در زمان برادرش محمدحسن میرزا مدتی ریاست حکومت آذربایجان را برعهده داشت و در تبریز اقامت داشت، اما پس از قیام شیخ محمد حیابانی به تهران بازگشت. احمدشاه در سال 1302 و دو سال قبل از پایان رسمی سلطنت، ایران را به مقصد فرانسه ترک کرد، اما محمدحسن میرزا تا سال 1304 در ایران ماند و پس از انتقال رسمی قدرت به رضاخان، به اروپا تبعید شد.
احمدشاه و برادرش هر کدام پنج بار ازدواج کردند، اما ظاهراً علاوه بر این زنان رسمی، در دربار آخرین پادشاه و آخرین ولیعهد قاجار، کنیز و صیغه نیز وجود داشته است. تاج الملوک آیرملو در خاطرات خود از ورود به کاخ گلستان و تخلیه بازماندگان قاجار می گوید: «محمد حسن میرزا از همسرش طلاق گرفت و در آن زمان زن شوهرداری وجود نداشت. اما وقتی به داخل رفتیم متوجه شدیم که بیش از 18 کنیز از محمدحسن میرزا وجود دارد که بزرگترین آنها 14 ساله و اهل امامه شمال تهران است. و محمدحسن میرزا که معمولاً صیغه بودند، از اتاقی به اتاق دیگر شتافتند و درهای صندوق ها را گشودند و هر چه می توانستند بردند».
در آلبوم عکس نصرت الدوله فیروز (یکی از مردان سیاسی تأثیرگذار عصر قاجار) عکس هایی از زنانی وجود دارد که با توجه به توضیحات کنار عکس ها متعلق به دربار احمدشاه و برادرش هستند. محمد حسن میرزا. هیچ یک از عکس هایی که در اینجا می بینید مربوط به همسر رسمی این دو نفر نیست.
1. کتیبه در حاشیه عکس: «سوگلی سلطان احمد شاه قاجار».
2. نوشته های حاشیه: «معصومه دستپا گنده»; «معصومه خانم سوگلی سلطان احمدشاه»
3. کتیبه در میدان: «بانوی نگر». [از]سوگلی های دربار» (نسخه دیگری از همین عکس در آلبوم فیروز موجود است که در کنار آن نوشته شده است: «نگار خانم، پرنسس رقصنده»)
4. متن حاشیه: «نگرهانم»
5. متن حاشیه: «دختر جودی است که محمدحسن میرزا در سفر تبریز او را دید و مقتدرالسلطان او را خواستگاری کرد. [و]به عنوان پرستار به حرم خود آورد که این دختر تبریزی عصیان می کرد [کردند]و بازار بسته [شد]در حالی که در شب مخفیانه از حرمسرا فرار کردند و دختر را در خانه یکی از خدمتکاران ولیعهد پنهان کردند و به اهالی بازار گزارش شد که ولیعهد دختر جود را از حرمسرا بیرون آورد تا اینکه در را باز کرد. بازار.
6. کتیبه حاشیه: «حاشیه». [مرضیه]یک خانم؛ یکی از مورد علاقه های ولیعهد”
7. کتیبه حاشیه: «دختر ارمنی معروف به آیری بالون». [بوده]این یعنی هواپیما؛ ولیعهد محمد حسن میرزا در شب نمایش در صحنه آرامیان شمشیر خود را به کمر خود بست.
8. کتیبه لبه: «رقصنده حرمسرای محمدحسن میرزا ولیعهد تبریز که شبانه روز به عیاشی مشغول است. [و] او از کشور خبر نداشت، همین که اعلام کردند رضاخان شاه شده است، باید به او سر بزنید. وقتی بیدار شد او را از ایران بیرون کردند».
