برد چند گله استقلال و مشکلاتی که همچنان پابرجاست

نکته جالب این پیروزی چهار گله، ریکاوری خوب آبی ها پس از تمام حملات جانبی و دربی بود. مشکلی که جواد نکونام به خوبی آن را تشخیص داد، برای آن به درستی برنامه ریزی کرد و تیمش را برای پشت سر گذاشتن این مهم آماده کرد تا عواقب این بازی را به سلامت پشت سر بگذارد. در تیم پرسپولیس دقیقا برعکس این اتفاق افتاد و آبی پوشان خوزستانی که اصلا حال و هوای خوبی ندارند، گردن آنها را گرفتند. در پشت این برد استقلال تهران دو نکته را نباید نادیده گرفت: شرایط سخت تیم نساجی و کمبودهای فردی و تیمی استقلال. آبی پوشان این پیروزی شیرین را مقابل تیمی به دست آوردند که روحیه خوبی ندارد و شکست مقابل لیدر از قبل برای آنها ممکن بود. اما در همان شرایط در نیمه اول استقلال را به دردسر انداختند و تقریباً همه راه ها به روی آنها بسته شد و آنها نیز با تهدید مقابل دروازه استقلال قرار گرفتند.

برد چند گله استقلال و مشکلاتی که همچنان پابرجاست

نکته دوم ایرادی است که در سه فصل گذشته گریبان استقلال را گرفته است که البته در مقاطعی شدت و ضعف آن متفاوت بوده است. برخی از این نقص ها مربوط به کمبود استخوان و برخی دیگر به عملکرد بازیکن و مربی است. قسمت اول باید تیم را تقویت کند که باید در نیم فصل اتفاق بیفتد که آیا سقف بودجه اجازه می دهد بحث دیگری است اما قسمت دوم تلاش مضاعف کادر فنی و بازیکنان را می طلبد. اگرچه برخی از بازیکنان استقلال در سطح این تیم بازی نمی کنند، اما بیشتر آنها بازیکنانی هستند که در زمان حضور در استقلال از تیم های دیگر پیشنهاد داشتند یا برخی از آنها سابقه بازی در تیم ملی یا تیم های قبلی خود را دارند. به جز بازیکنان تاثیرگذار. بنابراین همه آنها به عنوان بازیکنان ضعیف به استقلال نیامدند. حالا اینکه چرا در استقلال عملکرد لازم را ندارند بستگی به ظرفیت و آمادگی روحی آنها دارد. برای رفع این نقص یا تقویت آن، آمادگی کادر فنی و خود بازیکن نقش مهمی دارد و ناتوانی یا ضعف یکی یا هر دو در ادامه این نقص تاثیر داشته و دارد. نگاه کنید به حسین مرادمند; در زمان ساپینتو نیمکت نشین یا بازیکن ثابت شده بود و هیچکس به دلیل عدم آمادگی فنی و روحی سرمربی سابق استقلال انتقادی نداشت اما خود این بازیکن با تلاش و تمرین و به دور از حواشی عمل خواسته را به خرج داد. وقتی در فینال جام حذفی مجبور به حضور در زمین شد، خیلی بهتر از زمان حضور فرهاد مجیدی به نظر می رسید، حتی در آخرین دقایق حساس آن دربی توانست گل تساوی را به ثمر برساند. در مجموع عملکرد مطلوبی داشت که کمتر از او دیده ایم و همه اینها به دلیل انگیزه و تلاش مضاعف سالم و مضاعف او برای بازگشت به تیم بود، تا جایی که امسال او را می خواستند اما نه عارف غلامی که یکی از آنها بود. مدافعان اصلی فصل گذشته! نمونه دیگر صالح حردانی است که با وجود بازی در پست غیرتخصصی در این دو مسابقه با افتخار از این آزمون بیرون آمد. حردانی امروز کجا و حردانی قبل از دربی کجا بود؟ حالا چرا افرادی مثل مهدی پور، نیک نفس و رضاوند هنوز راه معمولی را می روند یا مهری هنوز اصول تصمیم گیری در موقعیت های مختلف بازی را نمی داند، بابایی هنوز بازیکن موثر تیم های قبلی اش نشده یا سهرابیان قابل توجه است. اشتباهات فکری و ذهنی که می تواند برای تیمش قیمت بالایی داشته باشد و با اینکه گل می زند، رمضانی، جلالی و محمدی همچنان نقاط ضعفی دارند که مانع از نشان دادن پتانسیل کافی آنها می شود؟ این سوالی است که کادر فنی و خود بازیکنان باید به دنبال پاسخ آن باشند و اگر درست فهمیده، اصلاح یا اصلاح شود، بسیاری از مشکلات استقلال نیز برطرف می شود.