هدف سپیده رشنو از اعترافات تلویزیونی چه بود؟

هدف سپیده رشنو از اعترافات تلویزیونی چه بود؟

روز جدید : اعترافات سپیده رشنو شب گذشته از تلویزیون پخش شد. البته این رویکرد جدیدی نیست و سالهاست که مورد استفاده قرار می گیرد و معمولاً مخاطبان هدفی دارد; یا مخاطبی که باید باور کند همه فریب خورده اند و یا مخاطبی که با دیدن چنین صحنه هایی ترسیده است.

باز هم داستان تکراری با تمجیدهای تلویزیونی؛ اعترافاتی که نشان می دهد سیاست ها عملاً ثابت و تغییرناپذیر است و همیشه مانند گذشته می چرخد ​​و معمولاً مردم جلوی دوربین های تلویزیون می نشینند و از پشیمانی خود می گویند که یا فریب دشمن را خورده اند یا فضای مجازی! در آخرین نمونه اعترافات تلویزیونی سپیده رشنو، او با چهره ای نگران از تلویزیون پخش شد که «تقصیر من بود نه طرف مقابل».

سپیده رشنو که از دختری که خود را «عامر به معروف» می نامید و با هم دعوا می کردند فیلم گرفته بود، ابتدا دستگیر شد و بعد جلوی دوربین نشست و گفت متاسفم. این رویداد بازتاب زیادی داشت و اگر سری به توییتر بزنید متوجه می شوید که هشتگ سپیده رشنو در حال حاضر ترند شده و اولین موضوع در شبکه های اجتماعی است. حتی چهره خشن او هم جای بحث داشت.

البته رویکرد اعتراف تلویزیونی رویکرد جدیدی نیست و سال‌هاست که مورد استفاده قرار می‌گیرد و معمولاً مخاطبان هدفی دارد. یا مخاطبی که باید باور کند همه فریب خورده اند و یا مخاطبی که با دیدن چنین صحنه هایی ترسیده است. جالب اینجاست که در تمام موارد اعترافات اجباری، مشخص نیست که کدام نهاد مسئول است; چرا صداوسیما فقط در این موارد پیشتاز است؟ مثلاً در مورد اعترافات مائده هژبری مشخص نشد که کدام نهاد چنین دستوری داده است. صداوسیما از یک سو پخش اعترافات را حکم قضایی و محصول مشترک صداوسیما و وزارت فرهنگ اعلام کرد، اما پلیس فتا و قوه قضائیه اعلام کردند پخش اعترافات مائده حیبری ربطی به این اعترافات ندارد و که نکردند توسط آنها احضار شد! کار به جایی رسید که حتی مدیر روابط صدا و سیما هم به دادسرا احضار شد که گفت حکم قضایی دارد!

اعترافات تلویزیونی در ایران هرگز مختص فعالان سیاسی یا گروه های اپوزیسیون نبوده و هیچ استثنایی برای قرار دادن مخالفان مقابل دوربین وجود ندارد. سعیدی سیرجانی، عزت الله سحابی، غلامحسین میرزاصالح، سیامک پورزند از جمله فرهنگیانی بودند که به خود اعتراف کردند. ناخدا ابراهیم افضلی اولین فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران نیز مقابل دوربین نشست و بر اساس همین اعترافات اعدام شد. صادق قطب زاده رئیس صدا و سیمای ایران بود که اعترافات او را پخش می کرد و او نیز اعدام شد.

نمایندگان در مجلس دهم طرحی را به مجلس ارائه کردند که بر اساس آن اعترافات تلویزیونی ممنوع می شود. محتوای این طرح به این شرح بود: «ضبط اعترافات تلویزیونی افراد و پخش آن از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و سایر رسانه‌های گروهی در هر مرحله از تعقیب کیفری و تحقیقات مقدماتی ممنوع است. مرتکب اعم از تهیه کننده و پخش کننده به جز الزام به اعاده حیثیت «متهم به حبس از 6 ماه تا 3 سال محکوم می شود».

اما این طرح در همان مجلس دهم نیمه کاره ماند و به نتیجه نرسید. علاوه بر این، حامیان اعترافات تلویزیونی بسیار پر سر و صداتر از منتقدان آنها بودند. حجت الاسلام علم الهادی پس از طرح این موضوع در مجلس، در خطبه نماز جمعه مشهد گفت: این طرحی که در مجلس برای ممنوعیت پخش اعترافات مطرح شده خلاف شفافیت است. مردی که مورد توجه رسانه های ضد انقلاب و سپاه بود این را گرفت. حال اگر چنین عنصری بیاید و افشاگری کند و عناصر خبرش را ابلاغ کند، مردم متوجه نمی شوند؟ حالا اگر این خائن وارد دستگاه های ما شود، مردم نباید خائن باشند. بنابراین این عدم شفافیت همه چیز را برای مردم ما مبهم خواهد کرد.»

اعتراض به ممنوعیت اعترافات تلویزیونی در حالی است که قانون آیین دادرسی کیفری «انتشار عکس و سایر جزئیات مربوط به هویت متهم را در تمامی مراحل تحقیقات مقدماتی توسط رسانه ها و مراجع قضایی و پلیس ممنوع کرده است». “

زمانی که اعترافات سپیده کلیان و اسماعیل بخشی پخش شد، آیت الله مکارم شیرازی و بیات زنجانی او را محکوم کردند. آیت‌الله مکارم در فتوایی می‌گوید: «تا زمانی که جرم و اتهامات متهم ثابت نشود، نام، عکس و اعتراف وی قابل انتشار نیست و حتی پس از اثبات، اگر جنایت مخفی بوده باشد، افشای آن جایز نیست. “

آیت الله بیات زنجانی نیز در فتوای خود نوشت: این کار علاوه بر نامشروع بودن، از نظر اخلاقی نیز خلاف کرامت و حرمت انسانی است و طبق روایات مستند و معتبر، این اعترافات قابل استناد در دادگاه نیست.

جعفرزاده ایمن آبادی نماینده سابق مجلس درباره اعترافات تلویزیونی می گوید: «افکار عمومی هرگز اعترافات تلویزیونی را باور نمی کند، بنابراین پخش این برنامه ها صرفا هزینه ای برای نظام است. اگر فردی دستگیر شود و بعد از آزادی حتی به دروغ بگوید که من در حین دستگیری کتک خوردم، 80 درصد جامعه آن حرف را می پذیرند. دلیل این باور مردم این است که مسئولان همیشه منکر ضرب و شتم می‌شوند، بنابراین خیلی‌ها به آن‌ها اعتماد نکردند، بنابراین ای کاش اگر تخلفی صورت گرفت، به وضوح به مردم گزارش شود و سپس اصلاح شود تا اعتماد عمومی ایجاد شود. افزایش دادن.”

تاریخچه اعترافات تلویزیونی در ایران

تاریخچه اعترافات تلویزیونی در ایران به دوران محمدرضا شاه پهلوی برمی گردد، زمانی که پرویز نیکا برای اولین بار در سال 1350 مقابل دوربین تلویزیون نشست و با اعتراف به اشتباه خود از انقلاب سفید و دستاوردهای آن دفاع کرد. یک بار دیگر، رهبران کنفدراسیون در تلویزیون قبول کردند. مصاحبه های رادیویی پرویز قلیچ خانی، غلامحسین ساعدی و رضا براهنی از جمله اعترافات اجباری منتشر شده بود.

مصاحبه تلویزیونی غلامحسین ساعدی در برنامه ای به نام گفتگو در سال 1354 پخش شد که در آن هم مخالفان شاه و هم از خود انتقاد کرد و «انقلاب شاه و ملت» را ستود.

مغز برنامه های اعترافات تلویزیونی «پرویز ثابتی» بود که در سال های اخیر در کتابی به نام «در دمگه کده» به بیان خاطرات خود پرداخته است. اما این زمان پس از انقلاب ادامه یافت و چهره هایی چون محمدعلی عمویی، نورالدین کیانوری، محسن علوی، علی ایحونو، رضا شلتوکی، گکیک آوانسیان، تاکی کیمنش، حیدر مهرگان (رحمان هاتفی)، غلامحسین زوانتی، حسن کزالچی، حسین طبری و … یکی از مشهورترین چهره های خود اعتراف در تلویزیون بود.

یکی از عجیب ترین اعترافات ایران اعترافات مازیار ابراهیمی بود که بعدا مشخص شد تحت فشار اعتراف کرده و هیچ نقشی در این ماجرا نداشته است. وی مبلغی نیز به عنوان غرامت دریافت کرده است اما کسانی که او را مجبور به اعتراف کرده اند هرگز شناسایی نشده اند.

اعترافات اسماعیل بخشی از یک سری پرونده های پرمخاطب در سال های اخیر بود. او بعداً اعلام کرد که تحت فشار است و این برنامه مبنای قانونی ندارد.

تمجیدهای تلویزیونی شامل وضعیت مدل است. یک روز یک مدل به عنوان یک کارآفرین مهمان یک برنامه تلویزیونی شد و روز دیگر با خجالت از مدلینگ جلوی دوربین نشست! الهام عرب نام مدلی بود که در تلویزیون ابراز شرمندگی کرد.

اعترافات مائده حيبري، نوجوان 17 ساله، يكي از جنجال برانگيزترين اعترافات تلويزيوني آن سال ها بود. این دختر که به تازگی در صفحه اجتماعی خود رقصیده بود، سپس با گریه در تلویزیون ظاهر شد و از کاری که انجام داده بود ابراز پشیمانی کرد. خیلی ها هنوز این سوال را دارند که چرا باید با یک دختر در آن سن اینطور رفتار شود. تا به امروز کسی مسئولیت آن را بر عهده نگرفته است.

دیدگاهتان را بنویسید