده است، اما این مبلغ به سختی برای پوشش واردات کالاهای حیاتی برای چند هفته آینده کافی است. در همین حال، چین، که 30 درصد از بدهی پاکستان را در اختیار دارد، تا کنون تمایلی به مذاکره مجدد در مورد شرایط از خود نشان نداده است، در حالی که ایالات متحده به دنبال خروج تلخ خود از افغانستان تا حد زیادی از منطقه خارج شده است.

روابط پاکستان با همسایه هند، که از نظر اقتصادی تحت یک دولت ملی گرای هندو در حال رونق است، نیز هیچ نشانه ای از بهبود را نشان نمی دهد. بسیاری از مردم در مورد آنچه هند و پاکستان را از نظر مسیر اقتصادی آنها متمایز می کند صحبت می کنند، به خصوص که مسیر پاکستان تا دهه 1980 مثبت تر بود.

مایکل کوگلمن، معاون مدیر برنامه آسیا در مرکز ویلسون، می‌گوید: «عوامل زیادی وجود دارد که می‌توان آنها را سیاست نامید. با این حال باید در مورد موضوع اولویت ها و اقدامات نخبگان نیز صحبت کرد. هند تلاش هایی را برای اجرای سیاست هایی انجام داده است که به مواردی مانند آموزش همگانی و دسترسی به مراقبت های بهداشتی نزدیک است، در حالی که در پاکستان حاکمان به سادگی نیازهای اقتصادی مردم را نادیده می گیرند.

بحران اقتصادی با بی ثباتی سیاسی همراه است که می تواند دولت را تضعیف کند و هر سال اداره پاکستان را دشوارتر کند.

عمران خان پس از برکناری از قدرت در سال گذشته در میان بن بست با ارتش، که به ادعای وی در توطئه ای به رهبری ایالات متحده برای سرنگونی او شریک بود، تظاهرات گسترده ای را برای انتصاب مجدد خود به عنوان نخست وزیر برگزار کرد.

در میان موجی از کشتارهای هدفمند و دستگیری متحدان و حامیان، عمران خان در نوامبر گذشته در یک سوء قصد مجروح شد و در جریان یک گردهمایی انتخاباتی توسط یک مرد مسلح مورد اصابت گلوله قرار گرفت. عمران خان، که یک چهره قطبی در سیاست پاکستان محسوب می شود، طرفداران زیادی دارد. اگر او ترور شده بود، تصور اینکه پاکستان درگیر درگیری های داخلی گسترده می شد، آسان به نظر می رسد.

در حال حاضر، همه احزاب سیاسی بزرگ در تلاش هستند تا کشور را علیرغم اختلافات شدیدشان دست نخورده نگه دارند و ارتش همچنان داور قدرتمند نهایی سیاست پاکستان است. با این حال، دعواهای سیاسی مسموم و تغییرات مکرر رهبری، نظارت مسئولانه بر اقتصاد کشور را دشوارتر کرده و پاکستان را در مسیر مشکلات بزرگتر قرار داده است.

عارف رفیق، یکی از همکاران مؤسسه خاورمیانه و کارشناس پاکستان، گفت: «فروپاشی دولت در پاکستان بعید است، اما ممکن است شاهد یک بحران اقتصادی عمیق باشیم که بسیاری از پاکستانی‌ها را به زیر خط فقر می‌کشد و کالاهای اساسی را در این کشور غیرقابل‌قبول می‌کند. کردستان باعث افزایش ناامنی غذایی و خشم مردم خواهد شد. این می تواند پیامدهای سیاسی واقعی نه تنها برای احزاب سیاسی بلکه برای ارتش پاکستان نیز داشته باشد. اگر نتوانید نیازهای اقتصادی مردم را برآورده کنید و فقط با زور پاسخ دهید، فقط خشم را افزایش می دهید.»

پاکستان

در ماه های اخیر، پاکستان شاهد تجدید حیات تروریسم توسط گروه های رادیکال و نیز شبه نظامیان قومی بوده است. شاخه پاکستانی طالبان که در جریان حملات خود شهروندان پاکستانی را کشته است، ماه گذشته با یک حمله انتحاری هولناک که منجر به کشته شدن بیش از 100 نمازگزار در نماز جمعه در یک مسجد شد، بازگشت خود را اعلام کرد. این حمله هشداری است مبنی بر اینکه بی ثباتی در همسایه افغانستان، که ده ها هزار نفر را در طول دو دهه گذشته اشغال آمریکا گرفته است، می تواند دوباره پاکستان را تحت تأثیر قرار دهد.

علاوه بر این، سیل تاریخی سال گذشته که تقریباً یک سوم خاک پاکستان را زیر آب برد و جان میلیون ها نفر را در پاکستان ویران کرد و میلیون ها شهروند فقیر آن کشور را آواره کرد، بر وزن بحران اقتصادی و سیاسی پاکستان افزود.

اگرچه تا حدودی می توان این فاجعه را به تغییرات آب و هوایی ناشی از کشورهای ثروتمند نسبت داد، اما واقعیت این است که کمک های بین المللی کند و کمیاب بوده و پاکستان با این حجم از مشکلات تنها مانده است.

آصف علی زرداری، نخست وزیر سابق، که به فساد شخصی شدیدش معروف است، یک بار به دیپلمات آمریکایی ریچارد هالبروک گفت که پاکستان “بزرگتر از آن است که شکست بخورد”. او پاکستان را به بانک‌های آمریکایی تشبیه کرد که کمک‌های مالی عظیمی برای جلوگیری از سقوط در سال 2008 دریافت کردند. بحران‌های چندگانه کنونی، که ممکن است بدترین بحران در تاریخ کشور باشد.

رفیق می‌گوید: «بی‌اطمینانی بزرگ وجود دارد، زیرا مردم نمی‌دانند که آیا پاکستان امسال وام‌های خارجی خود را نکول می‌کند یا خیر». شاخص های اصلی اقتصادی پاکستان روند نزولی دارد و فعالیت در اقتصاد پاکستان با ریسک بالایی همراه است. مشاهده هیچ چشم اندازی از ثبات در این کشور دشوار شده است، زیرا مشروعیت دولت به توانایی آن در مدیریت اقتصاد بستگی دارد و وضعیت اقتصادی در آینده قابل پیش بینی بهبود نخواهد یافت.

دیدگاهتان را بنویسید