چرا فاصله زمانی بین بحران ها در ایران کوتاه شده است؟

چرا فاصله زمانی بین بحران ها در ایران کوتاه شده است؟

در تحلیل ابعاد اقتصادی ناآرامی های اخیر باید به چند بعدی بودن آثار نیز توجه کرد. بعد زمانی آثار، بعد مقیاس و بعد جامع. یافته های گفت و گو با تعدادی از فعالان اقتصادی نشان می دهد که از نظر بعد زمانی، برخی از اثرات اقتصادی این بحران اجتماعی، آثار کوتاه مدتی است که به سرعت و در روزهای پس از بحران قابل مشاهده است، در حالی که برخی اثرات متوسط ​​و متوسط ​​است. درازمدت و در لایه های زیرین فواصل زمانی تعیین می شود.

علی ربیعی، وزیر اسبق وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در یادداشتی نوشت: اولین نکته مهم در هر بحرانی، یافتن علت بحران است. هیچ بحرانی به خودی خود ایجاد نمی شود. در گونه شناسی بحران ها، دو گروه بحران های انسان ساز و بحران های طبیعی در نظر گرفته می شود. بسیاری از بحران های طبیعی اخیر نیز ناشی از دخالت انسان در طبیعت بوده است. زیرا گزارش توسعه انسانی 2020 گسترش همه گیری کووید-19 را به عنوان دستاوردی از اقدامات انسانی می داند. اگرچه برخی از بحران های طبیعی ناشی از مداخله انسان است، اما بحران های اجتماعی بدون شک ناشی از سیاست های انسانی به ویژه سیاست های دولت است.

دومین نکته مهم در تحلیل بحران این است که هیچ بحران اجتماعی به طور ناگهانی رخ نمی دهد. مطالعات نشان می دهد که عوامل خارجی تنها می توانند بحران های ناشی از بیماری های مزمن طولانی مدت را تشدید یا تسریع کنند. برداشت نگارنده از 40 سال پژوهش بحران اجتماعی نشان می دهد که از یک سو بحران ها در طول زمان کوتاهتر شده اند و از سوی دیگر از بحران های تک علتی به بحران های ترکیبی چند علتی تبدیل شده اند.

با مقدمه فوق لازم است ریشه های بحران را به درستی تحلیل کرد و مشکلات و زمینه های بحران را درک کرد. با توجه به اصول علم مدیریت، در صورت عدم تشخیص واقعی و یافتن علل بحران، می توان انتظار بحران جدیدی با ابعاد عمیق تری داشت. این در حالی است که سندرم قدرت تمایل به فرافکنی و تبیین مشکلات با سوگیری تاییدی دارد و بر اساس تئوری اسنادی به مستندسازی علل فراتر از اقدامات و سیاست ها تمایل دارد و اتفاق می افتد که صورت مشکلات یا پاک می شود یا برعکس. علم مدیریت بحران مدعی است که در کنار تحلیل صحیح مشکلات، نیازمند درک صحیح از اثرات بحران نیز هستیم. به عنوان یک قاعده کلی، در همه اشکال بحران، شرایط هرگز به شرایط قبل از بحران باز نمی گردد.

پدیده ها، بازیگران و به ویژه در بحران های اجتماعی، حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و امنیتی نمی توانند با همان روش ها و کارکردهای قبلی کار کنند. معتقدم همانطور که عدم تحلیل صحیح علل بحران منجر به ایجاد بحران جدید و عمیق‌تر می‌شود، تبیین نادرست اثرات بحران نیز تنش‌هایی را بین محیط و سیاست‌ها ایجاد می‌کند و بحران‌های جدیدی را به دنبال خواهد داشت. به عبارت دیگر، این بار جمعیت ناراضی و معترض با تجربه ای جدید از عدم احساس حل مشکل و ناامیدی مضاعف و عمیق تر اعتراض خواهند کرد. بنابراین، تحلیل دقیق آثار بحران، سیاست های اصلاحی را ممکن و مؤثر خواهد کرد. در این یادداشت و یادداشت های بعدی تلاش خواهد شد تا به اثرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بحران اجتماعی اخیر پرداخته شود. با توجه به اینکه به نظر من علت و زمینه اصلی بحران اجتماعی در پاییز 1401 ریشه های مزمن اقتصادی و سرخوردگی عموم مردم از بهبود شرایط اقتصادی بود، لذا در بررسی آثار ابتدا باید به کارهای اقتصادی

کارهای اقتصادی چند بعدی: در تحلیل ابعاد اقتصادی ناآرامی های اخیر باید به چند بعدی بودن آثار توجه کرد. بعد زمانی آثار، بعد مقیاس و بعد جامع. یافته های گفت و گو با تعدادی از فعالان اقتصادی نشان می دهد که از نظر بعد زمانی، برخی از آثار اقتصادی این بحران اجتماعی، آثار کوتاه مدتی است که به سرعت و در روزهای پس از بحران قابل مشاهده است، در حالی که برخی آثار متوسط ​​و متوسط ​​است. درازمدت و در لایه های زیرین فواصل زمانی تعیین می شود. اثر اقتصادی کنترل اینترنت بر حجم فروش و درآمد کسب‌وکارهای کوچک وابسته به پلت‌فرم‌های دیجیتال، اثری سریع و کوتاه‌مدت در نظر گرفته می‌شود.

بررسی های دقیق نشان می دهد که حدود 3 میلیون کسب و کار به بسترهای اینترنتی وابسته هستند و اشتغال 12 میلیون نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم به اینترنت وابسته بوده است. با در نظر گرفتن ضریب خانوار 2.3 نفر، تعداد افراد در معرض فقر یا سقوط به دهک های پایین، عمق نگرانی مشخص می شود. در حالی که ابعاد عملکرد اقتصاد از این بحران در بلندمدت چند بعدی و پیچیده است. از منظر جامعیت ابعاد اثر، اثرات اقتصادی را می توان به اثرات مستقیم و غیرمستقیم طبقه بندی کرد. در حالی که کاهش فروش کسب و کارهای وابسته به پلتفرم های دیجیتال را می توان به عنوان اثرات مستقیم اقتصادی طبقه بندی کرد.

اما اقتصاد از طریق کانال عدم اطمینان ایجاد شده در شرایط کنونی و انتظارات ناشی از آن ابهامات به طور غیرمستقیم تحت تأثیر ناآرامی ها قرار گرفته است.

تقویت تحریم‌های اقتصادی و کاهش احتمال توافق هسته‌ای از جمله مواردی است که پس از ناآرامی‌ها محقق شده است و تأثیرات آن بر اقتصاد و زندگی جامعه ایران در میان‌مدت و بلندمدت به‌طور غیرمستقیم محسوس خواهد بود. در تحلیل اثرات اقتصادی، تحلیل جامعیت اثربخشی مردم از اثرات اقتصادی نیز حائز اهمیت است. به عبارت دیگر توجه به جامعه اقتصادی در قالب مصرف کنندگان و تولیدکنندگان تحت تأثیر اثرات اقتصادی اغتشاشات در تمامی ابعاد آن است. نکته مهم این است که در درک اثرات اقتصادی این جامعه باید به عوامل روانی و رفتاری مصرف کنندگان و تولیدکنندگان توجه شود. آنچه تحت تأثیر عدم اطمینان در اقتصاد قرار می گیرد، می تواند انتظارات متفاوتی را به همراه داشته باشد زیرا تأثیرات خود را بر فقر یا رفاه مصرف کننده و همچنین رکود یا رونق تولید نشان می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید