جنایت تکان دهنده به دلیل ازدواج دوم پدر

جنایت تکان دهنده به دلیل ازدواج دوم پدر

معمای ناپدید شدن پدر خانواده پس از 4 ماه با دستگیری پسرش و اعتراف وی به جنایت حل شد.

شروع این پرونده از روز 30 مری امسال است. آن روز خانمی به کلانتری جامی رفت و گفت شوهر 87 ساله اش به طرز مشکوکی مفقود شده و خبری از او نیست. وی توضیح داد: شوهرم محسن آخرین بار با من تماس گرفت و گفت در بازار است و می خواهد گردو بخرد اما پس از آن تماس به طور مرموزی ناپدید شد. چند سال پیش همسرش را از دست داد و ما تازه ازدواج کردیم.

ما بچه نداریم اما محسن از همسر اولش یک پسر 42 ساله به نام کیوان دارد که متاهل است و در طبقه دوم ساختمان ما زندگی می کند. یک روز قبل از ناپدید شدن شوهرم به باغی نزدیک تهران رفتیم که متعلق به یکی از اقواممان بود. شوهرم چون کار می کرد به خانه برگشت و من یک شب دیگر آنجا ماندم. روز بعد قبل از رفتن به خانه با شوهرم تماس گرفتم و او گفت که در بازار است و می خواهد گردو بخرد.

بعد اومدم خونه هیچ نشانی از شوهرم نبود و خونه کلا بهم ریخته بود. مقداری پول پشت قاب عکس گذاشته بودیم که اگر دزدیده شد. به غیر از پول، چند اقلام گران قیمت دیگر نیز از خانه به سرقت رفت که کمی عجیب به نظر می رسید. از همسایه ها پرسیدم، اما کسی چیز مشکوکی ندیده بود. به پسر همسرم زنگ زدم و فهمیدم که می روند شمال. به نظر می رسد که حمله به خانه با ناپدید شدن شوهرم مرتبط است.

رد پای یکی از آشنایان

با ثبت اظهارات این زن، پرونده ای تشکیل و با دستور بازپرس شعبه هشتم جنایی، تحقیقات گروهی از ماموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران برای ردیابی مرد فقدانی آغاز شد. دفتر دادستانی. همسایه ها آخرین بار مرد گمشده را هنگام ورود به خانه اش دیدند اما هیچکس متوجه خروج او نشد. از طرفی شبی که مرد میانسال ناپدید شد، پسرش در خانه آنها بود اما فردای آن روز به مسافرت رفت. یکی دیگر از مشکلاتی که ماموران را نگران کرده این بود که پولی که پشت قاب عکس گذاشته بودند نیز به سرقت رفته است که نشان می دهد فردی آشنا پشت این ماجرا بوده است. در این شرایط تنها مظنون پلیس پسر مرد گمشده است که پلیس تصور می کند از سرنوشت پدرش خبر دارد.

پازل را حل کن

این مرد چند روز پیش دستگیر شد و با وجود ادعای بی گناهی و بی اطلاعی از سرنوشت پدرش، با دستور پزشکی قانونی در بازداشت به سر می برد تا اینکه دیروز اسرار ناپدید شدن پدرش را فاش کرد و گفت که پدری را کشته است. او توضیح داد: «وقتی مادرم فوت کرد، بسیار افسرده شدم و حالم خوب نبود تا اینکه چند وقت پیش فهمیدم پدرم قصد ازدواج مجدد دارد.» به شدت با آن مخالفت کردم زیرا نمی‌خواستم زن دیگری این ازدواج را بگیرد. جای مادرم اما پدرم به مخالفت من اهمیتی نداد و با زنی ازدواج کرد. با اینکه نامادری ام زن خوبی بود و همیشه به من و همسرم احترام می گذاشت، اما چون جای مادرم را در خانه گرفته بود، طاقت نداشتم.

وی ادامه داد: از روزی که پدرم ازدواج کرد آتش بغض در دلم شعله ور شد و مدام بر سر مسائل مختلف از مالی گرفته تا خانوادگی با او درگیری داشتم. با اینکه پدرم یکی از مغازه هایش را برای تجارت به من داده بود اما به خاطر ازدواجش ناراحت بودم تا روز حادثه تصمیم گرفتم انتقام بگیرم.

پسر جوان ادامه داد: آن روز به همراه یکی از دوستانم و همسرم به خانه پدرم که در طبقه اول ساختمان زندگی می کند رفتیم. وقتی متوجه شدم پدرم تنهاست و نامادریم آنجا نیست، بر سر مسائل مالی و خانوادگی با او دعوا کردم و سپس با کمک دوستم پدرم را با چوب کشتیم.

وی ادامه داد: پس از قتل، جسد پدرم را در پتو پیچیدیم و به بیابان های اطراف ورامین رفتیم. آنجا گودالی کندیم و جسد پدرم را در آنجا دفن کردیم. متهم ادامه داد: پس از قتل، پول و اشیای قیمتی را سرقت کردم. می دانستم پدرم پولش را پشت قاب عکس پنهان کرده است. سپس برای فریب پلیس به پیشنهاد همسرم به یکی از شهرهای شمالی کشور رفتیم تا وانمود کنیم که در تهران نیستیم. حتی از همسرم خواستم که به نامادریم زنگ بزند و به او تبریک بگوید و در واقع هدف ما این بود که پلیس به ما مشکوک نشود اما داستان همان چیزی بود که ما تصور می کردیم.

پس از اعترافات پسر و دستورات او، پلیس به سر قبر رفت و جسد مرد گمشده را پیدا کرد. در عوض، همسرش دستگیر شد، اما او در تحقیقات خود را بی گناه دانست. گفت: شوهرم به دروغ می گوید که من همدست و شاهد قتل هستم. من هیچ نقشی در جنایت نداشتم و از سرنوشت پدرشوهرم بی خبر بودم. این زوج جوان با دستور قضایی دستگیر شدند و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. از سوی دیگر تحقیقات در خصوص بازداشت متهم سوم ادامه دارد.

دیدگاهتان را بنویسید