اصحاب ابوالفضل العباس علیه السلام

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی با عنوان «ماهواره های موقت ابوالفضل العباس (ع)» نوشت:

1- هوا گرم و متلاطم بود، شن های صحرا در مقابل نور مستقیم خورشید مانند گلوله های آتشین به نظر می رسید. حرامزاده ها آب قرارگاه حسین (ع) را بسته بودند. ابوالفضل العباس (ع) فرمانده لشکر امام حسین (ع) رفته بود تا محاصره فرات را بشکند و با آبی که آورده تشنگی خود را سیراب کند. عباس که در لشکر مشرکان رقیبی نداشت، خط محاصره فرات را تقسیم کرد و در ساحل آن نشست تا پشه ها را پر کند. پسر علی (ع) که از تشنگی می سوخت مشتی آب برداشت و نزدیک دهان مبارک گذاشت، اما عباس چطور؟ چرا آب نمیخوری؟ او چه فکر می کند … موفق باشید! چرا سرعتش کم میشه؟ به هیچ وجه، حرامزاده ها حمله کردند و دیگر دیر خواهد شد!…

عباس اما مشت آبی را که به دهان مبارک نزدیک شده بود رها کرد. مشك ها را پر از آب كرد و به سوي قرارگاه حسين (ع) حركت كرد. چرا این کار را کردی؟ آیا حسین و یاران و فرزندان تشنه اش را به یاد دارید؟ ابوالفضل العباس فرمانده سپاه بود و آب دادن او بر قوت و قدرت او می افزاید… اما چرا دست از شراب زد؟ …

2- زمستان 1357 بود، دو سه ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی. کارگران نفت برای حمایت از انقلاب و جلوگیری از صادرات و غارت نفت در اعتصاب هستند.
نفت به کالای اصلی مورد نیاز مردم تبدیل شد و به سختی به دست می آمد. اقامتگاه امام در نوول لوزاتو پاریس بود و امسال اروپا با زمستان های سختی روبرو بود. امام به اطرافیانش دستور داد گرمایش محل سکونتش را خاموش کنند! پرسیدند چرا؟! در پاسخ گفت؛ وقتی مردم ایران با کمبود نفت مواجه هستند و این سختی ها را به خاطر اسلام و انقلاب تحمل می کنند، نمی توانم از یک مکان گرم به دور از سرما لذت ببرم. اما شما رهبر مردم هستید و سلامتی شما آرزوی همه ملت است. باید در امان باشی تا کاروان انقلاب در امان بمانند… من دارم، قبول نکرد.

3- وقتی ظرف غذا را نزد حضرت آقا آوردند و در کنار ایشان گذاشتند، نگاهی به آن انداخت و رو به میزبان کرد و گفت ظرف را بیرون بیاور. میزبان به گمان اینکه چیز نامطلوبی مانند مو و غیره در ظرف است، تعجب کرد و علت را جویا شد و حضرت آقا فرمودند; در این غذا گوشت هست و به من توضیح دادند که این روزها قیمت هر کیلوگرم گوشت ۱۰۰ هزار تن است و خیلی ها توان خرید آن را ندارند و من نمی توانم از غذایی که هر کیلوگرم گوشت ۱۰۰ هزار تن باشد استفاده کنم. چرا ؟!

4- بالاخره این کلام نورانی امام راحلمان – رضی الله عنه – است: «از دور اخراج نشدند. آنها نباید بر این مسئولیت کلیدی تکیه کنند که اگر به آنجا راه پیدا کردند، می توانند انقلاب را یک شبه بفروشند و تمام زحمات مردم ایران را بر باد دهند.»

5- امروز هم یاران ابوالفضل العباس و یاران پاک خمینی و خامنه ای نه تنها اندک اند، بلکه با عطر نشاط آور حضورشان، سراسر ایران اسلامی را استشمام کرده اند. مشکل اینجاست که در هیچ مدیریت حساس و انتقادی حضور ندارند، هر چند هر جا که به کار گرفته شده اند به وضوح نشان داده اند که مدیران شایسته ای هستند.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید