داستان جنایت وحشتناک مرد دو سر در جاده

داستان جنایت وحشتناک مرد دو سر در جاده

عامل این جنایت از اهالی شهرستان استبان واقع در استان فارس است. او با وجود داشتن همسر و دو فرزند، حدود 7 سال پیش با زن جوانی آشنا شد و پس از مدتی آشنایی مخفیانه با او ازدواج کرد. مرد جوان سعی کرد همسر اولش از ازدواج دومش مطلع نشود و این اتفاق به مهم ترین راز زندگی او تبدیل شد. او برای دیدار با همسر دومش دائماً مجبور بود از تعهدات کاری و سفرهای کاری بهانه کند و این کار را برایش سخت کرده بود. این وضعیت حدود یک سال ادامه داشت تا اینکه جوانی که کارمند بود تغییر شغل داد و مجبور شد برای ادامه زندگی به شیراز برود. از آن پس با همسر و فرزندان اولش به شیراز رفت و در آنجا ساکن شد.

زندگی مخفی با دو زن

مرد دوزه ای با وجود تغییر محل سکونت همچنان با همسر دومش در ارتباط بود و هر وقت توانست به ملاقات او می رفت و همین دوری باعث ابری شدن بین آنها شد. رابطه مخفیانه این مرد با همسر دومش در حالی ادامه یافت که همسر اولش هنوز از ماجرا بی خبر بود و وقتی شوهرش در خانه بود هنوز فکر می کرد شوهرش در ماموریت ها و جلسات کاری است.

دوری باعث سرد شدن رابطه زن دوم با همسرش شد و او همچنان به بهانه جویی ادامه داد تا اینکه مرد جوان تصمیم گرفت همسر دومش را به شیراز منتقل کند. خانه ای جداگانه برای او آماده کرد و پس از مدتی او را به شیراز برد. هنوز هم تا دیر وقت شب به خانه همسر اولش می رفت و گاهی به خاطر مأموریت به خانه نمی آمد. مرد دوزنه بین دو خانه اش رفت و آمد کرد و سعی کرد همسر اولش راز او را نفهمد. از طرفی به مواد مخدر معتاد شد و زندگی اش از هم پاشید.

جنگ هیوز

زندگی عجیب مرد دو خطی ادامه داشت تا اینکه بالاخره پس از مدت ها همسر اولش متوجه ماجرا شد. مدتی بود که به شوهرش مشکوک بود و او را زیر نظر داشت تا اینکه یک روز که به دنبال او رفت، او را با همسر دومش دید و مچ دستش را گرفت. از آن روز به بعد اختلافات آنها شروع می شود. از طرفی همسر اول این مرد نیز خانه او را شناسایی کرده و مدام با او درگیر بوده است. آرامش مرد دوزنت به هم خورده بود و روز خوبی نداشت و مدام با دو همسرش درگیر بود.

جنایت در جاده

کشمکش ها در زندگی این مرد به پایان نرسید تا اینکه یک روز تصمیم گرفت به همراه همسر دومش به زادگاهش استبان برود و به خانواده اش بپیوندد. در بین راه، چون جوان مسافت زیادی را طی کرده بود و خسته بود، تصمیم گرفتند چند ساعتی در کنار جاده استراحت کنند. پس از صرف غذا، مرد جوان مواد مخدر مصرف کرد و هر دو به خواب رفتند اما کمی بعد وقتی زن جوان شوهرش را از خواب بیدار کرد، او عصبانی شد. مردی که هنوز تحت تاثیر مواد مخدر بود، ناگهان چاقوی فرشی را برداشت و بدون هشدار با آن به همسرش حمله کرد. چند ضربه برای کشته شدن همسر دوم این مرد کافی بود و در نهایت همسرش را در مکانی خلوت دفن کرد و از آنجا فرار کرد.

چند روز از این جنایت گذشت و بستگان زن جوان که نگران او بودند، ناپدید شدن او را به پلیس گزارش کردند و سرانجام ماموران در تحقیقات انجام شده، شوهر زن جوان را به اتهام قتل دستگیر کردند. او به جرم خود اعتراف می کند و در نهایت به درخواست مادر مقتول به عنوان تنها قیم به قصاص محکوم می شود.

بخشش در زمان خارق العاده

اعتیاد، اعتیاد و قتل. اینها عواملی بود که زندگی این جوان را متلاشی کرد. با اینکه به حکم دادگاه اعتراض کرد و پرونده اش به دیوان عالی کشور ارسال شد. اما مدتی بعد قضات دادگاه رای دادگاه را تایید کردند و به این ترتیب شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص آغاز شد. اگرچه محکوم بارها برای گرفتن عفو ​​تلاش کرد و میانجی های زیادی را برای جلب رضایت قاضی فرستاد، اما هیچ یک از این تلاش ها به نتیجه نرسید. مادر مقتول گفت: تحت هیچ شرایطی حاضر نیست دامادش را ببخشد و فقط اجرای حکم قصاص می تواند آرامش او را به همراه داشته باشد.

مادر مقتول از اهالی بندرعباس بود و با وجود اینکه بارها برای بخشش دامادش مقاومت کرد، تیم صلح و سازش زندان بندرعباس برای آخرین بار برای میانجی گری به منزل این زن رفت. قاضی الهام پوردهقان فرشاه، قائم مقام قاضی بندرعباس و همکارانش که در سال های اخیر در بسیاری از موارد موفق به ایجاد صلح و سازش شده اند، دقایقی با مادر مقتول صحبت کردند. حتی اگر او ابتدا نمی خواست ببخشد. اما با ادامه گفتگوها با او، سرانجام توافقنامه را امضا کرد تا عفو پایانی بر جنایت دوزن باشد.

بر اساس این گزارش، این فرد به زودی در جنبه عمومی جرم محاکمه می شود.