تجاوز وحشیانه دو پسر به یک فروشنده عطر

دختر جوانی که به صورت آنلاین عطر و ادکلن می فروخت، وقتی آدرس منزل خود را به خریدار داد تا برای تحویل کالا برود، اصلاً تصور نمی کرد که او و دوستش مورد حمله و سرقت قرار بگیرند.

چندی پیش دختر جوانی به پلیس مراجعه کرد و ماجرای وحشتناکی را که برایش اتفاق افتاده فاش کرد و گفت: من یک فروشنده مجازی عطر و ادکلن هستم و در اینستاگرام کار می کنم. چند روز پیش مرد جوانی عطری سفارش داد و من آن را برایش تهیه کردم و بعد از آن مجبور شد برای تحویل کالا به من مراجعه کند.

زنگ در را که زدم به سمت در رفتم و دو پسر جوان را دیدم. زمانی که متوجه شدند من تنها هستم بلافاصله به من حمله کردند، سپس با تهدید و زور وارد خانه شدم و پس از حمله کارت بانکی ام را نیز به سرقت بردند.

پس از شکایت دختر جوان، به دستور بازپرس، وی توسط پزشکی قانونی ویزیت شد و کارشناسان تایید کردند که وی مورد تعرض قرار گرفته است.

به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری متهم آغاز شد و سرانجام پس از گذشت 4 ماه از این حادثه، کارآگاهان توانستند یکی از متهمان را دستگیر کنند. با توجه به بی نتیجه ماندن تلاش برای دستگیری مظنون اصلی پرونده که خریدار عطر بود، پرونده برای تحقیقات و تحقیقات تکمیلی به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

متهم وقتی نزد قضات حاضر شد گفت: روز قبل من و دوستم برای تحویل عطر به خانه این دختر رفتیم، نمی دانستم دوستم چه برنامه ای دارد، او فقط به من گفت که عطر سفارش داده و من می خواهم. برای تحویل دادن آن، اما وقتی به خانه دختر جوان رفتیم، دوستم از من خواست برای سرقت وارد خانه او شوم.

من هم قبول کردم اما دوستم به این دختر تجاوز کرد و من کاری نکردم فقط کارت بانکی او را دزدیدم و مبلغی را از حسابش برداشت کردم. برای فریب پلیس، مبلغ مورد نظر را از کارت دختر جوان به کارت دیگری واریز کردم و پس از چندین بار انتقال پول به کارت های مختلف، آن را پس گرفتم.

شاکی پس از شنیدن اظهارات این پسر گفت: او دروغ می گوید; او هم به من حمله کرد.

سپس در حالی که گریه می کرد، ادامه داد: واردکننده عطر و ادکلن از خارج از کشور هستم و به صورت آزاد کار می کنم. با شیوع کرونا تصمیم گرفتم به صورت مجازی کار کنم، بنابراین اجناس را سفارش می‌دادم و از خارج برایم می‌آوردند، سپس وقتی سفارش‌ها می‌آمد، آن‌ها را برای فروش قرار می‌دادم و به این ترتیب از زندگی‌ام حمایت می‌کردم.

روز حادثه مثل روزهای دیگر مشتری یک ادکلن سفارش داد و خریدهای زیادی انجام داد، سپس به من گفتند که برای جمع آوری ادکلن و واریز پول در همان لحظه به من گفتند. وقتی زنگ به صدا درآمد و دیدم مشتری ها آمده اند، در را باز کردم اما آنها وارد خانه ام شدند و با من بدرفتاری کردند. بعد کارت بانکی ام را دزدیدند، رمزم را به زور گرفتند و تمام پول حسابم را خالی کردند.

پس از پایان جلسه قضات از کارآگاهان پلیس آگاهی خواستند متهم متواری را در اسرع وقت دستگیر کنند و فرد دستگیر شده نیز با صدور قرار بازداشت روانه زندان شد.

دیدگاهتان را بنویسید