ابتدا کاهش کسری عملیاتی و در این راستا کنترل جدی هزینه های جاری دولت به ویژه دستمزدها در دستور کار قرار گرفت. این به معنای اراده برای محدود کردن تورم تحریکآمیز موروثی است. البته در کنار رشد بیشتر دستمزدهای پایین و رشد کمتر دستمزدهای بالا.
دوم، کاهش 5 درصدی نرخ مالیات شرکت ها، بازپرداخت بخشی از بدهی دولت و افزایش سرمایه بانک های دولتی به همراه مشوق های صنعت بورس عباراتی بود که هدف آن کمک به افزایش تولید بود. این در حالی است که با توجه به سیاست افشای فرار مالیاتی، کل درآمدهای مالیاتی نسبت به عملکرد امسال نزدیک به 50 درصد افزایش یافته است.
سوم، کاهش خدمات اجباری بانکی به دلیل مشکلات ترازنامه ای اکثر بانک های دولتی و کاهش اتکای بودجه به فروش اوراق دولتی و همچنین افزایش واقعی درآمدهای نفتی از دیگر ویژگی های این لایحه بود.
اما برای برخی اصلاحات از جمله ساختار هدف درآمدها و هزینه ها در تبصره 14 و همچنین صندوق های اشتغال و دادگستری استان ها (تبصره 18) این لایحه نتوانست به الگوی مطلوب دست یابد.
نقاط ضعف در مصوبات کمیته مشترک
وزیر اقتصاد در ادامه سخنان خود با ایرادات وارده به مصوبات کمیسیون تلفیق مجلس بیان کرد: تصویب کمیسیون تلفیق لایحه 1401 حاوی لحظات مثبتی در بعد اقتصادی است که جا دارد از نمایندگان محترم مجلس تشکر کنیم اما از نظر راهبردی برخی اقتصادی سیاست ها، لایحه تغییر دولت:
اولاً تغییر مفروضات درآمدهای نفتی در حساب (اعم از افزایش قیمت و افزایش حجم صادرات نفت) و افزایش درآمدهای نفتی مربوط به تبصره 14 به معنای وابستگی بیشتر بودجه به نفت است. حساب دولتی باید از بازگشت به دوران اعتیاد به نفت اجتناب کرد. باید از تجربه شکنندگی درس گرفت.
دوم، افزایش 20 تریلیون تنی درآمد مالیاتی به حسابی که خود بالاترین درآمد ممکن را داشت، یعنی 20 تلاش درآمد غیرقابل اعتماد.
ثالثاً، الزام به فروش 130 هزار میلیارد تنی سهام شرکتهای دولتی برای تأمین منابع صندوقهای بازنشستگی و امثال آن، از نظر اقتصادی ادامه روند معیوب «خصوصیسازی مبتنی بر بدهی» و آثار منفی آن بر عملکرد فروش بنگاهها تلقی میشود. و بازار سرمایه غیرقابل انکار است. دولت و مجلس باید عمدتا مشکل صندوق های بازنشستگی را حل کنند.
چهارم، افزایش حدود یک تریلیون تنی تسهیلات تکلیفی بانک های دولتی که اغلب دارای مشکل ترازنامه هستند، یا به معنای عدم تحقق تکالیف بودجه از همان روز اول است و یا دامنه مشکلات شبکه بانکی را افزایش می دهد. . من به عنوان طرفدار نظریه «مدیریت اعتبار» و حمایت از نقش بانک ها در توسعه اقتصاد ملی، این روش تسهیل اجباری را برای اقتصاد ایران مفید نمی دانم.
جهت گیری تبصره های 14 و 18 در مصوبه تلفیق ادامه دارد
هندوزی در پایان نوشت: امیدوارم با همفکری تیم اقتصادی دولت و مجلس شورای اسلامی، در جلسه علنی مجلس، ضعف های موجود در روند تصویب به حداقل برسد. اولین سند مشترک اقتصادی دولت و مجلس زمینه رشد عادلانه را در کنار آسیب ناپذیری و مقاوم بودن اقتصاد ایران فراهم کرد.